در منظومههای ایرانی، زنان نقشهای گوناگون را عهده دار بودهاند. بر اساس تعالیم اسلامی و نصّ قرآن کریم، انسان خلیفه خدا بر روی زمین محسوب میشود و انسانها از هر نژاد و جنسی با هم برابرند. شاعران و نویسندگان ایرانی در حقیقت زیباترین تشبیهات و مضمونهای بکر و بدیع را در أکثر
در منظومههای ایرانی، زنان نقشهای گوناگون را عهده دار بودهاند. بر اساس تعالیم اسلامی و نصّ قرآن کریم، انسان خلیفه خدا بر روی زمین محسوب میشود و انسانها از هر نژاد و جنسی با هم برابرند. شاعران و نویسندگان ایرانی در حقیقت زیباترین تشبیهات و مضمونهای بکر و بدیع را در وصف زنان آفریدهاند و با الهام آزاد، آثار جاودان از خود به یادگار گذاشتهاند. از نظر آنان، نگاه به زن زندگی میبخشد و تبسّمش عشق آفرین است. محققان در تحلیل وگردآوری دادهها از روش تحقیق تحلیلی-تاریخی به ویژه کتب شاهنامه و مثنوی معنوی مولوی استفاده کردهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد: از نظر فردوسی، بزرگترین شاخص و جلوه زن در شاهنامه این است که موجودی خردمند، هنرمند، صاحب رأی، وفادار به شوی خویش باشد و خوارمایه نباشد و نیز او حافظ هویّت اندیشه ایرانشهری و ارزشهای والای قومی و نژادی خویش است. نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.
تفاصيل المقالة
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
العدد1,السنة
13
,
بهار
1400
ادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپ أکثر
ادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر پی برد. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور عرفانی و نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در طول حکایت ها ، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است.نتایج تحقیق نشان میدهد، نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.گاه زن در آثار او پلی است از عشق مجازی به عشق حقیقی و نمایشگرجلوهی جمال و جلال حق تعالی، که به راستی و درستی مقصود او را از خلقت زن بیان میدارد.گاهی نیز زن در اشعار او تنها به صورت تمثیلی برای درک بهتر پیام در نقش های نمادین پست آورده میشود که با حضورش مفاهیم اخلاقی بزرگی را میتوان پند گرفت. بررسی صفات و نقش زنان در داستان های مثنوی موجب می شود، تا آن ها را بهتر شناخته، و کنش ها و واکنش های آنان در طول داستان ها، به درستی مشخّص شود. لذا نگارنده ی این رساله، به روش توصیفی-تحلیلی و گرد آوری اطّلاعات به شیوه ی کتابخانه ایی،کوشیده است که جنبه های برجسته شخصّیت و صفات زنان در مثنوی از جمله: نفس ،عشق،زیبایی، ازدواج،عفاف و غیرت، مادری،ترس،ظاهربینی و مکر ،که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد.
تفاصيل المقالة
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
العدد1,السنة
9
,
بهار
1396
گرایش های صوفیانه در تاریخ عرفانی همواره وجود داشته است. اما ماهیّت و نسبت این گرایش ها با ساختار سیاسی و دینی متفاوت بوده است. از زمان پیدایش آیین و مسلک تصوّف، برخی از زمامداران و حکّام سیاسی به خاطر مقتضیات گوناگون، نسبت به صوفیان اهتمام خاصی داشته و در جلب و رضایت خ أکثر
گرایش های صوفیانه در تاریخ عرفانی همواره وجود داشته است. اما ماهیّت و نسبت این گرایش ها با ساختار سیاسی و دینی متفاوت بوده است. از زمان پیدایش آیین و مسلک تصوّف، برخی از زمامداران و حکّام سیاسی به خاطر مقتضیات گوناگون، نسبت به صوفیان اهتمام خاصی داشته و در جلب و رضایت خاطر آنان تلاش می کرده اند. بعضی از فرمانروایان و حکمرانان دوره ایلخانی و تیموری به دلیل داشتن مشرب عرفانی، به مشایخ توجه می کردند و به شکل های متفاوت با صوفیان در ارتباط بوده اند. این بررسی در پی آن است تا به محورهای اصلی ارتباط بین زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری با صوفیان بپردازد و یا: 1- دلایل حمایت زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری، از ساختن خانقاه ها، تأمین مایحتاج خانقاه ها و کمک مالی به صوفیان را مورد تحلیل قرار دهد. 2- تأثیرات دعا، کرامات و سماع صوفیان، در ایجاد ارتباط با زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری را بررسی نماید. 3- اهمیت پند و حاذق بودن صوفیان در برابر حاکمان دوره ایلخانی و تیموری را مشخص کند. 4- عوامل جانبداری حکمرانان دوره ایلخانی و تیموری از صوفیان را در سختی، جنگ و جهاد در نقش مشاور، مورد بررسی قرار دهد.
تفاصيل المقالة
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
العدد5,السنة
8
,
زمستان
1395
گرایشهای صوفیانه در تاریخ عرفانی همواره وجود داشتهاست. اما ماهیّت و نسبت این گرایشها با ساختار سیاسی و دینی متفاوت بوده است.
از زمان پیدایش آیین و مسلک تصوّف، برخی از زمامداران و حکّام سیاسی به خاطر مقتضیات گوناگون، نسبت به صوفیان اهتمام خاصی داشته و در جلب و رضایت أکثر
گرایشهای صوفیانه در تاریخ عرفانی همواره وجود داشتهاست. اما ماهیّت و نسبت این گرایشها با ساختار سیاسی و دینی متفاوت بوده است.
از زمان پیدایش آیین و مسلک تصوّف، برخی از زمامداران و حکّام سیاسی به خاطر مقتضیات گوناگون، نسبت به صوفیان اهتمام خاصی داشته و در جلب و رضایت خاطر آنان تلاش میکردهاند. بعضی از فرمانروایان و حکمرانان دوره ایلخانی و تیموری به دلیل داشتن مشرب عرفانی، به مشایخ توجه میکردند و به شکلهای متفاوت با صوفیان در ارتباط بودهاند.
این بررسی در پی آن است تا به محورهای اصلی ارتباط بین زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری با صوفیان بپردازد و یا:
1- دلایل حمایت زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری، از ساختن خانقاهها، تأمین مایحتاج خانقاه ها و کمک مالی به صوفیان را مورد تحلیل قرار دهد.
2- تأثیرات دعا، کرامات و سماع صوفیان، در ایجاد ارتباط با زمامداران و حکّام سیاسی دوره ایلخانی و تیموری را بررسی نماید.
3- اهمیت پند و حاذق بودن صوفیان در برابر حاکمان دوره ایلخانی و تیموری را مشخص کند.
4- عوامل جانبداری حکمرانان دوره ایلخانی و تیموری از صوفیان را در سختی، جنگ و جهاد در نقش مشاور، مورد بررسی قرار دهد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications