به منظور مطالعه نحوه توارث تعدادی صفات مورفولوژیکی و زراعی در برنج، شش والد به ترتیب شاهپسند، اهلمیطارم، غریب، ندا، IR28 و سپیدرود به صورت یک طرح دایآلل کامل با هم تلاقی داده شدند. سپس نسلهای P1، P2، F1 و F1 معکوس در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحق أکثر
به منظور مطالعه نحوه توارث تعدادی صفات مورفولوژیکی و زراعی در برنج، شش والد به ترتیب شاهپسند، اهلمیطارم، غریب، ندا، IR28 و سپیدرود به صورت یک طرح دایآلل کامل با هم تلاقی داده شدند. سپس نسلهای P1، P2، F1 و F1 معکوس در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی شهرستان گنبد کاووس کشت گردید. صفات طول و عرض برگ پرچم، ارتفاع گیاه، تعداد خوشه، تعداد دانههای پر، طول خروج خوشه از غلاف، طول خوشه و وزن دانه تعیین گردید. نتایج نشان داد که والدین و تلاقیها از نظر کلیه صفات مورد بررسی دارای تفاوت معنیدار بودند. بهجز چند مورد کلیه پارامترهای ژنتیکی در سطح احتمال یک درصد برای تمامی صفات معنیدار بودند. منابع تغییر b1 و c برای تعداد دانه و b، b1، b2، b3 و d برای طول برگ، b1 و b3 برای ارتفاع بوته، c و d برای تعداد خوشه معنیدار نشدند. هتروزیس متوسط (b1) برای صفات تعداد دانه، طول برگ و ارتفاع بوته معنیدار نشد. برای اکثر صفات مورد بررسی رقم اهلمیطارم بهترین والد ترکیبشونده بود. در اکثر موارد تلاقیهای دارای قابلیت ترکیبپذیری خصوصی مثبت و معنیداری بودند که یک یا هر دو والد آن تلاقی از نظر صفت مورد نظر واجد ترکیبپذیری عمومی بالایی بودند. هرچند موارد استثنائی هم وجود داشت.
تفاصيل المقالة
دو آزمایش بهصورت جداگانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس در سال 1392 اجرا شد. آزمایش اول بررسی تنش متوسط بعد از مرحله غلاف دهی (آبیاری با تخلیه 30 درصد رطوبت ظرفیت زراعی) و آزمایش دوم بررسی تنش شدید بعد از مرحل أکثر
دو آزمایش بهصورت جداگانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس در سال 1392 اجرا شد. آزمایش اول بررسی تنش متوسط بعد از مرحله غلاف دهی (آبیاری با تخلیه 30 درصد رطوبت ظرفیت زراعی) و آزمایش دوم بررسی تنش شدید بعد از مرحله غلاف دهی (آبیاری با تخلیه 70 درصد رطوبت ظرفیت زراعی) روی ارقام مختلف لوبیا شامل لوبیا سفید (داران)، لوبیا قرمز (آزادشهر)، لوبیا سبز (سانری) و لوبیا چیتی (سامان) بود. نتایج تحقیق نشان داد که ارقام از نظر کلیه شاخصهای مورد مطالعه در شرایط تنش متوسط و بدون تنش به جز سه شاخص TOL، SSI و STI اختلاف معنیداری داشتند. همچنین همبستگی مثبت و معنیداری در سطح احتمال یک درصد بین عملکرد دانه و برخی شاخصها همچون HARM، MP و GMP در دو شرایط تنش متوسط و بدون تنش مشاهده شد. بنابراین، این شاخصها میتوانند برای گزینش ارقام مقاوم به خشکی متوسط انتخاب شوند. در این مطالعه، لوبیا چیتی بیشترین مقدار شاخصهای HARM،MP و GMP را داشت و بهعنوان متحملترین رقم در شرایط تنش متوسط شناسایی شد. در شرایط تنش شدید، ارقام از نظر شاخصهای TOL، MP و GMP در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنیداری داشتند. شاخص GMP همبستگی مثبت و معنیدار با عملکرد دانه در دو شرایط تنش شدید و بدون تنش داشت. به عنوان مناسبترین شاخص برای گزینش ارقام متحمل به خشکی شدید شناسایی شد. بر اساس شاخص GMP، لوبیا قرمز و لوبیا چیتی بهعنوان ارقام برتر در تنش شدید شناخته شدند.
تفاصيل المقالة
اطلاعات کمّی (عددی) درباره تجمع و توزیع مادهی خشک در باقلا (Vicia faba L.) اندک میباشد. هدف این مطالعه بدست آوردن مقادیر عددی ضرایب توزیع مادهی خشک بین اندامهای گیاه باقلا در تاریخ و تراکم کاشتهای مختلف بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی أکثر
اطلاعات کمّی (عددی) درباره تجمع و توزیع مادهی خشک در باقلا (Vicia faba L.) اندک میباشد. هدف این مطالعه بدست آوردن مقادیر عددی ضرایب توزیع مادهی خشک بین اندامهای گیاه باقلا در تاریخ و تراکم کاشتهای مختلف بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با تیمارهای تاریخ کاشت در سه سطح (7 آذر، 24 آذر و 17 دی) و تراکم بوته در چهار سطح (8، 12، 16 و 20 بوته در متر مربع) در سال 1392-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس در شرایط دیم و با 4 تکرار انجام شد. وزن خشک به تفکیک اندامهای مختلف و مراحل فنولوژیک گیاه طی دوره کاشت تا برداشت اندازهگیری شدند. توزیع مادهی خشک بین برگ و ساقه قبل از مرحله شروع غلاف-دهی (R3)، از رابطه خطی پیروی میکرد. نسبت توزیع مادهی خشک بین برگ و ساقه در تاریخ کاشت 7 آذر ماه 62:37، در تاریخ کاشت 24 آذر ماه 60:39 و در تاریخ کاشت 17 دی ماه 54:40 بود. مادهی خشکی که به ساقه اختصاص یافته بیشتر از مادهی خشک تخصیص یافته به برگ بود و از طرفی رقابت بین بوتهای تاثیر چندانی روی توزیع ماده خشک نداشت. دادههای پس از دوره دانهبندی نسبت به دوره قبل از آن پراکندگی بیشتری داشتند که احتمالاً بهدلیل انتقال مجدد مادهی خشک است.
تفاصيل المقالة
بهمنظور ارزیابی کار آیی مصرف انفرادی و اختلاط برخی از سموم پهن برگ کش بر کنترل علفهرز گشنیزک (Bifora testiculata)، خصوصیات رشدی، عملکرد و اجزای عملکرد گندم، آزمایشی بهصورت طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبدکاووس در سال زراعی 1394- أکثر
بهمنظور ارزیابی کار آیی مصرف انفرادی و اختلاط برخی از سموم پهن برگ کش بر کنترل علفهرز گشنیزک (Bifora testiculata)، خصوصیات رشدی، عملکرد و اجزای عملکرد گندم، آزمایشی بهصورت طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبدکاووس در سال زراعی 1394-1393 اجرا شد. تیمارها شامل علفکشهای تری بنورون متیل (گرانستار)، بروموکسینیل+ ام سی پی آ (برمایسید ام آ)، توفوردی (یو 46 دی) + دایکمبا (دیالن سوپر)، مکوپروپ پی + دیکلروپروپپی + MCPA (دوپلسان سوپر)، توفوردی (یو 46 دی)، اختلاط گرانستار با سایر سموم، شاهد با علفکش و شاهد بدون علفکش بود. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای مختلف شاهد با علفهرز، شاهد بدون علفهرز و علفکشها بر وزن خشک، تراکم بوته و میزان کلروفیل کل گشنیزک و بر تمام صفات موردبررسی گندم معنیدار بود (p<0.01). بهطورکلی اثر کاهشی مصرف اختلاط علفکشها بر تراکم بوته، وزن خشک و میزان کلروفیل کل علفهرز گشیزک بیشتر از اثر انفرادی علفکشها بود. در این مطالعه، تیمار مصرف انفرادی گرانستار و وجین به ترتیب با مقادیر 3527 و 3720 کیلوگرم در هکتار، بیشترین مقدار عملکرد را به خود اختصاص دادند. در مقابل عدم مصرف علفکش دارای کمترین مقدار عملکرد (1864 کیلوگرم در هکتار) بود. اختلاط گرانستار با دوپلسان سوپر و دیالن سوپر نسبت به مصرف انفرادی آنها موجب تخریب کامل گشنیزک و از طرفی تأثیر منفی کمتری بر تعداد دانه در سنبله و عملکرد دانه شد. با توجه به کار آیی بیشتر گرانستار در اختلاط با علفکشهای جدید در مهار علفهرز گشنیزک و کاهش جزئی عملکرد دانه گندم برای جلوگیری از مقاومت،
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications