تحقیقات سیاسی و بین المللی
,
العدد2,السنة
11
,
تابستان
1398
از زمان سرنگونی قذافی، هیچ دولتی تاکنون نتوانسته است با اقتدار، حاکمیت واحدی را در لیبی ایجاد کند. لذا امروزه، لیبی دارای دو دولت مستقل است؛ دولت وحدت ملی که توسط سازمان ملل پشتیبانی میشود ودولت موقت که توسط پارلمان طبرق حامی ژنرال خلیفه حفتر در شهر البیضا در شرق این ک أکثر
از زمان سرنگونی قذافی، هیچ دولتی تاکنون نتوانسته است با اقتدار، حاکمیت واحدی را در لیبی ایجاد کند. لذا امروزه، لیبی دارای دو دولت مستقل است؛ دولت وحدت ملی که توسط سازمان ملل پشتیبانی میشود ودولت موقت که توسط پارلمان طبرق حامی ژنرال خلیفه حفتر در شهر البیضا در شرق این کشور تشکیل شده است. در فضای پساقذافی امید میرفت که حکومت جدید بتواند لیبی را به سمت مردمسالاری هدایت کند؛ اما در مقام عمل، تقسیم حاکمیت و تعارضات شدید سیاسی میان مدعیان قدرت، بحران اقتدار و ناامنیهای ناشی از خشونت کنشگران قبیلهای و نیروهای سلفی، سبب شده است تا دولت پساقذافی عملاً حائز عنوان دولت ورشکسته شود. امروزه، با شدت گرفتن درگیریهای میدانی میان گروههای مختلف سیاسی از جمله بین خلیفه حفتر و دولت وفاق ملی در طرابلس، امکان دولتسازی در این کشور، در هالهای از ابهام قرار گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است: بحران دولت در شرایط سیاسی نوین لیبی چه تأثیری بر امنیت کشورهای اروپایی دارد؟ فرضیه مقاله این است که گسترش جنگ داخلی و هرج ومرج در دوران پسا فذافی، موجب شده است تا لیبی به عنوان یک دولت ورشکسته ، به پایگاهی برای مهاجرت گروه های ترورستی و قاچاق انسان به اروپا تبدیل شود.
تفاصيل المقالة
تحقیقات سیاسی و بین المللی
,
العدد4,السنة
12
,
پاییز
1399
درمیان مدلهای مختلف تصمیمگیری، مدل بازیگر عقلایی که مبتنی بر منطق هزینه-فایده است، چارچوب مناسبی را برای درک بهتر رفتارهای سیاستخارجی ترامپ فراهم می کند که میتواند مورد توجه تصمیمگیرندگان کشور قرر گیرد. پیشفرض اصلی مدل بازیگر عقلایی، انسان اقتصادی با مشخصه بنیادی أکثر
درمیان مدلهای مختلف تصمیمگیری، مدل بازیگر عقلایی که مبتنی بر منطق هزینه-فایده است، چارچوب مناسبی را برای درک بهتر رفتارهای سیاستخارجی ترامپ فراهم می کند که میتواند مورد توجه تصمیمگیرندگان کشور قرر گیرد. پیشفرض اصلی مدل بازیگر عقلایی، انسان اقتصادی با مشخصه بنیادین عقلانیت است که تلاش میکند با تبعیت از منطق هزینه – فایده، مطلوبترین راه را در رسیدن به هدف برگزیند. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه می-توان سیاستخارجی دونالد ترامپ در خروج از موافقتنامههای بینالمللی و نوع رویکرد وی نسبت به مسأله امنیت بینالملل را در یک چارچوب تئوریک تحلیل نمود ؟ در پاسخ به سؤال مذکور، این فرضیه ارائه شده است: رفتارهای سیاستخارجی ترامپ در خروج از موافقتنامههای بینالمللی و نوع رویکرد اقتصادمحور وی نسبت به مسأله امنیتبینالملل، بر اساس مدل عقلایی تصمیمگیری و بیشینهسازی سود قابل توضیح است. در این راستا، طرح شعار نخست آمریکا از سوی ترامپ، به خوبی بیانگر فایدهگرایی و ناسیونالیسم اقتصادی در سیاستخارجی آمریکا است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد بازیگرعقلایی به مطالعه سیاستخارجی آمریکا پرداخته است. جمعوری دادهها به صورت کتابخانهای، مجلات علمی و استفاده از سایتهای معتبر اینترنتی بودهاست.
تفاصيل المقالة
مطالعات روابط بین الملل
,
العدد2,السنة
16
,
تابستان
1402
با ظهور ویروس کووید-۱۹ در سال۲۰۱۹، سیاست بینالملل به عرصه توأمان رقابت و همکاری میان قدرتهای بزرگ پیرامون چگونگی مواجه با این ویروس تبدیل شد. دراینراستا، یکی از مهمترین عرصههای رقابت، تلاش برای نفوذ نرم و اعتباربخشی به جلوه بینالمللی کشورها از طریق کمکها ومشاور أکثر
با ظهور ویروس کووید-۱۹ در سال۲۰۱۹، سیاست بینالملل به عرصه توأمان رقابت و همکاری میان قدرتهای بزرگ پیرامون چگونگی مواجه با این ویروس تبدیل شد. دراینراستا، یکی از مهمترین عرصههای رقابت، تلاش برای نفوذ نرم و اعتباربخشی به جلوه بینالمللی کشورها از طریق کمکها ومشاورههای بهداشتی در ارتباط با کنترل این ویروس بوده است. چین به عنوان کشوری که منشأ اصلی ویروس کرونا بوده است، تلاش کرد برای ترمیم چهره بینالمللی خود و کاستن از فشار روانی جهانی، توسعه دیپلماسی بهداشتی خود را از طریق توزیع جهانی واکسن و ارائه کمکها و مشاورههای بهداشتی در دستور کار سیاستخارجی قرار دهد. بر این اساس، سوال اصلی مقاله این است که دیپلماسی بهداشتی چین در مبارزه جهانی با ویروس کرونا، چگونه بر توسعه قدرت نرم این کشور تاثیر گذار بوده است؟ در پاسخ به سوال مذکور، فرضیه مقاله این است که توسعه دیپلماسی بهداشتی چین در قالب توزیع واکسن، ارائه مشاورهها و اعطای کمکهای بهداشتی به کشورهای جهان سوم برای مقابله با ویروس کرونا، به عنوان ابزاری برای نفوذ ژئوپلیتیک، توسعه قدرت نرم در فضای پساکرونا و ارائه یک چهره خیرخواهانه از این کشور بوده است. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی نگاشته شده و شیوه گردآوری دادهها به صورت کتابخانهای، استفاده از مجلات تخصصی و سایتهای معتبر اینترنتی بوده است.
تفاصيل المقالة
مطالعات روابط بین الملل
,
العدد4,السنة
12
,
پاییز
1398
چکیده خروج آمریکا از برجام در روز 13 آبان 97، بار دیگراهمیت این روز تاریخی را برای آمریکاییها روشن ساخت. روابط ایران با آمریکا نسبت به سایر قدرت های بزرگ، عمرکوتاهی دارد. کودتای 28 مرداد و اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان، آغاز و پایان روابط سیاسی واقعی دو کشور را رقم زده أکثر
چکیده خروج آمریکا از برجام در روز 13 آبان 97، بار دیگراهمیت این روز تاریخی را برای آمریکاییها روشن ساخت. روابط ایران با آمریکا نسبت به سایر قدرت های بزرگ، عمرکوتاهی دارد. کودتای 28 مرداد و اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان، آغاز و پایان روابط سیاسی واقعی دو کشور را رقم زده اند. در این مقاله اشغال سفارت آمریکا از منظر استثناگرایی مورد تحلیل قرار گرفته است. سؤال اصلی مقاله این است که اشغال سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان 1358 با استثناگرایی آمریکایی ها چه نسبتی دارد؟ در پاسخ به سؤال مذکور، این فرضیه ارائه شده است: مهمترین مؤلفه فرهنگ استراتژیک امریکا، تصور استثنایی بودن این کشور است. اشغال سفارت آمریکا، موجب تحقیر این کشور در نظام بین الملل شد و تصور استثنایی بودن این کشور را به چالش کشید. از اینرو پس از آین حادثه، ایالات متحده در تقابل با ایران، همواره به دنبال حقارت زدایی و جبران این حس شرم بوده است. فرضیه مذکور از چارچوب نظری ژئوپلتیک احساس استخراج شده و بر اساس خوانش خاطرات متعدد مقامات سیاسی و گروگانهای آمریکایی و به شیوه توصیفی- تحلیلی پردازش شده است. این مقاله با مفروض گرفتن از بین رفتن منافع استراتژیک آمریکا در اثرسقوط رژیم پهلوی، استثناگرایی آمریکایی را یکی از دلایل عمده رفتارهای استراتژیک این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران طی 40 سال اخیر تلقی کرده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications