یکی از مهمترین انواع اضطراب که در بین دانشآموزان شایع هست، اضطراب امتحان میباشد. درمان فراشناختی و مدیریت شناختی رفتاری استرس از درمانهای مؤثر و کوتاهمدتی هستند که مطرح شده و اثربخشی آنها تأیید شده است. لذا این پژوهش درصدد مقایسه اثربخشی دو روش آموزش فراشناخت ولز أکثر
یکی از مهمترین انواع اضطراب که در بین دانشآموزان شایع هست، اضطراب امتحان میباشد. درمان فراشناختی و مدیریت شناختی رفتاری استرس از درمانهای مؤثر و کوتاهمدتی هستند که مطرح شده و اثربخشی آنها تأیید شده است. لذا این پژوهش درصدد مقایسه اثربخشی دو روش آموزش فراشناخت ولز و مدیریت شناختی رفتاری استرس را روی اضطراب امتحان دانشآموزان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات طرح شبه آزمایشی است. برای اجرای پژوهش، طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایشی و گروه کنترل اجرا شد. از بین دبیرستانهای دخترانه شهر ساری،33 دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و 11 نفر در هر گروه جایگذاری شدند. برای سنجش متغیر اضطراب امتحان، مقیاس ساراسون استفاده شدکه قبل و بعد از اجرای جلسات آموزشی اجرا شد. نتایج نشان داد آموزش گروهی فراشناخت ولز بر کاهش اضطراب امتحان تاثیر معناداری دارد. همچنین تفاوت بین درمان فراشناختی و درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس معنادار بود. بر این اساس آموزش گروهی فراشناختی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس، بیشتر میتواند اضطراب امتحان را کاهش دهد.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی شفقت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان شناختی-رفتاری مثبتنگر بر تعارض والد -فرزند در زنان سرپرست خانوار بود. روش مطالعه نیمهآزمایشی با اجرای پیشآزمون- پسآزمون - پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعة آماری شامل زنان سرپرست خانوار شهرکرد د أکثر
هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی شفقت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان شناختی-رفتاری مثبتنگر بر تعارض والد -فرزند در زنان سرپرست خانوار بود. روش مطالعه نیمهآزمایشی با اجرای پیشآزمون- پسآزمون - پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعة آماری شامل زنان سرپرست خانوار شهرکرد در سال 1401 بود. تعداد 60 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب وبه طور تصادفی در سه گروه گمارده شدند. سپس گروههای آزمایش تحت 8 جلسه شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی -رفتاری مثبت نگر 120دقیقه ای قرارگرفتند. جهت تعیین اثربخشی مداخلات از پرسشنامه رفتار تعارض رابین و فاستر(20CBQ) استفاده و درنهایت، داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد هر دو مداخله درکاهش نمره تعارض والد-فرزند زنان سرپرست خانوار اثربخش بودند. همچنین درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر درکاهش تعارض والد-فرزند اثربخش تر بود. با توجه به نتایج، میتوان از این دو مداخله در کنار سایر مداخلات روانشناختی در بهبود تعارضات والد- فرزند زنان سرپرست خانوار بهره جست.
تفاصيل المقالة
هدف تحقیق حاضر مقایسۀ تأثیر آموزش گروهی راهبردهای فراشناخت و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانشآموزان پسر متوسطه دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش و پسآزمون و گروه کنترل و پیگیری پس از 3 ماه بود و از أکثر
هدف تحقیق حاضر مقایسۀ تأثیر آموزش گروهی راهبردهای فراشناخت و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانشآموزان پسر متوسطه دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش و پسآزمون و گروه کنترل و پیگیری پس از 3 ماه بود و از نظر نوع تحقیق نیز کاربردی است. جامعه تحقیق حاضر کلیه دانشآموزان پسر پایه دوم متوسطه دوم شهر دهلران به تعداد 300 نفر بودند که ابتدا از بین آنها 75 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در بین گروهها قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامههای انگیزش تحصیلی هارتر(1981) و خودکارآمدی جنیگ و مورگان(1999) بودند که پایایی آن نیز با آزمون کرونباخ(89/0) حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی مانند محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمونهای تحلیل کوواریانس و پیش فرضهای آن برای بررسی تفاوت میانگینهای پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری استفاده شد و تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 24 انجام گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد آموزش گروهی راهبردهای فراشناختی و آموزش هم شاگردی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تأثیر معناداری دارند. همچنین میانگین نمرات روش آموزش با راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و انگیزش در مقایسه با روش هم شاگردی بالاتر بود. بنابراین تأثیرگذاری روش آموزش مبتنی بر راهبردهای فراشناختی به طور معناداری بیشتر از روش آموزش هم شاگردی است(05/0>p).
تفاصيل المقالة
The aim of the present research is to investigate the comparison of effectiveness of reciprocal education and direct explanation on solving problem skills and educational self-concept of female students studying at fifth grade in Shiraz City. The present study is semi-e أکثر
The aim of the present research is to investigate the comparison of effectiveness of reciprocal education and direct explanation on solving problem skills and educational self-concept of female students studying at fifth grade in Shiraz City. The present study is semi-experimental study that 34 students were selected using cluster sampling method out of female students skills studying at fifth grade. The research tools included questionnaires of solving problem skills and educational self-concept. Data using multivariable analysis of variance using SPSS-2 software were analyzed. The results showed that reciprocal education and direct explanation had significant effect on raising solving problem silks. Also, reciprocal education and direct explanation had significant effect on raising educational self-concept (0.51 (Partial ŋ2، 0.0001=p /53.15=F). Also, the amount of effectiveness of reciprocal education obtained were more than direct explanation in solving problem skills and educational self-concept of the students (p>0.05). The present research showed that reciprocal education and direct explanation promote the amount of solving problem skills and educational self-concept of the students. Therefore, students in reciprocal education and direct explanation processes (Especially in reciprocal education) learn to act efficiently toward problem solving in the learning process and in this way, they develop some amount of solving problem skills and educational self-concept.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications