فهرس المقالات هادی سلیمی


  • المقاله

    1 - پیش‌بینی رضایت زناشویی براساس عوامل فرایندی و محتوایی خانواده در معلمان ابتدایی شهر کرج
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 2 , السنة 16 , تابستان 1394
    هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی رضایت زناشویی براساس عوامل فرایندی و محتوایی خانواده در معلمان ابتدایی شهر کرج بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 94ـ1393 بودند که 358 نفر به‌صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادف أکثر
    هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی رضایت زناشویی براساس عوامل فرایندی و محتوایی خانواده در معلمان ابتدایی شهر کرج بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 94ـ1393 بودند که 358 نفر به‌صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی براساس جدول مورگان به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس‌های سازگاری زناشویی (اسپنیر، 1976)، فرایند خانواده (سامانی، 1387) و محتوای خانواده (سامانی، 1387) استفاده شد. داده‌ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام تحلیل شدند. نتایج رگرسیون گام‌ به ‌گام نشان داد که مؤلفه‌های تصمیم‌گیری و حل‌ مسأله، مهارت‌های ارتباطی، انسجام خانواده و مهارت‌های مقابله به استثنای باورهای مذهبی، توان پیش‌بینی رضایت زناشویی را دارند (001/0>P). همچنین، نشان داده شد که مؤلفه‌های محتوایی خانواده شامل محل زندگی و تسهیلات آموزشی، منابع مالی، زمان با هم بودن، شغل و تحصیلات، سلامت جسمی و روانی و وجهه یا موقعیت اجتماعی به غیر از محل زندگی و تسهیلات آموزشی، توان پیش‌بینی رضایت زناشویی را دارند (001/0>P). تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ارائه الگویی از بقای زنان در ازدواج‌های نارضایتمند؛ یک پژوهش کیفی
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 4 , السنة 11 , پاییز 1399
    زوج‌ها ممکن است رابطه زناشویی باثباتی داشته باشند ولی از آن به هیچ عنوان رضایتی نداشته باشند و مجبور باشند چنین رابطه‌ای را تحمل کنند. متأسفانه چنین ازدواج‌هایی آسیب‌های فراوانی بر روی زوج‌ها و خصوصاً زنان دارد. از این‌رو پژوهش حاضر باهدف ارائه الگویی از بقای زنان در از أکثر
    زوج‌ها ممکن است رابطه زناشویی باثباتی داشته باشند ولی از آن به هیچ عنوان رضایتی نداشته باشند و مجبور باشند چنین رابطه‌ای را تحمل کنند. متأسفانه چنین ازدواج‌هایی آسیب‌های فراوانی بر روی زوج‌ها و خصوصاً زنان دارد. از این‌رو پژوهش حاضر باهدف ارائه الگویی از بقای زنان در ازدواج‌های نارضایتمند انجام شد. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر روش تئوری زمینه‌ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زن‌های نارضایتمند از ازدواج شهر بندرعباس با حداقل 5 سال سابقه زندگی مشترک در سال 1397 بودند. 21 زن به روش نمونه‌گیری نظری و مبتنی بر روش نمونه‌گیری گلوله برفی انتخاب شدند و انتخاب نمونه‌ها تا مرحله اشباع نظری پیش رفت. داده‌ها بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته و شاخص رضایت زناشویی (IMS) گردآوری شدند. برای تحلیل داده‌ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج کدگذاری به شناسایی 14 مقوله انجامید که در مدل پارادایمی ارائه شد. نتایج تحلیل نشان داد که زنان ناراضی از رابطه زناشویی ممکن است به علت وابستگی‌های موجود ازدواج‌ نارضایتمند خود را حفظ کنند و به‌منظور سازگاری با شرایط موجود از راهبردهای مختلفی استفاده کنند. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، مجموعه‌ای از عوامل درون‌فردی، بین‌فردی و اجتماعی می‌تواند تبیین‌کننده بقای زنان در ازدواج‌های نارضایتمند باشد. نتایج این پژوهش می‌تواند دارای تلویحات کاربردی در آسیب‌شناسی و توانمندسازی در حوزه زنان و خانواده باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - پیش‌بینی سازگاری زناشویی براساس انسجام خانوادگی، زمان باهم بودن و منابع مالی در معلمان زن
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 4 , السنة 7 , پاییز 1395
    این پژوهش باهدف پیش‌بینی سازگاری زناشویی براساس انسجام خانوادگی، زمان باهم بودن و منابع مالی در معلمان زن انجام‌شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی معلمان متأهل زن مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بود که به ‌صورت نمونه‌گیری خوش أکثر
    این پژوهش باهدف پیش‌بینی سازگاری زناشویی براساس انسجام خانوادگی، زمان باهم بودن و منابع مالی در معلمان زن انجام‌شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی معلمان متأهل زن مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بود که به ‌صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی 230 نفر به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. برای گردآوری داده‌ها از پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپنیر (1976، DAS) و بمنظور سنجش انسجام خانواده، زمان باهم بودن و منابع مالی از مقیاس فرایند و محتوای خانواده سامانی (1387) استفاده شد. داده‌ها از راه همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام تجزیه ‌و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که در سطح معناداری 05/0>P،‌ انسجام خانوادگی، زمان باهم بودن و منابع مالی با سازگاری زناشویی معلمان رابطه ای معنادار دارند و هم چنین، نتایج رگرسیون گام‌به‌گام نشان دادند که به‌ غیر از منابع مالی که اثری معنادار در معادله رگرسیون نداشت، دو مؤلفه انسجام خانوادگی و زمان باهم بودن7/47 درصد از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می‌کنند. براساس یافته‌های پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که انسجام خانواده و زمان باهم بودن توانایی پیش‌بینی سازگاری زناشویی را دارند. تفاصيل المقالة