تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی
,
العدد2,السنة
14
,
تابستان
1401
سرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه م أکثر
سرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه میکاهد و به دنبال آن تأثیر ژرف-تر و عمیقتر در ذهن و ضمیر مخاطب میگذارد. اعتراض به نابسامانیهای اخلاقی و اجتماعی جامعه یکی از موضوعات اخلاقی است که به مقتضای برخی بیعدالتیها و تبعیضها به صورت جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده است، مولوی کوشیده با بهرهگیری از تمثیل اعتراض نابسامانیها را پررنگتر و برجستهتر سازد. در مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است، بر اساس شیوه مطالعات کتابخانهای به بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی و اجتماعی مثنوی پرداخته شده است. اینکه تمثیل در بیان مفاهیم اعتراضی در مثنوی چه نقش و اهمیتی دارد و مولانا از چه شگردی به همین منظور استفاده کرده است پرسشهای اصلی پژوهش حاضرند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نگرشهای انتقادی و شکواییههای اعتراضی مولانا در مثنوی بر بنیاد تمثیل و تبیین نقش و تاثیر تمثیل و داستانهای تمثیلی در انعکاس ناهنجاریهای فردی و اجتماعی در مثنوی معنوی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمثیلهای مثنوی سبب اثرگذاری بهتر اعتراضات مولانا شده است. همچنین بخش گستردهای از اعتراضات مثنوی به مسائل اجتماعی اختصاص دارد.
تفاصيل المقالة
با توجه به اینکه طی چند دهه اخیر سطح مطالعات و پژوهشها در باره مولانا و آثارش در ایران و غرب رو به افزونی نهاده است جای آن دارد که این شمار از تحقیقات با رویکردی فراگیر آسیبشناسی شوند. در این مقاله مولویپژوهی در دو حوزه مولویپژوهی و غرب و پژوهش های تکراری در مطالع أکثر
با توجه به اینکه طی چند دهه اخیر سطح مطالعات و پژوهشها در باره مولانا و آثارش در ایران و غرب رو به افزونی نهاده است جای آن دارد که این شمار از تحقیقات با رویکردی فراگیر آسیبشناسی شوند. در این مقاله مولویپژوهی در دو حوزه مولویپژوهی و غرب و پژوهش های تکراری در مطالعات مربوط به این بزرگمرد ادب، فرهنگ و عرفان ایرانی با تاکیدات بر مطالعات دانشگاهی بررسی شده و این نتیجه حاصل آمده است که ایرانیان در حوزه مولویپژوهی و غرب قصور فراوانی کرده و راههای تعامل فرهنگی با غرب را از طریق مولانا نادیده انگاشته اند و نیز در انتقال مفاهیم، اطلاعات و یافتههای پژوهشی ایرانی به غرب تلاشی در خور انجام ندادهاند تا آنجا که باعث آمده است چهره متفاوتی از مولانا در غرب معرفی شود. همچنین در این مقاله، بزرگترین آفتهای پژوهشی در باره مولوی در تحقیقات و مطالعات ایرانیان که به صورت کتاب، مقاله، پایاننامه و طرح پژوهشی تولید میشوند تکرار، موازینویسی و همساننویسی اعلام شده است که برای دفع این آفتها و پیشگیری از آسیبهای پژوهشی بیشتر در محدوده موضوع مورد بررسی راه کارهایی ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
العدد4,السنة
14
,
پاییز
1401
ادبیات مشروطه متعلق به زمانی است که گویندگان ایران ضمن آشنایی با مظاهر تمدن غربی، با فرهنگ و ادب کشورهای مختلف آشنا شده و دریافته اند که ادبیات می تواند گره گشای بسیاری از مسایل سیاسی و اجتماعی باشد. از این رو در ادبیات مشروطه شاهد مضامینی هستیم که گویندگان به واسطه آنه أکثر
ادبیات مشروطه متعلق به زمانی است که گویندگان ایران ضمن آشنایی با مظاهر تمدن غربی، با فرهنگ و ادب کشورهای مختلف آشنا شده و دریافته اند که ادبیات می تواند گره گشای بسیاری از مسایل سیاسی و اجتماعی باشد. از این رو در ادبیات مشروطه شاهد مضامینی هستیم که گویندگان به واسطه آنها سعی در ایجاد همبستگی میان مردم کرده اند. در این پژوهش که به روش توصیفی –تحلیلی با هدف شناخت مولفه های همبستگی در شعر فرخی یزدی و میرزاده عشقی انجام شد. به این نتیجه رسیدیم که این دو شاعر با در نظر گرفتن عناصر مشترک میان همه ملت، در اشعار خود از این مضامین استفاده کرده اند تا مردم را ترغیب به اتحاد و وحدت کنند. این مضامین و مولفه های مشترک در ارتباط با هویت ملی، مذهبی قرار دارد که موجب تحریک حس ایران دوستی آنها می شود. این عاصر عبارتند از: سرزمین مشترک، تاریخ مشترک، دین مشترک. فرخی و عشقی با یادآوری ویژگی های تاریخ باستانی ایران و دلاوری های گذشته، اهمیت وطن به عنوان نمادی از مادر، لزوم حفظ زبان و فرهنگ فارسی، دین اسلام و لزوم حفظ آن از شر بیگانگان، کوشیده اند، تا ملت را برای همبستگی در برابر اجانب و حکام بی دین آماده مبارزه کنند.
تفاصيل المقالة
مولوی یکی از شاعران دورۀ مغول است؛ دوره ای که در آن، اخلاق اجتماعی و پایه های فکری و فرهنگی مردم رو به انحطاط نهاد. سقوط اخلاق اجتماعی و ارزش های انسانی در سرزمین های مغلوب شده موجب ایجاد روحیۀ تسلیم در بین عوام شد؛ اما برخی از اندیشمندان و شاعران بزرگ پارسی زبان در آثا أکثر
مولوی یکی از شاعران دورۀ مغول است؛ دوره ای که در آن، اخلاق اجتماعی و پایه های فکری و فرهنگی مردم رو به انحطاط نهاد. سقوط اخلاق اجتماعی و ارزش های انسانی در سرزمین های مغلوب شده موجب ایجاد روحیۀ تسلیم در بین عوام شد؛ اما برخی از اندیشمندان و شاعران بزرگ پارسی زبان در آثار خود روح ستم ستیزی و به تبع آن ارزش های انسانی و اجتماعی را ارج نهادند و باتوجه به فضای حاکم بر عصر خویش، روش خاصی برای مبارزه با رذایل اخلاقی و اجتماعی موجود در جامعه، اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی و نیز بی عدالتی های حاکمان برگزیدند. مولوی نیز در مثنوی هرجا مجال یافته، به نقد افراد مختلف جامعه ازجمله صاحب منصبان و مردم عامه پرداخته و رفتار نکوهیدۀ آن ها را نقد کرده است. در این پژوهش نگارندگان با بررسی اشعار مولانا، مضامین اخلاق اجتماعی را در اشعار وی بررسی کرده اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که او جانب اعتدال را رعایت کرده و در این زمینه افراط نکرده است.
تفاصيل المقالة
مانوئل جی اسمیت (1934–2007م.) روان شناس آمریکایی و پیشگام در جنبش آموزش قاطعیّت در تغییر زندگی بود. کتاب روان شناسی اعتراض(1975م.) وی مبارزه عملی با سلطه جویی دیگران است. از دید وی، سلطه جو کسی است که انسان ها را شیء می بیند و اصرار به شئ کردن انسان ها دارد، أکثر
مانوئل جی اسمیت (1934–2007م.) روان شناس آمریکایی و پیشگام در جنبش آموزش قاطعیّت در تغییر زندگی بود. کتاب روان شناسی اعتراض(1975م.) وی مبارزه عملی با سلطه جویی دیگران است. از دید وی، سلطه جو کسی است که انسان ها را شیء می بیند و اصرار به شئ کردن انسان ها دارد، زیرا انسان شئ می تواند عامل فسادها و بی عدالتی ها باشد. کمتر عاملی در زندگی انسان به اندازه ظلم و سلطهجویی، آفت سلامت، حقیقت، عدالت و سدّ راه رشد و تکامل و اتّحاد آدمی است. استفاده از دستاوردهای دانش روان شناسی در ادبیّات، ابزاری سودمند در تحلیل متون ادبی است. در شعر فارسی، اعتراض، گونه ای ادبی است که به مقتضای برخی بی عدالتی ها و تبعیض ها به وجود آمد و شکل گرفت. عنصر اعتراض برای انعکاس واقعیّت های تلخ سیاسی و اجتماعی در جامعه ، در شعر فارسی نمود یافته است. اعتراض، دغدغههای فکری و درد دل و شکایت کردن از رخداد های دردناک زندگی است. از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده و بن مایه اعتراض یکی از مضمون های مثنوی مولوی است که در انحنای سکوت وی پدید آمد؛ این نوع ادبی در مثنوی مولوی خیزشی متفکرانه و سیاسی، اجتماعی در مقابل دسیسه ها است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش اصلی است که بر اساس دیدگاه روان شناسی اعتراضی مانوئل اسمیت، بیشترین بن مایه اعتراض و دغدغه های فکری مولوی در مثنوی را کدام موضوع تشکیل می دهد؟ به استناد دستاوردهای پژوهش، اعتراض از حاکمان و سلطه جویان بخش اعظم اعتراض در مثنوی مولانا را تشکیل می دهد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications