با توجه به گرم شدن زمین و نگرانیهای زیست محیطی، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر که به واسطه مبدلهای الکترونیک قدرت به ریزشبکه متصل میشوند، رو به افزایش است. یکی از چالشهای اساسی ریزشبکههای اینورتری، آشکارسازی خطا در حالت کار جزیرهای است. این مقاله به بررسی عملکرد أکثر
با توجه به گرم شدن زمین و نگرانیهای زیست محیطی، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر که به واسطه مبدلهای الکترونیک قدرت به ریزشبکه متصل میشوند، رو به افزایش است. یکی از چالشهای اساسی ریزشبکههای اینورتری، آشکارسازی خطا در حالت کار جزیرهای است. این مقاله به بررسی عملکرد طرح آشکارسازی خطای مبتنی بر اعوجاج هارمونیکی کل (THD) هنگام استفاده از پیکربندیهای مختلف، محدودکنندههای جریان اصلی و قابهای مرجع متفاوت محاسبات سیستم کنترل مبدل میپردازد. سپس بر مبنای تحلیل انجام شده، طرح آشکارسازی خطای مبتنی بر THD اصلاح میگردد که از محدودکننده اشباع لحظهای و ویژگی کنترل مستقل قاب مرجع فاز بهره میبرد. طرح پیشنهادی در حضور بارهای غیرخطی به اشتباه عمل نکرده و توانایی تمییز وقوع خطا از تغییر بار ریزشبکه را داراست. همچنین با استفاده از سیستم کنترل کمکی، طرح آشکارسازی خطای پیشنهادی قادر است خطاهای تکفاز به زمین در سیستمهای سه سیمهای که محاسبات سیستم مبدل آنها در قاب مرجع ساکن و سنکرون انجام میشود را به درستی تشخیص دهد. نتایج شبیهسازی خطاهای متقارن و نامتقارن مؤید کارآیی روش پیشنهادی میباشد.
تفاصيل المقالة
با توجه به تلفات کلیدزنی و هارمونیکهایی که در کلیدزنی وجود دارد، در کاربردهای توان متوسط و توان بالا، باید فرکانس کلیدزنی کلیدها پایین باشد و از طرفی اعوجاج هارمونیکی کل (THD) ولتاژ و جریان نیز مطابق استانداردهای معتبر در کمترین مقدار ممکن قرار گیرد. به همین دلیل امکا أکثر
با توجه به تلفات کلیدزنی و هارمونیکهایی که در کلیدزنی وجود دارد، در کاربردهای توان متوسط و توان بالا، باید فرکانس کلیدزنی کلیدها پایین باشد و از طرفی اعوجاج هارمونیکی کل (THD) ولتاژ و جریان نیز مطابق استانداردهای معتبر در کمترین مقدار ممکن قرار گیرد. به همین دلیل امکان استفاده از روشهای رایج مدولاسیون پهنای پالس (PWM) سینوسی مبتنی بر موج حامل یا PWM بردار فضایی که دارای فرکانس کلیدزنی بالایی هستند، وجود ندارد. روشهای مدولاسیون پهنای باند بهینه PWM ، برای اینورترهایی که از مدولاسیون پله استفاده میکنند منجر بهTHD ولتاژ خروجی کمتری نسبت به دیگر روشهای رایج مدولاسیون میشوند. اما یکی از معایب بسیار مهم این روشها محاسبه زاویههای کلیدزنی بهینه است که بایستی در جدول سوئیچینگ به دنبال آنها گشت که این امرکاربرد PWM بهینه را محدود مینماید. در این مقاله راهکاری ارائه شده است که زاویههای کلیدزنی با استفاده از روش برنامهریزی درجهدوم تکراری که یکی از روشهای کاربردی برای حل تکراری مسایل بهینهسازی با قیود غیرخطی میباشد بدست میآید و در مقایسه با روشهای برنامهریزی درجهدوم تکراری موجود، در هر تکرار زاویههای کلیدزنی را با حل زیر مسئلههای درجهدوم با قیود تساوی و دستگاههای معادلات خطی مییابد. و همچنین تحت شرایط مناسب، همگرایی سراسری و همگرایی مجانبی دارای سرعت، دقت و کارایی بیشتری میباشد و نیاز به زمان و حافظه زیاد برای بدست آوردن زاویههای کلیدزنی نیست. همچنین THD ولتاژ و جریان در یک اینورتر چند-سطحی آبشاری سهفاز با مدولاسیون پله حداقل میشود. زاویههای کلیدزنی مطلوب منجر به حداقل شدن فرکانس کلیدزنی، تلفات کلیدزنی و THD ولتاژ و جریان خواهند شد. همچنین کلیدهای قدرت در هر دوره تناوب، تنها یک بار قطع و وصل میشوند. کارآیی راهکار پیشنهادی از طریق مطالعات شبیهسازی در نرم افزار متلب ارزیابی میشوند.
تفاصيل المقالة
با افزایش ظرفیت و تعداد منابع انرژی پراکنده، حفظ اتصال این منابع در حین وقوع اختلالات ضروری است. از جمله اقداماتی که برای این منظور باید انجام شوند، فراهم کردن ولتاژ با کیفیت مطلوب برای تغذیه بارهای مهم و محدوسازی جریان و ولتاژ منابع مبتنی بر مبدلهای الکترونیک قدرت در أکثر
با افزایش ظرفیت و تعداد منابع انرژی پراکنده، حفظ اتصال این منابع در حین وقوع اختلالات ضروری است. از جمله اقداماتی که برای این منظور باید انجام شوند، فراهم کردن ولتاژ با کیفیت مطلوب برای تغذیه بارهای مهم و محدوسازی جریان و ولتاژ منابع مبتنی بر مبدلهای الکترونیک قدرت در حین خطا است. این مقاله به بررسی عملکرد ساختار متداول کنترل سلسله مراتبی ریزشبکههای جزیرهای در حین و پس از رفع خطا میپردازد. در سطح کنترل اول این ساختار از محدودکننده ترکیبی برای محدودسازی جریان و ولتاژ مبدل استفاده شده است. اثر استفاده از مفهوم کنترل مستقل هر فاز در سطوح کنترل اول و دوم ریزشبکه در بهبود عملکرد ریزشبکه در حین خطا و اثر استفاده از روش انتگرالگیری مشروط در کنترلکننده ولتاژ سطح کنترل دوم در ارتقاء عملکرد ریزشبکه پس از رفع خطا بررسی شده است. نتایج این مطالعه با شبیهسازی زمانی خطاهای متقارن و نامتقارن نشان داده شده است.
تفاصيل المقالة
موتورهای القایی به صورت گستردهای در صنعت مورد استفاده قرا میگیرند. با این وجود در طول پروسه راهاندازی، جریان راهاندازی آنها آنچنان بزرگ است که میتواند به تجهیزات آسیب برساند. بنابراین این جریان بایستی با دقت تخمین زده شود. در این مقاله، از شبکه عصبی مصنوعی برای ارز أکثر
موتورهای القایی به صورت گستردهای در صنعت مورد استفاده قرا میگیرند. با این وجود در طول پروسه راهاندازی، جریان راهاندازی آنها آنچنان بزرگ است که میتواند به تجهیزات آسیب برساند. بنابراین این جریان بایستی با دقت تخمین زده شود. در این مقاله، از شبکه عصبی مصنوعی برای ارزیابی مقدار پیک جریان راهاندازی موتورهای القایی استفاده میشود. هر دو ساختار متداول پرسپترون چندلایه (MLP) و تابع پایهای شعاعی (RBF)مورد بررسی قرار میگیرند. برای آموزش ساختار MLP از شش الگوریتم پس انتشار (BP)، دلتا-بار-دلتا (DBD)، دلتا-بار-دلتا توسعهیافته (EDBD)، جستجوی تصادفی جهتدار (DRS)، انتشار سریع (QP) و لونبرگ مارکواردت (LM) استفاده میشود. نتایج شبیهسازی نشان میدهند که هرچند اکثر شبکههای آموزشدیده قادر به تخمین مناسب مقدار پیک جریان راهاندازی هستند، اما الگوریتمهایLM و EDBD بهترین نتیجه را بر اساس میانگین خطای نسبی و مطلق ارائه میدهد. این روش میتواند به شرکتهای سازنده و اپراتورها برای ارزیابی مقدار پیک جریان راهاندازی در مرحله طراحی و بهرهبرداری کمک کند تا بتوانند تدابیر لازم را برای عملکرد ایمن موتور فراهم نمایند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications