هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی دو روش درمانی حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد(EMDR ) و تکنیک رهاسازی هیجانی(EFT) در درمان اختلال استرس پس از سانحه بهبودیافتگان بیماری زن کووید19 در شهر تبریز بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ج چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی دو روش درمانی حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد(EMDR ) و تکنیک رهاسازی هیجانی(EFT) در درمان اختلال استرس پس از سانحه بهبودیافتگان بیماری زن کووید19 در شهر تبریز بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران بهبودیافته زن کووید-19 در فاصله سنی 25 تا 60 سال در سال 1400بود که بصورت هدفمند تعداد 36 بیمار زن بهبود یافته کووید19 با تشخیص اختلال استرس پس از سانحه انتخاب و در سه گروه،گروه آزمایش1(12نفر)،گروه آزمایش2 (12 نفر) و گروه کنترل(12 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان در جلسات EMDR و EFT بصورت فردی و هفتگی در 6 جلسه چهل و پنج دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. همه آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهشی با تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 22 تحلیل شد.نتایج نشان داد که علائم استرس پس از سانحه در هر دو گروه آزمایشی به طور معناداری کاهش یافته است ( 05/0P<). در نتیجه هر دو روش درمانی EMDR و EFT باعث کاهش علائم استرس پس از سانحه می شود . همچنین روش درمانی EMDR نسبت به EFT تاثیر بیشتری بر اختلال استرس پس از سانحه داشته است. نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله EMDR برای علائم اختلال استرس پس از سانحه اشاره دارد.
پرونده مقاله
زن و مطالعات خانواده
,
شماره5,سال
15
,
زمستان
1401
بسیاری از اعضای خانواده خصوصاً مادران از اثرات منفی داشتن یک کودک با نیازهای ویژه خصوصاً کودک مبتلا به ناتوانی یادگیری رنج میبرند. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی حس انسجام زنان دارای کودک مبتلا به ناتوانی یادگیری بر اساس حمایت اجتماعی و خودکارآمدی بود. روش پژوهش توصیفی از چکیده کامل
بسیاری از اعضای خانواده خصوصاً مادران از اثرات منفی داشتن یک کودک با نیازهای ویژه خصوصاً کودک مبتلا به ناتوانی یادگیری رنج میبرند. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی حس انسجام زنان دارای کودک مبتلا به ناتوانی یادگیری بر اساس حمایت اجتماعی و خودکارآمدی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تبریز در سال 1400 بود که از بین آنها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های حس انسجام، حمایت اجتماعی و خودکارآمدی را تکمیل نمودند. اطلاعات به دست آمده با روش آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار 17-SPSS تجزیه تحلیل گردید. یافته ها نشان داد خودکارآمدی (001/0p= ، 177/0 β=) و حمایت اجتماعی (001/0p= ، 289/0 β=) به طور همزمان 15 درصد از تغییرات حس انسجام مادران دارای کودک مبتلا به ناتوانی یادگیری را تبیین می کنند. با استفاده از نتایج می توان پیشنهاد نمود با برگزاری کارگاهها و کلاسهای آموزشی در تشریح نقش حمایت اجتماعی و تقویت خودکارآمدی در جهت تقویت حس انسجام مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری اقدام نمود.
پرونده مقاله
زن و مطالعات خانواده
,
شماره5,سال
13
,
زمستان
1399
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری پاسخ، حافظه فعال) بر نشانه های نارسایی توجه و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به بیشفعالی در تبریز بود. این تحقیق به روش نیمه آزمایشی، در یک طرح پیشآزمون – پسآزمون، با گروه کنترل انجام گرفت. جام چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری پاسخ، حافظه فعال) بر نشانه های نارسایی توجه و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به بیشفعالی در تبریز بود. این تحقیق به روش نیمه آزمایشی، در یک طرح پیشآزمون – پسآزمون، با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری مشتمل برکلیه دانش آموزان پسر ابتدایی مدارس ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر تبریز بود. از بین جامعه مذکور نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. سپس هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفته و به پرسشنامه های CSI-4 و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (SSRS) پاسخ دادند. در مرحله بعد گروه آزمایش در 10 جلسه (60 دقیقه ای) آموزش کارکردهای اجرایی شرکت کردند و در ادامه از هر دو گروه پس آزمون بعمل آمد. پس از گردآوری داده ها فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر نشانه های نارسایی توجه و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به بیشفعالی موثر بود.
پرونده مقاله
زن و مطالعات خانواده
,
شماره2,سال
16
,
تابستان
1402
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش گروهی روانشناسی مثبتگرا و آموزش گروهی فراشناخت بر میزان انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه یک تبریز انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و به صورت طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آم چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش گروهی روانشناسی مثبتگرا و آموزش گروهی فراشناخت بر میزان انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه یک تبریز انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و به صورت طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم آموزش و پرورش ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 بود. مجموعاً 90 نفر دانش آموز با روش نمونهگیری تصادفی خوشه ای چند مرحلهای انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش فراشناخت، به شکل ترکیبی بسته آموزشی ولز و رابینیا را در هشت جلسه 90 دقیقهای گروهی به صورت هفتگی و گروه آزمایش روانشناسی مثبتگرا، بسته ترکیبی چراغیان (1393) و بسته آموزشی (AFMAS) را در 9 جلسه 90 دقیقهای گروهی به صورت هفتگی دریافت کردند. گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. هر سه گروه در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تک راهه ANCOVA تحلیل شد. یافتهها نشان دادند که آموزش گروهی روانشناسی مثبتگرا (P<0/05) و آموزش گروهی فراشناخت (05/0>P) هر دو بر میزان انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان موثر بودند و در میزان تاثیر بین دو آموزش تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بنابراین نتیجهگیری شد هر دو آموزش مثبت گرا و فراشناخت موجب افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان شدند.
پرونده مقاله
زن و مطالعات خانواده
,
شماره2,سال
15
,
تابستان
1401
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای حلمسئله به روش شناختی اجتماعی بر مسئولیتپذیری، سازگاری اجتماعی و خودتوانمندسازی اجتماعی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر تبریز بود. این پژوهش یک مطالعه نیمهآزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گـروه گواه بود. جامعه چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای حلمسئله به روش شناختی اجتماعی بر مسئولیتپذیری، سازگاری اجتماعی و خودتوانمندسازی اجتماعی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر تبریز بود. این پژوهش یک مطالعه نیمهآزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گـروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل دانشآموزان دختر مقطع متوسطه (دوره دوم) شهرستان تبریز در سال تحصیلی97-1396 بود. با توجه به مداخلهای بودن پژوهش و اهمیت رضایت شرکت کنندگان، برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. ابتدا از میان نواحی آموزش وپرورش شهر تبریز، بطور تصادفی ناحیه پنج انتخاب شد، سپس از میان مدارس دخترانه متوسطه دوره دوم آن ناحیه، یک مدرسه به طور تصادفی انتخاب و از بین دانش آموزان مدرسه، به طور تصادفی، 60 دانشآموزان از کلاسهای پایه سوم به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه آزمـایش (30نفر) و گواه (30نفر) جایدهی شدند. پرسشنامه های روانشناختی کالیفرنیا، سازگاری اجتماعی سینهاوسینگ و خود توانمندسازی اجتماعی فلنر به عنوان پیشآزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش طی مدت ده جلسه تحت آموزش مهارت حلمسئله قرار گرفتند. در نهایت همان مقیاسها به عنوان پسآزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد، در حالیکه گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تکمتغیره نشان داد که میزان نمرات مسئولیتپذیری، سازگاری اجتماعی و خود توانمندسازی اجتماعی دانشآموزانی که آموزش مهارت حلمسئله دریافت کرده اند بیشتر از میزان نمرات دانشآموزانی که آموزش مهارت حلمسئله دریافت نکرده اند (05/0P<). آموزش مهارت حلمسئله کارایی بالایی در افزایش مسئولیتپذیری، سازگاری اجتماعی و خود توانمندسازی اجتماعی دانشآموزان دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر بازی درمانی شناختی –رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی و جراتورزی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جام چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر بازی درمانی شناختی –رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی و جراتورزی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر درسال تحصیلی 1399-1400 بودکه در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. نمونه ی آماری شامل 45 دانش آموز مقطع ابتدایی بود که 15نفرگروه آزمایش بازی درمانی، 15 نفرگروه آزمایش قصه درمانی و 15نفرگروه کنترل بارعایت ملاک های ورود به پژوهش و با جایگزینی تصادفی درگروه های آزمایش وکنترل انتخاب شد. جهت جمعآوری دادهها، پرسشنامه سازگاری اجتماعی دانش آموزان سینها و سینگ (1993)و مقیاس جرات ورزی گمبریل وریچی (1975) مورد استفاده قرارگرفت. یکی از گروههای آزمایش برنامه آموزشی بازی درمانی (8 جلسه )، گروه بعدی برنامه آموزشی قصه درمانی (8 جلسه ) و گروه کنترل مداخله دریافت نکردند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که آموزش گروهی مبتنی بر بازی درمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی و جرات ورزی دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر با سطح معنیداری (p) اثر بخش است. بین اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر بازی درمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی و جرات ورزی دانشآموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر با سطح معنیداری (p ) تفاوت وجود دارد. درنتیجه از قصه درمانی و بازی درمانی در جهت آموزش و بهبود مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی می توان بهره گرفت.
پرونده مقاله
زن و مطالعات خانواده
,
شماره2,سال
11
,
تابستان
1397
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و سرسختی روان شناختی بین دانش آموزان دبیرستانهای شهر مهاباد با سطوح جرأت ورزی بالا و پایین انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علی– مقایسه ای بوده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 313 نفر از دانش آموزان دخت چکیده کامل
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و سرسختی روان شناختی بین دانش آموزان دبیرستانهای شهر مهاباد با سطوح جرأت ورزی بالا و پایین انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علی– مقایسه ای بوده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 313 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانهای متوسطه دوره دوم که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه هایی متشکل از جرأت ورزی گمبریل و ریچی، سرسختی روان شناختی لانگ و گولت (LGHS)، خود کارآمدی شرر و اضطراب اجتماعی کانورSPIN)) پاسخ دادند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و T گروه های مستقل تحلیل گردید. نتایج نشان داد بین دانش آموزان دارای جرات ورزی بالا و پایین از لحاظ میزان خودکارآمدی، اضطراب اجتماعی و سرسختی روان شناختی تفاوت معنادار وجود دارد. بدین معنا که آزمودنی های دارای جرات ورزی بالا، خودکارآمدی و سرسختی روان شناختی بیشتری را نسبت به گروه دارای جرات ورزی پایین گزارش کردند و همچنین اضطراب اجتماعی کمتری را نسبت به گروه دارای جرأت ورزی پایین نشان دادند. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت جرات ورزی نقشی تعیین کننده و اثرگذار بر سایر ویژگی ها و رفتارها دارد و سبب افزایش میزان خودکارآمدی و سرسختی روان شناختی می گردد؛ درحالی که به موازات این افزایش، اضطراب اجتماعی شخص را کاهش میدهد.
پرونده مقاله
ازعوامل مهم اجتماعی شدن فرزند،والدین هستند.پژوهش حاضر با هدف بررسی طرحواره های فرزندپروری وسبک های دلبستگی و رابطه آنها با سازگاری اجتماعی دختران نوجوان دانش آموز انجام شده است. جامعه آماری تمامی دختران نوجوان دانش اموز شهرتبریز با میانگین سنی 16-13سال می باشد که تعداد1 چکیده کامل
ازعوامل مهم اجتماعی شدن فرزند،والدین هستند.پژوهش حاضر با هدف بررسی طرحواره های فرزندپروری وسبک های دلبستگی و رابطه آنها با سازگاری اجتماعی دختران نوجوان دانش آموز انجام شده است. جامعه آماری تمامی دختران نوجوان دانش اموز شهرتبریز با میانگین سنی 16-13سال می باشد که تعداد100نفر از آنها به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه سبک های دلبستگی هاوزن وشیور و پرسشنامه سازگاری سینها وسینگ پاسخ دادند. پرسشنامه طرحواره های فرزندپروری یانگ نیز توسط والدین پاسخ داده شد. داده های بدست آمده توسط نرم افزار spss با آزمونهای همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادکه بین طرحواره های فرزندپروری و سبک دلبستگی ایمن با سازگاری اجتماعی نوجوانان رابطه معنادار وجودداردو 80 درصد سازگاری اجتماعی دختران نوجوان بوسیله طرحواره های فرزندپروری وسبک های دلبستگی تبیین می شود. این نتایج ،ضرورت آموزش سبک های فرزندپروری مثبت و اهمیت شکل گیری دلبستگی ایمن را برای سازگاری اجتماعی نوجوانان مشخص می کند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد