علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
العدد6,السنة
24
,
تابستان
1401
زمینه و هدف: در ادبیات دانشگاهی اخیراً تأکید بر این است که چرا تابآوری شهری متفاوت از پایداری شهری است. این در حالی است که برنامههای سیاستگذاری شهری از این اصطلاحات تقریباً به جای یکدیگر استفاده میکنند. در این پژوهش با تحلیل الگوی تابآوری کالبدی ـ فضایی؛ عوامل متأث أکثر
زمینه و هدف: در ادبیات دانشگاهی اخیراً تأکید بر این است که چرا تابآوری شهری متفاوت از پایداری شهری است. این در حالی است که برنامههای سیاستگذاری شهری از این اصطلاحات تقریباً به جای یکدیگر استفاده میکنند. در این پژوهش با تحلیل الگوی تابآوری کالبدی ـ فضایی؛ عوامل متأثر از مخاطرات زیستمحیطی همچون زلزله وفرونشست در سطح مناطق 2 و 12 شهر تهران بررسی میشود.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی است که با روش تحلیلی ـ موردی و رویکرد کمی انجام گرفته است. با توجه به ماهیت دادهها از نوع توصیفی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق و تحلیل الگوی تابآوری کالبدی ـ فضایی متأثر از مخاطرات زیستمحیطی کلانشهر تهران شامل فرونشست و زلزله، ابعاد مورد بررسی در 13 شاخص شامل قیمت پایه (مترمربع)، جنس مصالح، سال ساخت، قدمت ساختمان، اسکلت ساختمان، تعداد طبقات، درجه تمرکز یا تفرق کاربری مسکونی، دانهبندی، نفوذپذیری، مساحت کل کاربریها (فضای سبز و باز) و مساحت کاربری مسکونی در بخش فضایی و کالبدی و درجه تمرکز یا تفرق جمعیت، خوشههای مسکونی و فضاهای باز و سبز جهت استقرار جمعیت براساس اکثریت ساکن در محلات، جهت جغرافیایی توزیع جمعیت در بخش اجتماعی مبتنی بر مطالعات کاربری اراضی وضع موجود استخراج شد. برای ارزیابی و تحلیل الگوهای فضایی و اجتماعی از الگوریتم رقابت استعماری در محیط نرمافزار Matlab a2019 و برای فضاییسازی شاخص های مورد مطالعه از روش (Tracking Analyst Tools) در فرآیند تحلیل شبکه (Network Analyst Tools) در محیط نرمافزار ArcGIS استفاده شده است.
یافتهها: با توجه به قرارگیری منطقه ۱۲ در بافت تاریخی و تمرکز و تراکم جمعیت در محورهای کانونی با عملکرد منطقهای، آسیبپذیری بیشتری از خود نشان میدهد. در ارتباط با معیارهای تراکم جمعیت، دانهبندی و همچنین وضعیت اسکلت ساختمانها؛ مجموعا منطقه 2 وضعیت بهتری را نشان میدهد هرچند تراکم جمعیت در سطح هر دو منطقه علیرغم جمعیت و وسعت بیشتر منطقه ۲ یکسان میباشد، اما با توجه به سیل جمعیت شناور مراجعه کننده و ساکن در منطقه ۱۲ این منطقه تابآوری پایینتری را نشان میدهد.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به فرسوده بودن ابنیه و نفوذپذیری کمفضایی، الگوی پراکنش فضایی جمعیت و عوامل مؤثر بر گسستهای کالبدی ـ فضایی در سطح منطقه 2 و 12 نتایج نشان میدهد که الگوی توزیع و گسست تابآوری در سطح محلات، هر دو منطقه متفاوت و در مجموع منطقه ۱۲ وضعیت ناپایدارتری را نشان میدهد.
تفاصيل المقالة
فرایند شهرنشینی در مناطق مختلف جهان از ابعاد و زوایای گوناگون موردبحث و بررسی قرارگرفته است. یکی از این ابعاد مبحث توسعه است که نظرو توجه بسیاری از محققان عرصه شهر را به خود جلب نموده است.در این راستا تلاشهای صورت گرفته در جهت بررسی پیوند میان توسعهیافتگی با فرایند شه أکثر
فرایند شهرنشینی در مناطق مختلف جهان از ابعاد و زوایای گوناگون موردبحث و بررسی قرارگرفته است. یکی از این ابعاد مبحث توسعه است که نظرو توجه بسیاری از محققان عرصه شهر را به خود جلب نموده است.در این راستا تلاشهای صورت گرفته در جهت بررسی پیوند میان توسعهیافتگی با فرایند شهرنشینی کشورها را میتوان در ارزیابی میزان سلامت یا عدم سلامت روند تحولات نظام اجتماعی- اقتصادی یک جامعه ردیابی کرد. بدین نحو که هر چه همبستگی و نزدیکی میان بحث توسعه و فرایند شهرنشینی بیش تر و بالاتر باشد روند تحولات و پیشرفت های اجتماعی-اقتصادی جامعه از درجه سلامت بیش تری برخوردار بوده و میزان آسیبهای اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی جامعه پایینتر خواهد بود و هرچه همبستگی میان این دو کم تر و فاصله آنها از هم بیش تر باشد نشان از عدم تعادل و سلامت تحولات و پیشرفتهای اجتماعی-اقتصادی جامعه دارد و میزان آسیبها در همه ابعاد بالا خواهد بود. هدف از نگارش این مقاله بررسی و ارزیابی میزان همبستگی میان شاخصهای توسعه و نظام شهرنشینی در ایران میباشد به همین منظور، نخست به بررسی وجوه تفاوت نظام شهرنشینی در کشورهای شمال و جنوب پرداختهشده و سپس با استفاده از شاخصهایی همچون میزان تولید ناخالص داخلی، میزان سواد و اشتغال و مقایسه آنها با نسبتهای شهرنشینی کشور و استانها طی دورههای مختلف آماری، سعی شده تا وضعیت توسعه در ارتباط با شهرنشینی ایران تبیین گردد. در این مقاله از روش تحلیلی-تطبیقی استفادهشده و جهت سنجش میزان توسعهیافتگی و نرخ شهرنشینی استانها از تکنیک رتبهبندی بهره گرفتهشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میزان پیوند و ارتباط میان شاخصهای توسعه اقتصادی و انسانی با فرایند شهرنشینی در ایران بسیار ضعیف بوده و از الگوی مشخص و قابلفهمی پیروی نمیکند.
تفاصيل المقالة
یکی از مهمترین موضوعاتی که در عصر جهانی شدن دارای اولویت است، نحوه تعامل منطقه ای کشورهای در سطح بین الملل محسوب می شود به طوری که در بسیاری از کشورهای جهان تلاش می نمایند تا از طریق ایجاد بسترهای مناسب همکاری با دیگر کشورها اقتصاد خود را رونق داده و به پایداری آن اقدام أکثر
یکی از مهمترین موضوعاتی که در عصر جهانی شدن دارای اولویت است، نحوه تعامل منطقه ای کشورهای در سطح بین الملل محسوب می شود به طوری که در بسیاری از کشورهای جهان تلاش می نمایند تا از طریق ایجاد بسترهای مناسب همکاری با دیگر کشورها اقتصاد خود را رونق داده و به پایداری آن اقدام کنند. از این نظر در هزاره سوم نه تنها موضوع جهانی شدن اقتصاد در قالب یک شبکه جهانی از اهم مفاهیم محسوب می گردد بلکه از قبل آن تعاملات فی مابین و حتی تاثیرات متقابل فرهنگها نیز نمود بارزی از شاخصه های جهانی شدن است. استان آذربایجان غربی و استانهای واقع در شرق ترکیه که در همسایگی ایران قرار دارند با داشتن توانمندیهای بالای گردشگری، تاریخی، محیطی و... حائز بالاترین اهمیت بوده و با توجه به ویژگیهای تشابهات دینی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و برخورداری از توانمندیهای اقتصادی می توانند در قالب تعامل فی مابین در اقتصاد پایدار منطقه نقش مهمی ایفا نمایند. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل های ترکیبی SWOT وAHP ، اهمیت و اولویت عوامل موثر در پهنه استان های آذربایجان غربی و استانهای شرق کشور ترکیه شناسایی و با بررسی روابط آنها عوامل رتبه بندی و در قالب مدلها ارائه شده است. براساس نتایج پژوهش، پهنه مربوطه دارای توانمندیهای بالقوه بوده اما ضعف تسهیلات، امکانات و خدمات و زیربنایی، باعث شده است که این منطقه در پویایی اقتصاد و توسعه منطقه ای نتوانند عملکرد چندان موفقی داشته باشند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications