زن و مطالعات خانواده
,
شماره5,سال
13
,
زمستان
1399
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری پاسخ، حافظه فعال) بر نشانه های نارسایی توجه و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به بیشفعالی در تبریز بود. این تحقیق به روش نیمه آزمایشی، در یک طرح پیشآزمون – پسآزمون، با گروه کنترل انجام گرفت. جام چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری پاسخ، حافظه فعال) بر نشانه های نارسایی توجه و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به بیشفعالی در تبریز بود. این تحقیق به روش نیمه آزمایشی، در یک طرح پیشآزمون – پسآزمون، با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری مشتمل برکلیه دانش آموزان پسر ابتدایی مدارس ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر تبریز بود. از بین جامعه مذکور نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. سپس هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفته و به پرسشنامه های CSI-4 و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (SSRS) پاسخ دادند. در مرحله بعد گروه آزمایش در 10 جلسه (60 دقیقه ای) آموزش کارکردهای اجرایی شرکت کردند و در ادامه از هر دو گروه پس آزمون بعمل آمد. پس از گردآوری داده ها فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر نشانه های نارسایی توجه و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به بیشفعالی موثر بود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر آمادگی به یادگیری الکترونیکی و یادگیری خود راهبر در دانشجویان مشغول به تحصیل در دورههای مجازی انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر آمادگی به یادگیری الکترونیکی و یادگیری خود راهبر در دانشجویان مشغول به تحصیل در دورههای مجازی انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش را کلیۀ دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور تبریز تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 1400-1399 به صورت مجازی مشغول به تحصیل بودند و از میان آن ها تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری در درسترس با توجه به معیارهای ورود و خروج به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. پکیج آموزشی راهبردهای خودتنظیمی یادگیری (کرمی، کرمی و هاشمی، 1392) برای گروه آزمایشی در 8 جلسه یک ساعته به صورت گروهی اجرا گردید. پیش و پس از آموزش، پرسشنامه یادگیری خود راهبر فیشر و همکاران (2001) و یادگیری الکترونیکی واتکین و همکاران (2004) تکمیل شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر آمادگی به یادگیری الکترونیکی و یادگیری خود راهبر در دانشجویان مؤثر بود. با توجه به این یافته ها، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی برای دانشجویان دورههای آموزشی الکترونیکی در جهت افزایش آمادگی به یادگیری الکترونیکی و یادگیری خود راهبر پیشنهاد می شود.
پرونده مقاله
این تحقیق با هدف تعیین رابطهی هوش اخلاقی مدیران با خادمیت آنان در مدارس شهرستان میاندوآب انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران مرد و زن مدارس ابتدایی و راهنمایی و متوسطه شهرستان میاندوآب به تعداد 179 نفر میباشد. نمون چکیده کامل
این تحقیق با هدف تعیین رابطهی هوش اخلاقی مدیران با خادمیت آنان در مدارس شهرستان میاندوآب انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران مرد و زن مدارس ابتدایی و راهنمایی و متوسطه شهرستان میاندوآب به تعداد 179 نفر میباشد. نمونهای به حجم 122نفر با استفاده از روش طبقهای نسبتی و بر اساس فرمول نمونهگیری کوکران انتخاب شد که 75 نفر مدیر مرد و 47 نفر مدیر زن را شامل میشود. به ازای خادمیت هر مدیر 3 نفر از دبیران مدارس تحت مدیریت وی نظر دادهاند که جمعاً 366 نفر دبیر را شامل میشود. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه هوش اخلاقی و خادمیت استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی و همبستگی درونی هر دو پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی بدست آمده با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ، برای پرسشنامه هوش اخلاقی مدیران 92/0α= و پرسشنامه خادمیت مدیران 97/0 α= میباشد. پس از جمعآوری دادهها، با استفاده از نرمافزار SPSS، از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و رگرسیون چندگانه استاندارد برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین هوش اخلاقی و مؤلفههای آن با خادمیت مدیران مدارس شهرستان میاندوآب رابطهی مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از بین 4 مؤلفه هوش اخلاقی، دلسوزی پیش بینی کننده معتبری برای خادمیت مدیران مدارس شهرستان میاندوآب می باشد. نتایج حاصل شده از اجرای آزمون t مستقل نشان داد که بین میزان هوش اخلاقی و خادمیت مدیران مرد و زن مدارس شهرستان میاندوآب تفاوت معنیداری وجود ندارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و همچنین تعیین سهم هوشهای چندگانه (هوش زبانی یا کلامی، منطقی- ریاضی، فضایی، موسیقایی، بدنی- جنبشی، درون فردی، میان فردی و طبیعت گرایانه) و ویژگیهای شخصیتی (برونگرایی، سازشپذیری، وظیفهشناسی، روانرنجورخویی و انعطافپذیری یا پذیرابودن نسبت چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و همچنین تعیین سهم هوشهای چندگانه (هوش زبانی یا کلامی، منطقی- ریاضی، فضایی، موسیقایی، بدنی- جنبشی، درون فردی، میان فردی و طبیعت گرایانه) و ویژگیهای شخصیتی (برونگرایی، سازشپذیری، وظیفهشناسی، روانرنجورخویی و انعطافپذیری یا پذیرابودن نسبت به تجارب جدید) در پیش بینی رویکردهای یادگیری راهبردی، عمقی و سطحی دانشجویان بود. بدین منظور، 413 نفر از دانشجویان گروه های علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز (283 زن و 130 مرد) با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های هوشهای چندگانه، پنج عامل اصلی شخصیت و رویکردها و مهارت های مطالعه توسط این دانشجویان تکمیل شدند. آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استاندارد یا همزمان برای تحلیل دادههای جمعآوری شده مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که همبستگی منفی و معنیدار بین هوشهای زبانی یا کلامی، منطقی ریاضی، فضایی، درون فردی و طبیعت گرایانه و رویکرد یادگیری سطحی وجود دارد، ولی رابطه بین اکثر هوشها با رویکردهای یادگیری عمقی و راهبردی مثبت و معنیدار بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویژگی شخصیتی وظیفهشناسی، هوش کلامی یا زبانی و هوش میانفردی (با ارزش بتای منفی) عاملهای پیشبینیکننده معنیداری برای رویکرد یادگیری راهبردی بودند. در پیشبینی رویکرد عمقی متغیرهایی نظیر هوش کلامی یا زبانی، پذیرابودن نسبت به تجربه، هوش طبیعتگرایانه، وظیفهشناسی (با ارزش بتای مثبت) و هوش موسیقیایی و برونگرایی (با ارزش بتای منفی) از لحاظ آماری معنیدار بودند. بهترین عامل پیشبینیکننده برای رویکرد سطحی یادگیری دانشجویان هوش میانفردی بود و متغیرهای پذیرابودن نسبت به تجربه، روانرنجورخویی، وظیفهشناسی، هوش کلامی یا زبانی و هوش موسیقیایی از لحاظ ارزش بتا در اولویت بعدی قرار داشتند. از بین این متغیرها، پذیرا بودن به تجربه، وظیفهشناسی، هوش کلامی و هوش موسیقیایی در پیشبینی رویکرد یادگیری سطحی بتای منفی داشتند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد