فهرس المقالات بهنام سرخیل


  • المقاله

    1 - الگوی اسلامی-ایرانی روابط با آفریقا؛ بایسته ها و آسیب ها
    تحقیقات سیاسی و بین المللی , العدد 5 , السنة 10 , زمستان 1397
    آفریقا به دلیل ویژگی‌های ذاتی ژئوپلتیکی و همچنین مولفه‌های جدید ژئواکونومیکی ، به عرصه ای راهبردی برای رقابت قدرت های نوظهور تبدیل شده است . بگونه‌ای که بسیاری از تحلیل‌گران ، قرن حاضر را قرن آفریقا نامیده‌اند. از این منظر کنش‌گران فعال بین المللی(نظیر دولت‌ها ، شرکت‌ها أکثر
    آفریقا به دلیل ویژگی‌های ذاتی ژئوپلتیکی و همچنین مولفه‌های جدید ژئواکونومیکی ، به عرصه ای راهبردی برای رقابت قدرت های نوظهور تبدیل شده است . بگونه‌ای که بسیاری از تحلیل‌گران ، قرن حاضر را قرن آفریقا نامیده‌اند. از این منظر کنش‌گران فعال بین المللی(نظیر دولت‌ها ، شرکت‌های چند ملیتی ، سازمان‌های فراملی) به بازخوانی و طراحی سیاست‌ها و الگوهای استراتژیک خود با آفریقا می‌پردازند. درهمین چارچوب یکی از جهت‌گیری‌های اساسی و نگرش‌های اصولی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌المللی ، موضوع توسعه روابط و گسترش مناسبات با آفریقا و ارتقاء سطح همکاری‌ها در ابعاد مختلف سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی با کنش‌گران آفریقایی بوده است .اکنون این سئوال مطرح است که ج.ا.ایران که طبق سند چشم انداز 1404 ه.ش درصدد ایفای نقش موثر در قالب بازیگری فعال و الهام بخش در عرصه روابط بین الملل می باشد ، چه الگویی را در مناسبات خود با آفریقا مدنظر داشته است؟ و اصولا الگوی اسلامی-ایران روابط با آفریقا باید از چه ویژگی‌هایی برخوردار باشد؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای روش کیفی بوده و گردآوری داده ها ، منابع مکتوب و اینترنتی است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - قوم هزاره در دورة گذار (2001-2019م) چالش‌ها و فرصت‌های پیش‌رو
    تحقیقات سیاسی و بین المللی , العدد 5 , السنة 11 , زمستان 1398
    مسئلة عدم برنامه ریزی و بهره گیری مناسب از پارامترهای هویتی مختلف نظیر دین، زبان و قومیت یکی از عوامل دیرپای ناامنی و بروز اختلافات میان مردم افغانستان بوده است. این در حالی است که وقوع تحولات سیاسی همچون وجود طالبان باعث شده اقوام کوچک تر مانند هزاره ها که علاوه بر تفا أکثر
    مسئلة عدم برنامه ریزی و بهره گیری مناسب از پارامترهای هویتی مختلف نظیر دین، زبان و قومیت یکی از عوامل دیرپای ناامنی و بروز اختلافات میان مردم افغانستان بوده است. این در حالی است که وقوع تحولات سیاسی همچون وجود طالبان باعث شده اقوام کوچک تر مانند هزاره ها که علاوه بر تفاوت های قومی دارای برخی اختلافات مذهبی هستند، با چالش های مضاعفی مواجه شوند. به‌گونه‌ای که در دورة امارت طالبان، بیشترین فشارها بر آن ها واردشده و باوجود برخی تحولات پسا طالبانی، به نظر می رسد همچنان هزاره ها در دوره گذار (پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری) و موضوع قدرت یابی مجدد طالبان وضعیت مبهمی داشته باشند.مقالة حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به این مسئله پرداخته است که وضعیت هزاره ها در دورة جدید چگونه بوده و اصولاً هزاره ها با چه فرصت ها و چالش هایی مواجه هستند؟ فرضیه اصلی آن است که هزاره ها باوجود فرصت هایی نظیر امکان اشتراک و سهم یابی رسمی در ساختار سیاسی قدرت و به رسمیت شناخته شدن مذهب شیعه، همچنان با معضلاتی مانند تهدیدات امنیتی و چالش های فرهنگی روبه‌رو هستند. یافتة پژوهش آن است که شخصیت ها و جریان های تندرو در افغانستان به بهانه هایی مانند وجود اختلافات قومی‑ مذهبی خواستار باقی ماندن هزاره ها در ساختارهای سنتی و قومی خود و عدم پراکندگی آن ها در سطح جامعه افغانستان هستند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - آمریکا، چالش‌‌های هویتی و دولت ورشکسته در عراق (2020-2003)
    مطالعات روابط بین الملل , العدد 2 , السنة 14 , تابستان 1400
    قدرت‌های بزرگ همچون ایالات‌متحده آمریکا تلاش دارند تا با تاثیرگذاری بر مولفه‌های سازنده قدرت، سیاست‌های خود را در منطقه و به ویژه کشورهای تعیین‌کننده‌ای نظیر عراق پیش برند. این درحالی است که اوضاع سیاسی پس از شکل‌گیری عراق جدید(2003-2020) بگونه‌ای پیش‌رفته که جریان‌های أکثر
    قدرت‌های بزرگ همچون ایالات‌متحده آمریکا تلاش دارند تا با تاثیرگذاری بر مولفه‌های سازنده قدرت، سیاست‌های خود را در منطقه و به ویژه کشورهای تعیین‌کننده‌ای نظیر عراق پیش برند. این درحالی است که اوضاع سیاسی پس از شکل‌گیری عراق جدید(2003-2020) بگونه‌ای پیش‌رفته که جریان‌های هویتی از نقش‌های روبه رشدی برخوردار شده و رقابت‌های هویتی در قالب‌های مختلفی نظیر مقوم دولت‌ها، پیشران‌های اجتماعی و یا حتی برهم‌زننده ثبات سیاسی عمل نموده و معادلات قدرت را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند. با این وصف شناخت نقش و جایگاه جریان‌های هویتی و چگونگی نقش‌یابی آن‌ها در شرایطی که عملا چشم‌انداز روشنی برای حضور آمریکا در منطقه وجود ندارد، اهمیت مضاعفی ‌یافته و امکان تجزیه و تحلیل اقدامات و برنامه‌های واشنگتن در قبال بغداد را فراهم می‌سازد.مقاله حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی و در چارچوب نظریه آشوب روزنا به بررسی نقش جریان‌های هویتی درعراق پرداخته و به این پرسش پاسخ می‌دهد که آمریکا با توجه به متغیر میانی جریان‌های هویتی چه راهبردی را پیرامون دولت-ملت در عراق در اولویت داشته است؟ فرضیه: آمریکا با درک نقش‌یابی روزافزون جریان‌های هویتی درصدد بوده تا از طریق شکل‌دهی به مجموعه‌ای از چالش‌های هویتی و ایجاد بی‌نظمی‌های سیاسی-اجتماعی، زمینه را برای تحقق الگوی دولت‌ ورشکسته و فراهم ساختن شرایط استمرار مداخلات در عراق فراهم آورد. یافته پژوهش: بهره‌گیری از قدرت نرم نظیر ابزارهای رسانه‌ای و مجازی با هدف ایجاد بی‌ساختارسازی‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی(مانند آشوب‌سازی و اعتراضات خیابانی)، بخشی از راهبرد دولت ورشکسته آمریکا در عراق است. تفاصيل المقالة