فهرس المقالات حسین پارسائی


  • المقاله

    1 - بررسی و واکاوی مقایسه‌ای و تطبیقی شخصیت زن از نگاه فردوسی و مولوی
    مطالعات ادبیات تطبیقی , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1400
    در منظومه‌های ایرانی، زنان نقش‌های گوناگون را عهده دار بوده‌اند. بر اساس تعالیم اسلامی و نصّ قرآن کریم، انسان خلیفه خدا بر روی زمین محسوب می‌شود و انسان‌ها از هر نژاد و جنسی با هم برابرند. شاعران و نویسندگان ایرانی در حقیقت زیباترین تشبیهات و مضمون‌های بکر و بدیع را در أکثر
    در منظومه‌های ایرانی، زنان نقش‌های گوناگون را عهده دار بوده‌اند. بر اساس تعالیم اسلامی و نصّ قرآن کریم، انسان خلیفه خدا بر روی زمین محسوب می‌شود و انسان‌ها از هر نژاد و جنسی با هم برابرند. شاعران و نویسندگان ایرانی در حقیقت زیباترین تشبیهات و مضمون‌های بکر و بدیع را در وصف زنان آفریده‌اند و با الهام آزاد، آثار جاودان از خود به یادگار گذاشته‌اند. از نظر آنان، نگاه به زن زندگی می‌بخشد و تبسّمش عشق آفرین است. محققان در تحلیل وگردآوری داده‌ها از روش تحقیق تحلیلی-تاریخی به ویژه کتب شاهنامه و مثنوی معنوی مولوی استفاده کرده‌اند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد: از نظر فردوسی، بزرگ‌ترین شاخص و جلوه‌ زن در شاهنامه این است که موجودی خردمند، هنرمند، صاحب رأی، وفادار به شوی خویش باشد و خوارمایه نباشد و نیز او حافظ هویّت اندیشه ایرانشهری و ارزش‌های والای قومی و نژادی خویش است. نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی و تحلیل نحوۀ رویارویی شریعت و طریقت در زبان غزل‌های حکیم الهی قمشه ای
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 1 , السنة 16 , بهار 1403
    حکیم الهی قمشه¬ای، با توجه به آثارش، یکی از استادان فلسفه و عرفان و شعر و از شاعران پرکار به شمار می‌آید. از میان سروده‌های بسیارش بی‌تردید غزل‌هایش مناسب¬ترین عرضه¬گاه خلاقیت و نمایش بی‌پردۀ حال‌های عرفانی یک صوفی شیعی مقیّد به شریعت است. او شریعت را نه تنها مقدمۀ وصول أکثر
    حکیم الهی قمشه¬ای، با توجه به آثارش، یکی از استادان فلسفه و عرفان و شعر و از شاعران پرکار به شمار می‌آید. از میان سروده‌های بسیارش بی‌تردید غزل‌هایش مناسب¬ترین عرضه¬گاه خلاقیت و نمایش بی‌پردۀ حال‌های عرفانی یک صوفی شیعی مقیّد به شریعت است. او شریعت را نه تنها مقدمۀ وصول به طریقت می‌داند؛ بلکه معتقد است در هیچ شرایطی از پای‌بندی به آن، گریزی وجود ندارد. زیرا او این دو را مثل دو روی یک سکه و جدایی‌ناپذیر و دارای سرچشمه‌یی واحد می‌داند. این مقاله که بر پایۀ نشانه‌های بسیار دو مقولۀ شریعت و طریقت در غزل‌های حکیم الهی، پدید آمده نشان می‌دهد که زبان او با اندیشه‌اش رابطه‌یی مستقیم دارد و تمام شیفتگی‌های مشهود او، به ویژه در دورۀ دوم زندگی‌اش، در زبان شاعرانۀ او انعکاس یافته است. اطلاعات مربوط به این پژوهش از رهگذر مطالعات کتاب‌خانه‌یی به دست آمده و سپس با بهره‌گیری از روش تحلیلی توصیف شده است. نبود تحلیلی از غزل‌های او در پیوند با روحیات عاطفی‌اش، ضرورت انجام پژوهش را توجیه می‌کند. در کنار نتایج متعددی که از این پژوهش به دست آمده، مهم‌ترین دستاورد آن، هم‌سویی شگرف آشفتگی‌های عارفانۀ او با زبانی است که به خوبی از عهدۀ وصف این حا‌ل‌های عارفانه، برآمده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - فلسفۀ امتحان الهی و صفات مبتلایان در مثنوی با رویکردی بر قرآن کریم
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 5 , السنة 12 , زمستان 1399
    بر پایۀ نص صریح قرآنی، امتحان الهی سنت حتمی، مداوم و پر تکرار در روند زندگی انسان هاست. امری دائمی که همۀ آفریده ها حتی فرشتگان و پیامبران را نیز دربرمی گیرد و با توجه به آستانه تحمل شان متغیر است. این امر در رهنامه های عرفانی به‌ ویژه مثنوی، بازتاب گسترده ای دارد. أکثر
    بر پایۀ نص صریح قرآنی، امتحان الهی سنت حتمی، مداوم و پر تکرار در روند زندگی انسان هاست. امری دائمی که همۀ آفریده ها حتی فرشتگان و پیامبران را نیز دربرمی گیرد و با توجه به آستانه تحمل شان متغیر است. این امر در رهنامه های عرفانی به‌ ویژه مثنوی، بازتاب گسترده ای دارد. پژوهش حاضر برآن است که پرسش برخی سوالات از جمله این که بروز بسیاری از مشکلات در امور دنیوی چیست؟ چرا برخی توانگر یا گرفتار هستند؟ پاسخ دهد. سوالاتی از این قبیل سبب شد تا نگارنده با روش توصیفی تحلیل محتوا، (توصیفی-تحلیلی) شیوۀ کیفی و مطالعه در متون دینی و ادبی، به ویژه مثنوی، پاسخ‌هایی فراهم آورد. در مثنوی کنش مبتلایان، موصوف به صفت های ستوده یا ناستوده هستند. در پایان از نگاه مولانا، عرصۀ گیتی جولانگاه آزمون و ابتلاء الهی است که رسالتی بزرگ در پی دارد و بلا، زمینه ساز نهان بینی و آگاهی است. نتیجۀ تکاپوی انسان بردبار، رسیدن به تکامل و پیوستن به لقای الهی است. استدراج از پیچیده‌ترین آزمایش‌ها و ایمان آوری رمز کامیابی است و در نهایت خرسندی خداوند، از برآمدهای ثمربخش فلسفۀ امتحانات است. از منظر مولانا عواید امتحان الهی در شناسایی استحقاق، سنجش سره از ناسره، تقرب به حق، شکوفایی و رشد استعدادهای بالقوه برای رسیدن به فرگشتگی خوشایند است. مولانا صبر، توبه، دعا، ایمان آوری، تسلیم، تضرع و... را، راه کاهش و درمان ابتلا می داند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بازآفرینی شخصیّت و صفات زن از منظر مولوی
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1400
    ادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپ أکثر
    ادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر پی برد. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور عرفانی و نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در طول حکایت ها ، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است.نتایج تحقیق نشان می‌دهد، نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.گاه زن در آثار او پلی است از عشق مجازی به عشق حقیقی و نمایشگرجلوه‌ی جمال و جلال حق تعالی، که به راستی و درستی مقصود او را از خلقت زن بیان می‌دارد.گاهی نیز زن در اشعار او تنها به صورت تمثیلی برای درک بهتر پیام در نقش های نمادین پست آورده می‌شود که با حضورش مفاهیم اخلاقی بزرگی را می‌توان پند گرفت. بررسی صفات و نقش زنان در داستان های مثنوی موجب می شود، تا آن ها را بهتر شناخته، و کنش ها و واکنش های آنان در طول داستان ها، به درستی مشخّص شود. لذا نگارنده ی این رساله، به روش توصیفی-تحلیلی و گرد آوری اطّلاعات به شیوه ی کتابخانه ایی،کوشیده است که جنبه های برجسته شخصّیت و صفات زنان در مثنوی از جمله: نفس ،عشق،زیبایی، ازدواج،عفاف و غیرت، مادری،ترس،ظاهربینی و مکر ،که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - هویّت «عقل و عشق» در اشعار عرفانی امام خمینی(ره) و علّامه حسن زاده ی آملی.
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 1 , السنة 14 , بهار 1401
    هویّت عقل و عشق و مبحث تقابل، تضاد و یا همسویی آن دو به عصرکنونی منحصر نمی شود بلکه سابقه ای طولانی دارد که به عمر عرفان و تصوّف بر می گردد. نزاع عقل و عشق در اکثر آثار عارفان وجود دارد، در ظاهر عقل به پای عشق قربانی می شود امّا با تفکّر بیشتر، می توان دریافت که یک همسو أکثر
    هویّت عقل و عشق و مبحث تقابل، تضاد و یا همسویی آن دو به عصرکنونی منحصر نمی شود بلکه سابقه ای طولانی دارد که به عمر عرفان و تصوّف بر می گردد. نزاع عقل و عشق در اکثر آثار عارفان وجود دارد، در ظاهر عقل به پای عشق قربانی می شود امّا با تفکّر بیشتر، می توان دریافت که یک همسویی در آثارشان وجود دارد. امام خمینی(ره) و علّامه حسن زاده ی آملی دو شخصیّت برجسته و آگاه در علوم دینی می باشند که در عرصه ی ادب فارسی گام نهاده اند. این پژوهش که به روش تطبیقی و تحلیلی- توصیفی صورت گرفته است، برآن است تا هویّت مفاهیم عرفانی عقل و عشق در اشعار امام(ره) و علّامه را مشخّص نماید. آنان ویژگی های عشـق حقیقی را بیـان می کنند و به نظریّه ی عقل و عشق و تقابل بین آن دو می پردازند؛ آنان عقل هیولایی را نکوهش می کنند و به ستایش عقل رحمانی می پردازند؛ در بین اشعارشان نمودار عشق حقیقی به آفریدگار و انسان های کامل، به ویژه ائمّه ی معصومین(علیهم السّلام) به عنوان محور اصلی شعر دیده می شود. آنان همه ی معرفت خود را به واسطه ی عشقی می دانند که الهی است؛ این عشق حقیقی در تقابل با عقل و خرد است و در سراسر دیوان اشعارشان مشهود می باشد و از بسامد بسیار بالایی برخوردار است تفاصيل المقالة