فهرس المقالات احمدرضا نظری چروده


  • المقاله

    1 - بررسی نقش «ایهام» در بیان مسائل سیاسی و اجتماعی غزلیّات سعدی و سیف فرغانی
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 2 , السنة 14 , تابستان 1401
    در سده‌های تاریک هفتم و هشتم هجری که دورۀ چیرگی خونخواران تاتار و فرمانروایی حاکمان نالایق ستمکار بر ایران بود، اشعار انتقادی به‌شیوه‌ای رساتر از ادب اعتراض در قرن ششم، به منصّۀ ظهور رسید. در بحبوحۀ آن دوران خفقان‌زده، سعدی و سیف فرغانی، دو تن از آزاداندیشانی بودند که ه أکثر
    در سده‌های تاریک هفتم و هشتم هجری که دورۀ چیرگی خونخواران تاتار و فرمانروایی حاکمان نالایق ستمکار بر ایران بود، اشعار انتقادی به‌شیوه‌ای رساتر از ادب اعتراض در قرن ششم، به منصّۀ ظهور رسید. در بحبوحۀ آن دوران خفقان‌زده، سعدی و سیف فرغانی، دو تن از آزاداندیشانی بودند که هریک به سبک و سیاقی خاص، در اشعارشان به مسائل جامعۀ فروپاشیدۀ آن روزگار پرداختند. از آنجا که خودرأیی حکومت‌های ضدّمردمی، قلم و بیان را در زندان هزارتوی استبداد به اسارت کشیده بود، به ناچار این شاعران برای به نقد کشیدن اوضاع آشفته و نابسامان آن دوران به آرایه های بدیعی رمزآلود، به ویژه ایهام روی آوردند. این پژوهش بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی و مقایسه ای به بررسی و مقایسۀ کارکرد آرایة ایهام در طرح مسائل سیاسی و اجتماعی در غزلیات شاعران مذکور بپرازد تا اولا میزان تأثیر هجوم چنگیز و حکومت مغولان در این دوره بر مضمون رایج در غزلیات شان بازنموده شود و ثانیا برجسته ترین ایهام های غزلیات شاعران مذکور با کارکرد سیاسی و اجتماعی و وجوه تشابه و افتراق آن ها شناخته شود. برآیند نهایی این تحقیق نشان می‌دهد که کاربست روش ایهام در بیان مسائل سیاسی و اجتماعی در غزلیات سعدی نسبت به غزلیات سیف تنوع و بسامد بیشتری دارد. بیشترین انتقادهای ایهام آمیز این دو شاعر متوجّه صاحبان قدرت است. از میان انواع ایهام، ایهام مجرّد و تناسب به ترتیب در غزلیات سعدی و ایهام تناسب و تضاد در غزلیات سیف از نمود بیشتری برخوردارند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - دو پهلوگویی و تداعی اندیشه های اجتماعی در غزل های حافظ
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 4 , السنة 15 , زمستان 1402
    حضور جاودانۀ حافظ نه تنها در تاریخ و تاریخ ادبی ایران، بلکه در ذهن و ضمیر فارسی زبانان سراسر جهان، او را به یک خاطرۀ ازلی تبدیل کرده و به همین دلیل دربارۀ او و شعرش، از جهات مختلف و به فراوانی، سخن گفته شده است. اما باب بحث و گفتگو دربارۀ پوشیده گویی و بیان غیر مستقیم أکثر
    حضور جاودانۀ حافظ نه تنها در تاریخ و تاریخ ادبی ایران، بلکه در ذهن و ضمیر فارسی زبانان سراسر جهان، او را به یک خاطرۀ ازلی تبدیل کرده و به همین دلیل دربارۀ او و شعرش، از جهات مختلف و به فراوانی، سخن گفته شده است. اما باب بحث و گفتگو دربارۀ پوشیده گویی و بیان غیر مستقیم و پرابهام و ایهام روی دادها و طنزهای گزنده و کنایه های رسوا کننده و شگردهای زبانی دیگری که به دو پهلوگویی هایش باز می گردد، همچنان باز است. در نوشتۀ حاضر ساختار و محتوای دو پهلوگویی های حافظ که از ویژگی های بارز سبک اوست، بررسی و تحلیل شده است. این ویژگی شعر او در اثر تسلسل خواطر و تداعی معانی ذهن را درگیر می کند و در عین حال هرگز هم به قطعیت نمی رسد. این فضیلت بی همتای شعر حافظ که کلام او را از سخن دیگران متمایز می سازد و سبب اعتلا و جاودانگی آن می گردد، قاب و قالبی برای بیان اندیشه هایی است که بیانشان به صورت صریح خالی از خطر نبوده است. حافظ با همین شگرد است که در برابر قدرت حاکم می ایستد و به یاری آن، گفتمان مسلط حکومت را وارونه می کند و به رهایی مردم از جمود و خشک اندیشی و وابستگی ‌هایشان کمک می کند. داد ‌ه های این تحقیق از رهگذر مطالعات کتابخانۀ فراهم آمده و با استفاده از روش تحلیلی توصیف شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش این است که ابزارهای پوشیده گویی و ایهام های حافظ، در همان حال که جزیی از اندیشۀ ساختارمند او به شمار می آیند، در پیوند با خود هم نوعی از ساختار سیاسی و ضد قدرت را نشان می دهد. تفاصيل المقالة