رهبری و مدیریت آموزشی
,
العدد5,السنة
16
,
زمستان
1401
هدف از پژوهش حاضر شناسایی مولفه های برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه مبتنی بر نظر خبرگان ومتخصصان بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر؛ شامل خبرگان حوزه برنامه درسی به ویژه اساتید برنامه ریری درس أکثر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی مولفه های برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه مبتنی بر نظر خبرگان ومتخصصان بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر؛ شامل خبرگان حوزه برنامه درسی به ویژه اساتید برنامه ریری درسی دانشگاههای کشور و متخصصان ذیربط بوده که مولفه های برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه به کمک آنها مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفتند. نمونه پژوهش حاضر ، ده نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وتا حد اشباع نظری انجام شد. برای گردآوری داده ها از طریق فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان استفاده شد. جهت تحلیل داده ها در پژوهش حاضر؛ از ابزار های اندازه گیری مانند روش تحلیل متنی در مصاحبه خبرگان بهره گرفته شد. از نتایج ویافته های به دست آمده از تحلیل مصاحبه خبرگان مجموعا 10 عنصر با 132 مقوله و 368 شاخص کشف و استخراج گردید که 10 عنصر نقش آفرین و تاثیر گذار در فرایند شناسایی مولفه های برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه با الهام و تبعیت از الگوی اَکِر عبارتند از: هدف، محتوا، فعالیت های یادگیرنده، نقش معلم، ارزشیابی، منطق، مواد و منابع یادگیری، گروه بندی دانش آموزان، مکان یادگیری، زمان یادگیری.
تفاصيل المقالة
رهبری و مدیریت آموزشی
,
العدد65,السنة
17
,
پاییز
1402
هدف: ایمنی یک نیاز اساسی برای همه افراد، از جمله مدیران، معلمان و دانش آموزان است و نگرانی های والدین از عدم ایمن بودن مدارس یکی از چالش های آموزش و پروزش که نظر محققان، صاحبنظران و دست اندرکاران نظام های آموزشی را به خود جلب کرده است. از این رو، هدف تحقيق حاضر طراحی أکثر
هدف: ایمنی یک نیاز اساسی برای همه افراد، از جمله مدیران، معلمان و دانش آموزان است و نگرانی های والدین از عدم ایمن بودن مدارس یکی از چالش های آموزش و پروزش که نظر محققان، صاحبنظران و دست اندرکاران نظام های آموزشی را به خود جلب کرده است. از این رو، هدف تحقيق حاضر طراحی مدل مدرسه امن برای مدارس ابتدیی بود.
روش: روش تحقیق کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناختی بود. مشارکت کنندگان تحقیق حاضر، مدیران و معلمان مدارس ابتدایی استان آذربایجان غربی بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند با تکنیک معیار، 20 نفر برای شناسایی ادراکات و دیدگاه آن ها نسبت به مدرسه امن انتخاب شدند. انتخاب مشارکت کنندگان بر مبنای اشباع نظری و ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای بررسی اعتبار اولیه اطلاعات از معیارهای قابل قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تم استفاد شد. پس از کد گذاری داده ها،57 مضمون پایه، 5 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر استخراج شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد برخی از مولفه های مدرسه امن در مدارس ابتدایی استان آذربایجان غربی شامل امنیت فیزیکی، امنیت عاطفی-روانشناختی، روابط سالم اجتماعی درون مدرسه، امنیت محیطی و عدم خشونت معلم می باشد.
نتیجه گیری: برای افزایش امنیت مدارس ابتدایی به همه مولفه های مدرسه امن از جمله امنیت فیزیکی، امنیت عاطفی-روانشناختی، روابط سالم درون مدرسه، امنیت محیطی و عدم خشونت معلم توجه شود.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد76,السنة
20
,
بهار
1402
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار سنجی الگوی مطلوب برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دورۀ متوسطه با تاکید بر اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش-برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران) است. مطالعۀ حاضر براساس هدف، کاربردی، و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیف أکثر
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار سنجی الگوی مطلوب برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دورۀ متوسطه با تاکید بر اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش-برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران) است. مطالعۀ حاضر براساس هدف، کاربردی، و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) است. روش تحقیق در حوزه کیفی؛ روش داده بنیاد با رویکرد نظام مند با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و در حوزه کمی؛روش توصیفی با پیمایش نظرات متخصصان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته چند گویه ای لیکرت بوده و مشارکت کنندگان پژوهش حاضر در بخش کیفی؛ شامل منابع علمی، مقالات، پیشینه، تجارب جهانی، مبانی نظری، خبرگان و استادان حوزۀ علوم تربیتی، به ویژه برنامهریزی درسی و متخصصان ذیربط در سطح کشور؛ که علاوه بر رشته تحصیلی، دارای دانش و آگاهی، تالیف، مقاله، کتاب، تجربه عملی و آشنایی در زمینه موضوع مربوطه داشتند؛ با رعایت کفایت نظری، تعداد 10 نفر از مشارکت کنندگان خبرگان است؛ که با استفاده از روش نمونه گیری نظری ملاک محور، به عنوان نمونۀ پژوهش تعیین گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی؛ کلیه معلمین مدارس متوسطه (شامل مدیران، معاونین، مشاورین و دبیران) استان گیلان می باشند که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 316 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده و خوشه ای از پنج منطقه گیلان (شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز) انتخاب شدند. تحلیل کیفی حاصل داده های مصاحبه خبرگان با استفاده از کد گذاری سه مرحله ای (باز-محوری-انتخابی) به روش داده بنیاد انجام گرفت که در نهایت مقولات (مولفه ها) به دست آمده در شش طبقه شرایط علی، پدیده مرکزی، راهبردها، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و پیامد ها طبقه بندی شدند و در تحلیل کمی داده ها ضمن بهره گیری از روش تحلیل عامل تاییدی، روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که عوامل زمینه ای و مداخله گر توانسته اند در تعیین راهبرد ها نقش تعدیل گری ایفا نمایند؛ همچنین شزایط علی، نقشی تعیین کننده بر فرایند عناصر دهگانه برنامه درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در دانش آموران داشته که در نهایت منجر به انتخاب راهبرد ها و پیامد های مشخص شده گردیده است. براساس یافتههای کیفی پژوهش، مؤلفههای هدف، محتوا، فعالیت های یادگیرنده، ارزشیابی، نقش معلم، منطق، مواد و منابع یادگیری، گروه بندی دانش آموزان، مکان یادگیری، زمان یادگیری به عنوان عناصر دهگانه برنامۀ درسی معنوی با الهام و تبعیت از الگوی اکِر کشف و استخراج گردید. و بر اساس یافتههای کمی پژوهش، دربارۀ میزان توجه معلمان مدارس متوسطه استان گیلان؛ همۀ مؤلفهها (عناصر دهگانه) برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در جامعۀ مورد مطالعه در حیطۀ دانش و نگرش بالاتر از حد متوسط میانگین فرضی جامعۀ مورد مطالعه و در سطح مطلوب ارزیابی شده، اما میزان توجه معلمان مدارس استان گیلان در همۀ مؤلفههای برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی در حیطۀ مهارت و عمل در حد متوسط از میانگین فرضی جامعه مورد مطالعه بوده است. لذا در پژوهش حاضر الگوی برنامۀ درسی معنوی با رویکرد تلفیقی از برازش مطلوب برخوردار بوده و مورد تایید است.
تفاصيل المقالة
زن و مطالعات خانواده
,
العدد4,السنة
16
,
پاییز
1402
منتورینگ روشی مؤثر برای ترویج آموزش و توسعه حرفه ای زنان، همچنین حمایت و توانمندسازی زنان و ایجاد تغییر فرهنگ مثبت سازمانی است. از لحاظ تاریخی، در کشور ما مردسالاری در تمام موضوعات اجتماعی خصوصا در محل کار بسیار آشکار است و ایجاد فرصت برای پیشرفت زنان و تحول در سازمانه أکثر
منتورینگ روشی مؤثر برای ترویج آموزش و توسعه حرفه ای زنان، همچنین حمایت و توانمندسازی زنان و ایجاد تغییر فرهنگ مثبت سازمانی است. از لحاظ تاریخی، در کشور ما مردسالاری در تمام موضوعات اجتماعی خصوصا در محل کار بسیار آشکار است و ایجاد فرصت برای پیشرفت زنان و تحول در سازمانها نیاز به تحولات ساختاری دارد . یکی از رویکردهای توسعه ای برای زنان به عنوان یک استراتژی ارزشمند ، منتورینگ است . پژوهش حاضر با هدف برجسته کردن اهمیت منتورینگ به عنوان یک مکانیزم حمایت و پیشرفت شغلی برای زنان در نظام آموزشی کشور انجام گرفته است. از روش تلفیقی برای جمع آوری دادهها استفاده شده است . یافتههای بدست آمده نشان داد که عوامل و مولفه های حمایتی مدل مستخرج از تحلیل عاملی تاییدی منتورینگ موثر بر پیشرفت شغلی معلمان زن در مرحله اول شامل ویژگیهای منتورینگ (منتی و منتور) و در مرحله بعدی عوامل منتورینگ (عوامل بینفردی، عوامل فرهنگی، عوامل سازمانی و عوامل کلان ) می باشد . راهبردهای منتورینگ (راهبردهای فردی ، راهبردهای سازمانی و راهبردهای فراسازمانی ) و پیامدهای منتورینگ ( پیامدهای فردی، پیامدهای سازمانی و پیامدهای فراسازمانی) نیز در مدل مستخرج، برای معلمان زن جدیدالاستخدام بررسی گردیده است.
تفاصيل المقالة
زن و مطالعات خانواده
,
العدد2,السنة
15
,
تابستان
1401
هدف از تحقیق، ارائه ی مدلی برای شکستن سقف شیشه ای جهت ارتقاء زنان در پست های مدیریتی نظام آموزش و پرورش کشور براساس استراتژی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه مدیریت آموزشی با حداقل مدرک دکترای تخصصی در شمالغرب کشور به تعداد 108 نفر و نمونه آماری برطبق ا أکثر
هدف از تحقیق، ارائه ی مدلی برای شکستن سقف شیشه ای جهت ارتقاء زنان در پست های مدیریتی نظام آموزش و پرورش کشور براساس استراتژی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه مدیریت آموزشی با حداقل مدرک دکترای تخصصی در شمالغرب کشور به تعداد 108 نفر و نمونه آماری برطبق اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس 21 نفر می باشد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و داده های مصاحبه ها بوسیله نرم افزار(MAXQDA.Pro2018) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای روایی و پایایی روش گردآوری داده ها از معیارهای دقت در نظریه پردازی داده بنیاد (اعتبار و تناسب) و برای محاسبه پایایی ابزار گردآوری داده ها (پرسشنامه داده بنیاد) از روش توافق درون موضوعی دو کدگذار، استفاده شد و پایایی بین کدگذاران معادل 875/0 به دست آمد و قابلیت اعتماد کدگذاری ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش و مدل مستخرج، نشانگر توجه و تمرکز اعضای تیم خبره به مولفه های فرهنگ پذیرش و حمایت از زنان، سیاست گذاری و برنامه ریزی برای حمایت از زنان، شفافیت در قوانین انتخاب و انتصاب مدیران، تقویت تشکلات و آزادی مطالبه گری، جامعه پذیری زنان در چارچوب امنیت و آزادی، حمایت های همه جانبه از زنان، مشارکت و حمایت اعضای خانواده، پرورش خودباوری و استقلال، تقویت ارتباطات سازنده، گسترش دانش فردی و مدیریتی و نهادینه کردن شایسته سالاری و عدالت به عنوان راهبردها، شرایط زمینه ای و مداخله گر می باشد.
تفاصيل المقالة
آموزش کارکنان انواع مختلفی دارد که همگی در جهت ارتقای سطح دانش، آگاهی، مهارت های فنی، حرفه ای و شغلی و همچنین ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان یک سازمان انجام می شود. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مناسب منتورینگ معلمان جدیدالاستخدام در نظام آموزشی کشور در قالب الگویی نظام مند أکثر
آموزش کارکنان انواع مختلفی دارد که همگی در جهت ارتقای سطح دانش، آگاهی، مهارت های فنی، حرفه ای و شغلی و همچنین ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان یک سازمان انجام می شود. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مناسب منتورینگ معلمان جدیدالاستخدام در نظام آموزشی کشور در قالب الگویی نظام مند و با بهره گیری از نظریه داده بنیاد انجام گرفت . در این پژوهش ، از روش ترکیبی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی ، تعدادی از متخصصان رشته مدیریت آموزشی، دبیران باتجربه و متخصصان رشته های تربیتی و در بخش کمی معلمان جدیدالاستخدام بود. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام گرفت . ابزار اصلی جمع آوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود . در بخش کیفی پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته به حد اشباع نظری استفاده شد و یافته ها به وسیله نرم افزار MAX-QDA(18) تحلیل شده و در نهایت مدل پارادایمی منتورینگ معلمان جدیدالاستخدام طراحی شد . بر اساس یافته های بدست آمده ، منتورینگ دارای ابعاد فردی، سازمانی و فراسازمانی می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده ، شرایط علّی، مقوله محوری ، زمینه ، راهبردها، شرایط مداخله گر و پیامدهای منتورینگ معلمان جدیدالاستخدام به روش نظریه داده بنیاد استخراج گردید.
تفاصيل المقالة
فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی
,
العدد2,السنة
3
,
تابستان
1392
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سیستم فنآوری اطلاعات، با خلاقیت مدیران و معلمان دبیرستانهای پسرانه دولتی شهرستان خوی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کلیه مدیران و معلمان دبیرستانهای پسرانه شهرستان خوی، به تعداد 270 نفر میباشد. از این أکثر
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سیستم فنآوری اطلاعات، با خلاقیت مدیران و معلمان دبیرستانهای پسرانه دولتی شهرستان خوی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کلیه مدیران و معلمان دبیرستانهای پسرانه شهرستان خوی، به تعداد 270 نفر میباشد. از این مقدار حجم نمونه آماری 140 نفر انتخاب شده، به طوریکه 40 نفر مدیر به روش سرشماری و 100 نفر دبیر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه است که بعد از تأیید روایی پرسشنامه توسط استادان و صاحبنظران و محاسبه پایایی پرسشنامهها (پرسشنامه سیستم فنآوری اطلاعات 89/0 و پرسشنامه خلاقیت 87/0) اجرا گردید. جهت آزمون فرضیهها، از آزمونهای پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیهها، نشان داد که تمامی مؤلفههای خلاقیت (سیالی، انعطاف، بسط، ابتکار) رابطه معنیداری با سیستم فنآوری اطلاعات دارند. نتایج رگرسیون نشان داد که سیستم فنآوری اطلاعات، با ضریب تبیین 546/0 و ضریب بتای 515/0، تأثیر مثبت بر روی خلاقیت معلمان و مدیران داشته و به عنوان پیشبینیکننده خلاقیت میباشد. بنابراین، نتایج به دست آمده از تحقیق حاکی از وجود رابطه قوی بین سیستم فنآوری اطلاعات و خلاقیت است و پیادهسازی سیستمهای نوین اطلاعات دانش با تأکید بر سیستم فنآوری اطلاعات در مدارس، از عوامل مهم ایجاد کننده خلاقیت و انعطاف و پرورش ایدههای نو در کارکنان و از بسترهای مهم برای ایجاد مدارس یادگیرنده میباشد.
تفاصيل المقالة
رهبری و مدیریت آموزشی
,
العدد66,السنة
17
,
زمستان
1402
هدف: رهبری عنصر کلیدی برای موفقیت همه سازمان ها است به همین دلیل، هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری سطح پنج در مدارس دوره ابتدایی استان آذربایجان غربی بود.
روش: طرح پژوهش کیفی بود. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر، مدیران مدارس دوره ابتدایی و اساتید رشته مدیریت آموزشی مشغول ت أکثر
هدف: رهبری عنصر کلیدی برای موفقیت همه سازمان ها است به همین دلیل، هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری سطح پنج در مدارس دوره ابتدایی استان آذربایجان غربی بود.
روش: طرح پژوهش کیفی بود. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر، مدیران مدارس دوره ابتدایی و اساتید رشته مدیریت آموزشی مشغول تدریس در دانشگاه های استان آذربایجان غربی بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند 20 نفر از مدیران مدارس ابتدایی و اساتید دانشگاه برای شناسایی ادراکات و دیدگاه آن ها نسبت به رهبری سطح پنج انتخاب شدند. انتخاب مشارکت کنندگان بر مبنای اشباع نظری و ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. برای بررسی اعتبار اولیه اطلاعات از معیارهای قابل قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تم و نرم افزار MAXQDA 2020 انجام شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داده است که مدل مفهومی رهبری سطح پنج از 1 مضمون فراگیر و 5 مضمون سازمان دهنده (ویژگی های فردی، فرهنگ انضباط، مهارت های رهبری، توسعه حرفه ای معلمان، روابط اجتماعی بالا) تشکیل شده است.
نتیجه گیری: یافته های این تحقیق نشان می دهند که مدل رهبری سطح پنج در مدارس ابتدایی استان آذربایجان غربی می تواند به مدیران این مدارس کمک کند تا مدل مذکور را در مدارس خود پیاده ساخته و از این طریق بتوانند مدارس خود را از خوب به عالی برسانند.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل برنامه درسی موجود دوره ابتدایی از منظر تربیت اقتصادی؛ چالشها و موانع بوده و پژوهش از نوع کیفی میباشد، جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی، اقتصاد و معلمان دوره ابتدایی صاحبنظر در زمینه تعلیم و تربیت اقتصادی و برنامههای درسی است که شیوه انت أکثر
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل برنامه درسی موجود دوره ابتدایی از منظر تربیت اقتصادی؛ چالشها و موانع بوده و پژوهش از نوع کیفی میباشد، جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی، اقتصاد و معلمان دوره ابتدایی صاحبنظر در زمینه تعلیم و تربیت اقتصادی و برنامههای درسی است که شیوه انتخاب آنها هدفمند و ملاک محور بود. با تعداد بیست نفر تا مرحله اشباع نظری مصاحبه شد، شامل 8 معلم و 12 متخصص برنامه درسی و اقتصاد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد که در قالب جداول سهگانه در متن مقاله به آنها اشارهشده است، بر اساس یافتههای حاصل، مضامین فرعی تربیت اقتصادی (فرهنگ و نگرش، بهرهوری، شایستهسالاری و ...) و مفاهیم کلی (افزایش سطح تولید با تلاش مردم، افزایش درآمد، مدیریت هزینه، اراده و نگرش افراد جامعه، رشد اقتصادی و بالا رفتن بهرهوری جامعه) از فراوانی بالایی ازنظر متخصصین برنامهریزی، اقتصاد و معلمان برخوردارند. بهطورکلی دسته توسعه اجتماعی از اولویت خاصی از دیدگاه متخصصین برخوردار بودند.
تفاصيل المقالة
فصلنامه زن و جامعه
,
العدد5,السنة
11
,
زمستان
1399
هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل شکلگیری سقف شیشهای فراروی ارتقاء زنان در پستهای مدیریتی کشور براساس استراتژی داددهبنیاد میباشد. جامعه آماری شامل تمامی متخصصان حوزه مدیریت آموزشی با حداقل مدرک دکترای تخصصی در شمالغرب کشور به تعداد 108 نفر میباشد. نمونه آماری برطبق أکثر
هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل شکلگیری سقف شیشهای فراروی ارتقاء زنان در پستهای مدیریتی کشور براساس استراتژی داددهبنیاد میباشد. جامعه آماری شامل تمامی متخصصان حوزه مدیریت آموزشی با حداقل مدرک دکترای تخصصی در شمالغرب کشور به تعداد 108 نفر میباشد. نمونه آماری برطبق اشباع نظری 21 نفر با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختارمند استفاده شد و دادههای بدست آمده از متن مصاحبهها بوسیله نرمافزار(MAXQDA.Pro2018) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای روایی و پایایی روش گردآوری دادهها از معیارهای دقت در نظریهپردازی دادهبنیاد (اعتبار و تناسب) و برای محاسبه پایایی ابزار گردآوری دادهها (پرسشنامه داده بنیاد) با روش توافق درون موضوعی دو کدگذار، استفاده شد و پایایی بین کدگذاران معادل 875/0 به دست آمد و قابلیت اعتماد کدگذاریها مورد تأیید قرار گرفت. یافتههای حاصل از پژوهش نشانگر بیشترین توجه و تمرکز اعضای تیم خبره به عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، عوامل سازمانی، عوامل شخصی، عوامل خانوادگی و عوامل مدیریتی؛ و همچنین وجود سه لایه اصلی در شکلگیری سقف شیشهای، با عنوان لایه فردی، سازمانی و فراسازمانی میباشد. نتایج حاصل از کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی در این پژوهش نشان داد که چرایی سقف شیشهای را مبانی فلسفی، پارادایم فکری، عوامل سازمانی، عوامل فراسازمانی و عوامل فردی تشکیل میدهد. چیستی سقف شیشهای وجود نمودهای فردی، سازمانی و فراسازمانی است و فرآیند شکلگیری سقف شیشهای، برآیند دو عامل سازمانی و فراسازمانی با میانجیگری عامل فردی است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications