بیماری دیابت موجب سوء عملکرد دستگاه تناسلی، اختلال در اسپرماتوژنز و نیز کاهش تعداد اسپرم، تستوسترون سرم و حجم مایع سمینال می گردد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر اولئوروپین بر تغییرات بافتی در غدد پروستات و سمینال وزیکول موش های صحرایی دیابتی شده، بود. بدین منظور، More
بیماری دیابت موجب سوء عملکرد دستگاه تناسلی، اختلال در اسپرماتوژنز و نیز کاهش تعداد اسپرم، تستوسترون سرم و حجم مایع سمینال می گردد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر اولئوروپین بر تغییرات بافتی در غدد پروستات و سمینال وزیکول موش های صحرایی دیابتی شده، بود. بدین منظور، تعداد 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در 3 گروه 10تایی درنظر گرفته شد که شامل گروههای کنترل، دیابتی شده و تیمار بودند. گروه تیمار پس از ایجاد دیابت بااسترپتوزوسین، اولئوروپین را با دز 500 میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 28 روز از طریق گاواژ دریافت کرد. در پایان دوره، از گروه های مختلف نمونه های بافتی از غدد پروستات و سمینال وزیکول اخذ و پس از تهیه برش و رنگ آمیزی معمول هماتوکسیلین-ائوزین مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج بررسی مورفولوژیکی بیانگر افزایش ترشحات، افزایش معنی دار قطر واحدهای ترشحی و کاهش معنی دار بافت همبند بینابینی در غدد پروستات و سمینال وزیکول در گروه تیمار در مقایسه با گروه دیابتی بود (05/0p <). نتایج هیستومورفومتری نیز نشانگر افزایش معنی دار ارتفاع اپیتلیوم و قطر توبول های پروستات و ارتفاع اپیتلیوم سمینال وزیکول در گروه تیمار نسبت به گروه دیابتی بود (05/0p <). همچنین نسبت وزن غدد مورد مطالعه به وزن بدن در گروه تیمار در مقایسه با گروه دیابتی افزایش معنیداری داشت (05/0p <). این مطالعه نشان داد که تجویز اولئوروپین از تغییرات بافتی ایجادشده توسط دیابت در غده پروستات و سمینال وزیکول موش صحرایی جلوگیری میکند.
Manuscript profile
فرآیند بازگرداندن جریان خون به عضله قلب ایسکمیک، می تواند به شکل متناقضی موجب القاء آسیب در میوکارد شود. تروپونین قلبی I (cTnI) و عامل نکروز توموری آلفا (TNF-α) شاخص های بیوشیمیایی مهم آسیب بافت قلب می باشند. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات ورزش هوازی کوتاه مدت و در More
فرآیند بازگرداندن جریان خون به عضله قلب ایسکمیک، می تواند به شکل متناقضی موجب القاء آسیب در میوکارد شود. تروپونین قلبی I (cTnI) و عامل نکروز توموری آلفا (TNF-α) شاخص های بیوشیمیایی مهم آسیب بافت قلب می باشند. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات ورزش هوازی کوتاه مدت و درازمدت منظم فزاینده بر مقادیر سرمی cTnI و TNF-α در آسیب ایسکمی-بازخونرسانی (I/R) قلب موش صحرایی می باشد. بدین منظور، 40 سر موش صحرایی نر ویستار به طور تصادفی به چهار گروه برابر شامل گروه های شاهد، I/R، I/R با دو هفته ورزش هوازی و I/R با هشت هفته ورزش منظم و فزاینده هوازی ، تقسیم شدند. تمرین هوازی، هفته ای پنج جلسه دویدن روی تریدمیل با سرعت 25-10 متر/دقیقه به مدت 30-10 دقیقه با شیب 5 درجه انجام شد. برای ایجاد I/R، رگ کرونری چپ پائین رو توسط کلمپ مسدود و بعد از 30 دقیقه کلمپ ها باز و به مدت 2 ساعت خونرسانی مجدداً برقرار گردید. در نهایت موش ها پس از خون گیری از سینوس پشت کره چشم جهت سنجش cTnI و TNF-α سرم آسان کُشی شدند. از قلب موش ها برش های بافتی با رنگ آمیزی تانل تهیه شد. ورزش منظم هوازی درازمدت مقادیر سرمی cTnI و TNF-α را که در اثر I/R افزایش یافته بودند، به طور معنی داری (05/0>p) کاهش داد. در آسیب شناسی بافتی، تعداد سلول های آپوپتوتیک عضله قلب گروه I/R در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت (01/0>p). ورزش هوازی منظم و فزاینده درازمدت، تعداد سلول های آپوپتوتیک را به طور معنی داری کاهش داد (05/0>p). نتایج نشان داد ورزش منظم و فزاینده هوازی درازمدت، قلب موش های صحرایی را از آسیب ایسکمی-خونرسانی مجدد محافظت می کند.
Manuscript profile
داروهای سولفانامیدی تأثیرات مخربی در بافت کلیه انسان و حیوانات دارند. هدف از این بررسی، مطالعه آسیبشناسی بافتی کلیه متعاقب تیمار با داروی سولفامید+تریمتوپریم در جوجههای گوشتی میباشد. در بررسی حاضر، 240 قطعه جوجه گوشتی سالم با سن 3 هفته و شرایط مدیریتی یکسان، بهطور More
داروهای سولفانامیدی تأثیرات مخربی در بافت کلیه انسان و حیوانات دارند. هدف از این بررسی، مطالعه آسیبشناسی بافتی کلیه متعاقب تیمار با داروی سولفامید+تریمتوپریم در جوجههای گوشتی میباشد. در بررسی حاضر، 240 قطعه جوجه گوشتی سالم با سن 3 هفته و شرایط مدیریتی یکسان، بهطور تصادفی در دو گروه برابر توزیع گردیدند. در گروه تیمار، داروی سولفامید+تریمتوپریمبا دز 200 میلیلیتر در 800 لیتر آب بهمدت 3 روز بهصورت آشامیدنی مورد استفاده قرار گرفت و در گروه شاهد دارویی تجویز نگردید. پس از 72 ساعت، از بافت کلیه جوجهها بهطور همزمان نمونهبرداری انجام شد و از نمونههای پایدار شده در فرمالین بافری 10 درصد، مقاطع میکروسکوپی با ضخامت 5 میکرون و رنگآمیزیهای هماتوکسیلین-ائوزین و تانل تهّیه گردید. مطالعات ریزبینی بافت کلیه جوجههای گروههای تیمار و شاهدحاکی از بروز نکروز و آپوپتوز در سلولهای اپیتلیال لولههای ادراری، پرخونی و خونریزی و گلومرولوپاتی در گروه تیمار بود. اختلاف بین گروههای تیمار و شاهد از لحاظ شدت تغییرات پاتولوژیک در بافت کلیه معنیدار بود (001/0>p). نتایج این بررسی نشان میدهد که داروی سولفامید+تریمتوپریم توانائی ایجاد آسیب در بافتکلیه از طریق القاء آپوپتوز و نکروز را دارد.
Manuscript profile
استرسهای عضلانی میتوانند از مسائل بسیار مهم مرتبط با کیفیت گوشت و بهداشت انسانی باشند. یکی از این عوامل استرسزا جمع آوری و حمل و نقل جوجهها از فارم به کشتارگاه میباشد. در مطالعه حاضر ارتباط عوامل استرسزا با کیفیت گوشت جوجهها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای انجا More
استرسهای عضلانی میتوانند از مسائل بسیار مهم مرتبط با کیفیت گوشت و بهداشت انسانی باشند. یکی از این عوامل استرسزا جمع آوری و حمل و نقل جوجهها از فارم به کشتارگاه میباشد. در مطالعه حاضر ارتباط عوامل استرسزا با کیفیت گوشت جوجهها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای انجام این مطالعه، 30 قطعه جوجه گوشتی 60 روزه به ظاهر سالم از یک جنس و نژاد انتخاب و بهطور مساوی در سه گروه (A و B به عنوان تیماروCبهعنوان شاهد) توزیع گردیدند. شرایط تغذیه و نگهداری برای تمام جوجهها یکسان در نظر گرفته شد. گروه تیمار A تحت آسیبهای مختلف عضلانی متناسب با آسیبهای ایجاد شده در زمان جمع آوری و نقل و انتقال جوجهها به کشتارگاه قرار گرفت و جوجههای گروه تیمار Bنیز تحت شرایطی مجبور به بال زدن شدید گردیدند. در گروههای تیمار و شاهد 12 ساعت پس از اعمال استرس، از بافت عضله سینهای عمقی و خون جهت اندازهگیری کراتین فسفوکیناز و ازت تام فرّار و تهیه مقاطع میکروسکوپی نمونه برداری انجام پذیرفت. در مشاهدات ظاهری، بافت عضله عمقی سینه در گروههای تیمار دچار تورم، کبودی وخونریزی شدید بود. در نمای ریزبینی، ادم، تورم آبکی سلول، نکروز و ارتشاح سلولهای التهابی از نوع هتروفیل، لنفوسیت و ماکروفاژ مشاهده شد. در گروه شاهد تغییرات بافتی مشخصی دیده نشد. مقادیر آنزیم کراتین فسفوکیناز و ازت تام فرّار در گروههای تیمار نسبت به گروههای شاهد افزایش یافته بود و اختلاف میانگین بین آنها از لحاظ آماری نیز معنیدار بود (005/0P<).
Manuscript profile
چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که گریبانگیر بشر بوده و از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارساییهای کبدی و کلیوی از عوامل عمده مرگ و میر در این بیماری شناخته شدهاند. گیاهان بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتیک توصیه شدهاند. هدف از این More
چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که گریبانگیر بشر بوده و از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارساییهای کبدی و کلیوی از عوامل عمده مرگ و میر در این بیماری شناخته شدهاند. گیاهان بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتیک توصیه شدهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی عصاره الکلی کلاله زعفران بر بافت کبد و کلیه موشهای صحرایی دیابتی شده توسط آلوکسان میباشد. بدین منظور، 72 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، بهطور تصادفی در 6 گروه 12 تایی (شاهد سالم، سالم تیمار با عصاره، دیابتیک ملایم، دیابتیک ملایم تیمار با عصاره، شدیداً دیابتیک و شدیداً دیابتیک تیمار با عصاره) توزیع گردیدند. مؤثرترین دز کاهنده قند خون عصاره (40 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن)، بهشکل محلول در سالین نرمال (10 میلیلیتر بهازای هر کیلوگرم وزن بدن) بهصورت داخل صفاقی و بهمدت 30 روز متوالی به گروههای تیمار با عصاره تزریق شد. گروههای شاهد نیز بههمان روش، سرم فیزیولوژی دریافت کردند. 4 ساعت بعد از آخرین تزریق عصاره، همزمان همه موشها با ایجاد جابهجایی در مهرههای گردن به راحتی کشته شدند. نمونههای بافتی اخذ شده از کبد و کلیه تمامی موشها در فرمالین بافری 10 درصد پایدار گردید. از نمونههای فوق با استفاده از شیوههای رایج پاساژ بافت و تهیه مقطع، برشهای هیستولوژی به ضخامت 5 میکرون تهیه گردید. آسیبشناسی بافتی کبد و کلیه موشهای دیابتی شده، حاکی از بروز تغییرات دژنراتیو در هپاتوسیتهای اطراف وریدچه مرکزی، گلومرولیت غشایی- افزایشی، تورم سلولهای پوششی لولههای ادراری، ارتشاح لمفوسیتی، پرخونی و خونریزی بود. آسیبهای مذکور در موشهای شدیداً دیابتیک بارزتر بود. در مشاهدات ریزبینی، کبد و کلیه موشهای دیابتیک تیمار با عصاره زعفران تقریباً طبیعی بهنظر میرسیدند. نتایج بررسی حاضر نشان میدهد که عصاره الکلی کلاله زعفران مانع از بروز آسیبهای زود هنگام کبد و کلیه در موشهای صحرایی دیابتیک تجربی میگردد. بنابراین، این عصاره میتواند پس از انجام کارآزماییهای شاهددار اتفاقی، بهعنوان عاملی مؤثر در پیشگیری نفروپاتی و هپاتوپاتی دیابتی توصیه گردد.
Manuscript profile
ناهنجاریهای مربوط به تعداد سلولها از مشخصترین چهرههای اختلالات کلیوی میباشد. مرگ برنامهریزی شده سلول یکی از فاکتورهای کلیدی در تنظیم تعداد سلولها به حساب میآید. آپوپتوز شکل فعالی از مرگ سلولی میباشد که توسط یکسری از سیگنالهای مرگزا و ابقاءگر خارج سلولی تنظی More
ناهنجاریهای مربوط به تعداد سلولها از مشخصترین چهرههای اختلالات کلیوی میباشد. مرگ برنامهریزی شده سلول یکی از فاکتورهای کلیدی در تنظیم تعداد سلولها به حساب میآید. آپوپتوز شکل فعالی از مرگ سلولی میباشد که توسط یکسری از سیگنالهای مرگزا و ابقاءگر خارج سلولی تنظیم میشود. در تنظیم آپوپتوز فاکتورهای ابقاءگر داخل سلولی نیز همانند فاکتورهای خارج سلولی نقش مهمی را ایفاء میکنند. هدف از این مطالعه بررسی آپوپتوز سلولهای مفروشکننده لولههای کلیوی متعاقب انسداد یکطرفۀ حالب است. این مطالعه بر روی 10 قلاده سگ که در دو گروه تیمار و کنترل تقسیم شده بودند، انجام گرفت. در سگهای گروه تیمار انسداد یکطرفه حالب بهروش جرّاحی ایجاد و سگهای گروه کنترل نیز بدون عمل جرّاحی و در شرایط معمول تغذیه و نگهداری قرار گرفتند. یک هفته پس از جرّاحی، از بافت کلیه سگهای تحت مطالعه از هر دو گروه، بیوپسی اخذ و پس از پایدارسازی در فرمالین بافری 10 درصد برشهای پارافینی به ضخامت 5-4 میکرون تهیّه و با روش تانل رنگآمیزی گردیدند. برای تجزیه و تحلیل نتایج بهدست آمده از لحاظ آماری، از آزمون یومن ویتنی استفاده شد. مطالعات آسیبشناسی در گروه تیمار نشانگر وجود افزایش آپوپتوز در سلولهای مفروشکننده لولههای کلیه بود. تعداد متوسط سلولهای آپوپتوتیک در هر دو گروه از طریق شمارش آنها در پنج میدان میکروسکوپی بهدست آمد که این تعداد در گروه تیمار بهطور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود (005/.0>P). این مطالعه نشان داد که انسداد یکطرفه حالب در سگ بهعنوان یک مدل حیوانی میتواند باعث القاء آپوپتوز سلولهای مفروش کننده لولههای کلیه شود.
Manuscript profile
ویروس آنفلوانزا عامل مرگ سلولی در بافتهای حیوانات و انسان میباشد. مرگ سلولی حاصله از این ویروس میتواند به دو صورت نکروز و آپوپتوز اتفاق بیفتد. در این تحقیق به ارزیابی نوع مرگ سلولی در بافت لوزالمعده جوجههای عفونی شده با ویروس آنفلوانزای طیور سروتیپ H9N2(A/chicken/ I More
ویروس آنفلوانزا عامل مرگ سلولی در بافتهای حیوانات و انسان میباشد. مرگ سلولی حاصله از این ویروس میتواند به دو صورت نکروز و آپوپتوز اتفاق بیفتد. در این تحقیق به ارزیابی نوع مرگ سلولی در بافت لوزالمعده جوجههای عفونی شده با ویروس آنفلوانزای طیور سروتیپ H9N2(A/chicken/ Iran/ 772/2000) بهطور تجربی پرداخته شده است. در بررسی حاضر، تعداد 20 قطعه جوجه SPF با سن 3 هفته در دو گروه برابر بهطور تصادفی توزیع گردید. گروه اول با 2/0 میلیلیتر با رقت 1 به 10 و تیتر EID50 5/7 10 ویروس آنفلوانزا و گروه دوم نیز با حجمی برابر، توسط محلول سالین نرمال بهروش داخل بینی تلقیح گردید. پس از 72 ساعت، از بافت لوزالمعده جوجهها نمونهبرداری انجام شد و از نمونههای پایدار شده در فرمالین بافر 10%، مقاطع میکروسکوپی با ضخامت 5 میکرون و رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین تهیّه گردید. در مطالعات ریزبینی بافت لوزالمعده، اختلاف میانگین تعداد سلولهای آپوپتوتیک و نکروتیک بین گروههای شاهد و تیمار معنیدار بود (005/0>p). نتایج این بررسی نشان داد که ویروس آنفلوانزای سروتیپ H9N2 توانائی القاء آپوپتوز در سلولهای آسینار و جزائر آلفا و بتای لوزالمعده طیور را دارد.
مجله دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، 1387، دوره 2، شماره 3، 187-181.
Manuscript profile
غدة پروستات یکی از غدد ضمیمة جنسی است که عمل فیزیولوژیک آن برای تولید مثل موفق حائز اهمیت میباشد. این غده به شدت برای عملکرد طبیعی و رشد و نمو خود نیازمند حضور هورمونهای جنسی از جمله آندروژنها میباشد. به همین دلیل در مواقع هیپرپلازی و هیپرتروفی پروستات More
غدة پروستات یکی از غدد ضمیمة جنسی است که عمل فیزیولوژیک آن برای تولید مثل موفق حائز اهمیت میباشد. این غده به شدت برای عملکرد طبیعی و رشد و نمو خود نیازمند حضور هورمونهای جنسی از جمله آندروژنها میباشد. به همین دلیل در مواقع هیپرپلازی و هیپرتروفی پروستات و بسیاری دیگر از بیماریهای با منشاء پروستات، کنترل آندروژنیکی بهترین و کارآمدترین روش درمانی موجود میباشد که در برخی موارد نیز ضرورت پیدا میکند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کاهش اثرات هورمونهای آندروژنی، بواسطه عمل اخته در القاء آپوپتوزیس سلولهای اپیتلیال غددی بافت پروستات میباشد. در مطالعه حاضر از دو گروه 5 تایی سگهای نر استفاده شد. این سگها بهمدت یکماه تحت نظر و مراقبت قرار گرفته و در این مدت از نظر وجود بیماریها و نارساییهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و بعد از این مدت سگهای گروه تیمار به منظور کاهش سطح هورمونهای آندروژنی، بهروش باز اخته شده و یک هفته پس از اخته، نمونههایی از پروستات سگهای گروه شاهد و تیمار اخذ شده که پس از تهیة مقاطع میکروسکوپی و رنگآمیزی با هماتوکسیلین-ائوزین و تکنیک تانل مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات هیستوپاتولوژیکی نشانگر اشکال متعدد سلولهای آپوپتوتیک در اپیتلیال غددی گروه تیمار بود. تعداد متوسط سلولهای آپوپتوتیک بهدست آمده از شمارش آنها در ده میدان میکروسکوپی نیز در گروه تیمار بهطور معنیدار بیشتر از گروه کنترل بود(05/0p<). نتایج این تحقیق نشان داد که مرگ سلولی ناشی از فقدان آندروژنها اغلب از نوع آپوپتوز میباشد که منجر به کاهش حجم غده پروستات میگردد.
Manuscript profile
آدنوکارسینوم کولون و رکتوم یکی از معمولترین و درمانپذیرترین موارد بدخیمیهای دستگاه گوارش میباشند. تحقیقات اخیر در مورد سرطانهای کولون و رکتوم نشانگر موتاسیون ژن بتا-کاتنین و تجمع درون هستهای آن در سلولهای هیپرپلاستیک میباشد. بنابراین، احتمالاً پروتئین بتا-کاتنی More
آدنوکارسینوم کولون و رکتوم یکی از معمولترین و درمانپذیرترین موارد بدخیمیهای دستگاه گوارش میباشند. تحقیقات اخیر در مورد سرطانهای کولون و رکتوم نشانگر موتاسیون ژن بتا-کاتنین و تجمع درون هستهای آن در سلولهای هیپرپلاستیک میباشد. بنابراین، احتمالاً پروتئین بتا-کاتنین می تواند به عنوان یک شاخص پیشگوئی و تشخیصی مهم در این بیماری مطرح باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی بیان پروتئین بتا-کاتنین هستهای در سلولهای هیپرپلاستیک کولون متعاقب تیمار با 1و2 دی متیل هیدرازین میباشد. در این مطالعه 56 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار با سن 12 هفته و وزن 300-200 گرم انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی تیمار و شاهد تقسیم گردیدند. در گروه تیمار جهت القاء کارسینوم کولون از 1و2 دی متیل هیدرازین به میزان 40 میلیگرم برای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 4 هفته و هر هفته دو تزریق به روش زیر جلدی استفاده گردید. به گروه شاهد مشابه گروه تیمار سالین نرمال تزریق گردید. پس از گذشت 8 هفته از بافت کولون دیستال هر دو گروه جهت تهیه مقاطع ریزبینی و انجام ایمنوهیستوشیمی نمونه برداری به عمل آمد. ایمنوهیستوشیمی نمونه ها نشان داد که میزان پدیداری پروتئین بتا-کاتنین هستهای در گروه تیمار به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد می باشد (01/0>p). مطالعه حاضر نشان می دهد که بیان بتا-کاتنین هستهای در موارد هیپرپلازی و نئوپلازی کولون می تواند افزایش یابد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications