مطالعه حاضر به منظور بررسی نقش مسیرهای اوپیوئیدرژیک، نیتریک اکساید و هیستامینرژیک در مهار درد بواسطه کوئرستین در موش کوچک آزمایشگاهی انجام گرفت. 85 سر موش کوچک آزمایشگاهی نر بطور تصادفی در 5 مرحله آزمایشی با چهار گروه و 5 تکرار در هر گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در آزمایش 1 بمنظور بررسی اثرات ضد دردی کوئرستین گروه اول بعنوان کنترل، گروه دوم الی چهارم به ترتیب سطوح 50، 100 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم کوئرستین و گروه پنجم مورفین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) را دریافت کردند. پس از مشخص شدن سطح موثر کوئرستین آزمایشات مراحل دوم الی چهارم طراحی و اجرا شد. در آزمایش دوم گروه های آزمایشی شامل کنترل، تزریق کوئرستین (150 میلی گرم بر کیلوگرم)، نالوکسان (آنتاگونیست غیر انتخابی گیرنده های اوپیوئیدی، 2 میلی گرم بر کیلوگرم) و تجویز توام کوئرستین (150 میلی گرم بر کیلوگرم) با نالوکسان (2 میلی گرم بر کیلوگرم) در آزمایشات سوم و چهارم L-NAME (مهارکننده سنتز نیتریک اکساید، 10 میلی گرم بر کیلوگرم) و سیپروهپتادین (آنتاگونیست غیر انتخابی گیرنده های هیستامین، 4 میلی گرم بر کیلوگرم) بجای نالوکسان استفاده شد. سپس تست فرمالین بواسطه تزریق آن به کف پای راست انجام و مدت زمان حس درد (زمان لیسیدن و گاز گرفتن پای تزریق شده) در دوره های زمانی 5-0 دقیقه (فاز اول) و 30-15 دقیقه (فاز دوم) اندازه گیری شد. باتوجه به نتایج بدست آمده، تزریق سطوح مختلف کوئرستین بطور معنی داری موجب کاهش زمان درد شد (05/0P<). تزریق توام نالوکسان یا L-NAME به علاوه کوئرستین بطور معنی داری موجب کاهش اثرات ضد دردی کوئرستین شد (05/0P<). نتایج نشان دهنده این بود که کوئرستین دارای خاصیت ضددردی است و این اثر از طریق مسیر نیترارژیک و اوپیوئیدرژیک میانجی گری در موش می شود. تفاصيل المقالة

در اين تحقيق سينتيك و مكانيسم افزايش مولکول O2 در حالت سه گانه به راديكال [C14H10-OH]• و ايزومري شدن رادیکال‌های پروکسی در سطح محاسباتي M06-2X/def2-TZVP مورد بررسي قرار گرفته است. وابستگي دمايي ثوابت سرعت تك مولكولي با دما و فشار با استفاده از نظريه RRKM مورد مطالعه قرار گرفته است. به لحاظ سينتيكي و ترموديناميكي اتصال اتم اكسيژن به اتم كربن C8 در موقعيت سين منجر به توليد راديكال پروكسي ارجح مي‌شود. ايزومري شدن درون مولكولي راديكال پروكسي ارجح و اتصال اتم انتهايي اكسيژن به اتم كربن C3 منجر به توليد راديكال پروكسي دوحلقه‌اي ارجح مي‌شود. واكنش‌هاي مورد مطالعه تحت كنترل آروماتيسيته هستند. تفاصيل المقالة

BACKGROUND: Innovations for saving water in irrigated agriculture and thereby im-proving water use efficiency are of paramount importance in water-scarce regions. Conven-tional deficit irrigation is one approach that can reduce water use without causing signifi-cant yield reduction. OBJECTIVES: The purpose of this study was to evaluate the effects of different irriga-tion regimes and Potassium nano chelate on effective traits on Corn crop production under the Mediterranean climatic conditions in Southwest of Iran. METHODS: Current research was done according split plot experiment based on com-pletely randomized block design at 2022. So the water deficit at three level [60 (control), 90 and 120 mm evaporation from class A evaporation pan] in main plots, and potassium nano chelate at three levels [0 (control), 2 and 4 kg.ha-1) in sub plots. RESULT: Significant difference in growth parameters was observed between water defi-cit and commercial fertilizer (potassium) treatments. Potassium chelate recorded higher yields relative to water deficit with similar 2 and 4 kg.ha-1 rates, though statistically signifi-cant. Yield deficiency was observed in maize at controlled potassium application. Yield components, showed both K and water deficiencies in 7th week, while control treatments showed K deficiency in 14th week by potassium chelate at low application rates. CONCLUSION: The agronomic optimal rate of potassium Chelate determined by evaporation pan function were found to be higher than that of 90 mm evaporation that was found to enhance growth and yields of crops potentially have greater benefits such as improving soil health and plant resilience. تفاصيل المقالة