هدف از مقاله حاضر تاملی در چگونگی تعامل و تعاضد صلاح الدین ایوبی با شیعیان اسماعیلی و امامی می باشد. به نظر می رسد اغلب مورخان این دوره، میان اندیشههای بدعتآلود شیعیان اسماعیلی، با عقاید امامیه تمییز قائل شدهاند. بیشتر آنها همچون سبط ابنجوزی، ابنخلکان و غیره، متأثر از ع More
هدف از مقاله حاضر تاملی در چگونگی تعامل و تعاضد صلاح الدین ایوبی با شیعیان اسماعیلی و امامی می باشد. به نظر می رسد اغلب مورخان این دوره، میان اندیشههای بدعتآلود شیعیان اسماعیلی، با عقاید امامیه تمییز قائل شدهاند. بیشتر آنها همچون سبط ابنجوزی، ابنخلکان و غیره، متأثر از عملکرد دوگانه دولت در برابر فرق مختلف شیعه، ضمن ابراز انزجار از عقاید اسماعیلیان و جانب داری از اقدامات ضد شیعی صلاحالدین، در برابر پیروان امامیه و عقاید آنها، با تسامح و انعطاف بیشتری عمل کردهاند. حضور فعال و پررنگ برخی مورخان امامی مذهب این دوره، نظیر قفطی و ابن ابی طی و تعاملات مثبت آنها با دستگاه حاکم، نیز صحت این ادعا را تأیید می کند.صلاح الدین ایوبی (در اواخر سال 565ق/ نیمه 1170م) با تقویت مذهب سنی درصدد تضعیف مذهب اسماعیلی فاطمیان برآمد. او توانست همزمان هم دولت فاطمی را برکنار کند و هم به دعوت دولت خود بپردازد چنانچه در( دهم ذی الحجه ، 565ق/ 25 آوریل م) عبارت حی علی خیرالعمل را اذان حذف کرد و دستور داد تا نام خلفای راشدین را در خطبهها را جایگزین خلفای فاطمی نمایند. همچنین دار الغزل در کنار درب مسجد جامع بنا نمود و آن را به فرقه مالکیه اختصاص داد و به مدرسه القمحیه معروف شد. و دار السعید السعداء را که در ضلع شمالی قصر فاطمی قرار داشت را به خانقاه صوفیه تبدیل کرد و آن اولین خانقاهی بود که در مصر تأسیس شد و مجالس دعا در قصر و دانشگاه الازهر تعطیل شد.( طقوشی، 1374: 35) این تغییرات مذهبی تغییراتی را در انتصاب قاضیان نیز ایجاد نمود و همه قاضیان شیعه اسماعیلیه را برکنار نمود و قاضیان مصری در ماه جمادی الاخر (سال 566ق/1171م )از جمله قاضی صدر الدین ابی القاسم عبدالملک بن عیسی بن درباس المارانی الشافعی را به سمت قضاوت گماشت. از آن زمان مذهب شافعی در مصر مشهور شد. از بارزترین مظاهر تبدیل شدن مذهب به مذهب سنی، انتشار مذهب اشعری بود و صلاح الدین به خاطر تأثیر پذیری از سلاجقه بر این مذهب تعصب داشت.
Manuscript profile
یکی از موضوعات مورد توجه سفرنامهنویسان دوره سلطنت ناصرالدینشاه، وضعیت و جایگاه اجتماعی زنان در آن دوره بوده است. در این دوره، رفت و آمد بین ایران و اروپا افزایش یافت و دو تن از اروپائیانی که در دوره ناصری به ایران آمدند، مری شیل (همسر وزیر مختار انگلیس) و ادوارد یاکوب More
یکی از موضوعات مورد توجه سفرنامهنویسان دوره سلطنت ناصرالدینشاه، وضعیت و جایگاه اجتماعی زنان در آن دوره بوده است. در این دوره، رفت و آمد بین ایران و اروپا افزایش یافت و دو تن از اروپائیانی که در دوره ناصری به ایران آمدند، مری شیل (همسر وزیر مختار انگلیس) و ادوارد یاکوب پولاک (پزشک اتریشی) بودهاند. آنها مجموعه مشاهدات خود را در مورد آداب و رسوم و اوضاع سیاسی اجتماعی زنان ایرانی به رشته تحریر درآورده و به دلیل دسترسی آنان به اندرونی شاه و ملاقات با مهد علیا، مادر شاه و عزتالدوله خواهر شاه و دیگر زنان درباری، اطلاعات مهمی از وضعیت اجتماعی زنان در عصر ناصری ارائه میدهند. ناصرالدینشاه قاجار نیز اولین پادشاه ایرانی بود که سه سفر به اروپا انجام داد و یادداشتهای روزانه این سفرها را به صورت مکتوب از خود به یادگار باقی گذاشت. در این پژوهش وضعیت اجتماعی و خانوادگی زنان ایران در سفرنامههای شیل و پولاک و مقایسه مطالب آنها با سفرنامه فرنگستان ناصرالدین شاه مورد توجه بوده است که به شیوه توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع اصلی (سفرنامههای شیل و پولاک و ناصرالدینشاه) بررسی شده است. نتایج بدست آمده مشخص کرد شغل پولاک سبب گردیده که اطلاعات بیشتری از وضعیت زنان ایران ارائه دهد. البته شیل و پولاک هردو بیشتر به مسائل و مشکلات اجتماعی زنان ایران توجه کردهاند، درحالی که ناصرالدین شاه توجهی به وضعیت اجتماعی زنان در اروپا نداشته و بیشتر به وضع ظاهری و بدنی و خصوصیات جنسی زنان پرداخته است.
Manuscript profile
پوشاک به عنوان یکی از مهمترین جنبههای دیداری هر فرهنگ، بارزترین نماد فرهنگیِ اقوام و ملل است که میتواند در پیگیری تأثیر و تأثر فرهنگها نقش تعیینکنندهای داشته باشد. گسترۀ جغرافیایی اسلام در سرزمینهایی با تفاوتهای فرهنگیِ بسیار، اهمیت و لزوم پرداختن به موضوع پوشاک More
پوشاک به عنوان یکی از مهمترین جنبههای دیداری هر فرهنگ، بارزترین نماد فرهنگیِ اقوام و ملل است که میتواند در پیگیری تأثیر و تأثر فرهنگها نقش تعیینکنندهای داشته باشد. گسترۀ جغرافیایی اسلام در سرزمینهایی با تفاوتهای فرهنگیِ بسیار، اهمیت و لزوم پرداختن به موضوع پوشاک را در دیار اسلام آشکار میسازد.ابنبطوطه در سفرنامۀ خود ضمن پرداختن به طیف وسیعی از مسائل مختلف همچون اقتصادی، اجتماعی...، اشاراتی نیز به مقولۀ پوشاک در قالب لباس، عمامه، پارچه آگاهی ذکر جنس و رنگ آن دارد. وی طی سفر خود غالباً با شاهان و درباریان در ارتباط بوده و از نقش تعیینکنندۀ پوشاک درباری سخن گفته است. با این وجود نسبت به زندگی اجتماعی عوام بیتفاوت نبوده و به شرح امور اجتماعی این قشر نیز پرداخته و اشاراتی به پوشاک مردم برخی مناطق داشته است.نوشتار حاضر سعی دارد به مطالعۀ مقولههای محوری پوشاک در این سفرنامه از طریق گزارهیابی و مفهومیابی گزارهها با رویکرد توصیفی_تحلیلی و بهرهمندی از مستندات کتابخانهای بپردازد. آنچه در رابطه با پوشاک در این سفرنامه حائز اهمیت است، توجه بیشتر ابن بطوطه به پوشاک درباریان و افراد خاص نسبت به مردم عادی است.
Manuscript profile
تنپوش هر قوم، یکی از نمادهای فرهنگی آنان محسوب میشود که سرپوش از این میان، مشخّصترین آنهاست. منطقۀ شمال خراسان به علّت سکونت اقوام گوناگون کُرد، تُرک، تات و ترکمن، تنوّع فرهنگی خاصی دارد؛ از مؤلّفههای آن، پوشش مردان این منطقه است. نوشتار حاضر درصدد مطالعه طرح، رنگ و More
تنپوش هر قوم، یکی از نمادهای فرهنگی آنان محسوب میشود که سرپوش از این میان، مشخّصترین آنهاست. منطقۀ شمال خراسان به علّت سکونت اقوام گوناگون کُرد، تُرک، تات و ترکمن، تنوّع فرهنگی خاصی دارد؛ از مؤلّفههای آن، پوشش مردان این منطقه است. نوشتار حاضر درصدد مطالعه طرح، رنگ و جنس سرپوش مردان کُردکُرمانج و ترکمن ساکن در این منطقه است. روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی و با بهره از شیوه گردآوری کتابخانهای است که در صورت لزوم به مصاحبه شفاهی با افراد آگاه و متخصّص در زمینه پوشاک،پرداخته است. نتایج پژوهش نشانگر این است که سرپوش این دوقوم اسامی خاص محلی دارد؛ آنها معمولاً از عرقچین منقّش با طرحهای متفاوت و رنگهای قهوهای، شیری و سیاه از جنس پشم استفاده میکنند. برخی از سرپوشها چون صله (سله)وتلپک، توسط مردان ترکمن بهکار میرود و دستمال مورد استفاده مردان کُردکُرمانج است.به طور کلی سرپوشها از نظر طرح، رنگ و جنس شبیه بههم هستند و بیشتراز نظر نوعِ تزیین و نامگذاری باهم تفاوت دارند.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications