تحلیل سه جزئی متعارف درباره معرفت، معرفت را باورِ صادقِ موجه میداند و ضابطه ی معرفت را تحقق سه شرط باور، صدق، و توجیه معرفی میکند. در این میان شرط توجیه بیش از دو شرط دیگر محل بحث بوده است. معرفت شناسان عموماً توجیه را در دو قسم توجیه باوری و توجیه وضعیتی پیگیری می کن چکیده کامل
تحلیل سه جزئی متعارف درباره معرفت، معرفت را باورِ صادقِ موجه میداند و ضابطه ی معرفت را تحقق سه شرط باور، صدق، و توجیه معرفی میکند. در این میان شرط توجیه بیش از دو شرط دیگر محل بحث بوده است. معرفت شناسان عموماً توجیه را در دو قسم توجیه باوری و توجیه وضعیتی پیگیری می کنند. لیکن آئودی، توجیه را چهار قسم می داند؛ توجیه باوری، توجیه وضعیتی، توجیه گزاره ای و توجیه ساختاری. توجیه ساختاری نوآوری و حاصل دیدگاه درونگروانه ی آئودی به توجیه است. درون-گروی و برونگروی دو دیدگاه رقیب در تبیین معرفت و توجیه هستند. آئودی در توجیه قائل به درون-گروی مبتنی بر دسترسی اقلّی است و توجیه ساختاری ثمره ی دیدگاه خاص وی به توجیه است. با عنایت به اینکه، یکی از انتقادات مهم برونگروان به درونگروی، نامتعیّن و ذهنی دانستن آن است، پیامد نوآوری آئودی، صورت بندی و تعیّن توجیه در رویکرد درون گروانه به عنوان یک فرآیند از ابتدا تا رسیدن به توجیه باوریِ مورد نیاز برای معرفت، و در نتیجه تقویت دیدگاه درون گروی به توجیه در مقابل برون گروی است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است.
پرونده مقاله
انگاره از منابع شناختی کمتر شناختهشدة آدمی است که امروزه در رشتههای علمی مختلف بطور جدی واکاوی میشود. انگاره از معارف غیرگزارهای است که توجه و تمرکز انحصاری معرفتشناسان سنتی بر معرفتهای گزارهای، یکی از موانع شناخت و پژوهش در فقرة انگار چکیده کامل
انگاره از منابع شناختی کمتر شناختهشدة آدمی است که امروزه در رشتههای علمی مختلف بطور جدی واکاوی میشود. انگاره از معارف غیرگزارهای است که توجه و تمرکز انحصاری معرفتشناسان سنتی بر معرفتهای گزارهای، یکی از موانع شناخت و پژوهش در فقرة انگاره است. پرسش پایه این جُستار به این قرار است: ویژگی های انگاره چیست؟ چگونه شکل میگیرد؟ و چگونه میتوان تحلیل شبکهای از انگاره بهدست داد؟ یافته های پژوهش حاضر از این قرار است: یکم. با توجه به کاربردهای انگاره، این واژه برابر با یک معنا بهکارنرفته است و از لحاظ مفهومی با سه معنای تصور، تصویر و مدل یا الگو برابر دانسته شده است اما بین این معانی از جهت کاربردی امتیازی وجود ندارد بنابراین برای تفاوتگذاری بین آنها و جلوگیری از خلط معنایی دو پیشنهاد ارائه گردید. دوم. هشت ویژگی برای انگاره برشمرده شد که از مجموع آنها دانسته شد انگاره امری شناختی در عین حال پنهان است، انگاره محصولِ فرآیندِ ذهنیِ پیچیده و سیالی است که هم تحولپذیر و کامل شونده است و هم منشأ ایجاد تغییر در ابعاد گوناگون اندیشه، رفتار و کردار است؛ سوم. انگاره صرفاً با مرتبه خیال آدمی مرتبط نیست، بلکه انگاره در شبکهای از مؤلفهها تحقق و هویت مییابد و از همین طریق قابل اثبات است. برای تحلیل انگاره نیازمند شبکهای از مؤلفهها همانند خیال و طرحهای خیالی، شاکله و ذهن هستیم. قوة خیال در ترسیم آینده و طرحوارههای خیالی، شاکله به عنوان محیطی برای هدایتگری، بازتولید یا اصلاح انگاره، و انگاره به مثابة سنجهای برای نظارت ذهنِ دو عمل میکند.
پرونده مقاله
چکیده:از حدود نیمقرن پیش، دوگانگی درونگروی و برونگروی در خصوص توجیه و معرفت بحثی چالشبرانگیز بوده و گرایش به یکی از آن دو، به مثابه مشخِّصهی دیدگاه معرفتی معرفتشناسان معاصر تلقی میشده است. درونگروی، مبتنی بر ضرورت درونیبودن همهی عوامل توجیه و معرفت، و برونگرو چکیده کامل
چکیده:از حدود نیمقرن پیش، دوگانگی درونگروی و برونگروی در خصوص توجیه و معرفت بحثی چالشبرانگیز بوده و گرایش به یکی از آن دو، به مثابه مشخِّصهی دیدگاه معرفتی معرفتشناسان معاصر تلقی میشده است. درونگروی، مبتنی بر ضرورت درونیبودن همهی عوامل توجیه و معرفت، و برونگروی در نقطهی مقابل و مبتنی بر سلب ضرورت یادشده است. رابرت آئودی، در خصوص توجیه و معرفت نظریهای ترکیبی دارد؛ درونگروی ناظر به توجیه و برونگروی ناظر به معرفت. پرسش محوری این نوشتار این است که از دیدگاه آئودی دیدگاه ترکیبی در مورد توجیه و معرفت چگونه ممکن است، منشأ آن چیست و چگونه متمایز می شود؟ آئودی مانند گتیه تعریف سهجزئی معرفت را قابل انتقاد میداند، از تفاوت شالوده توجیه و معرفت سخن میگوید و معرفت را به خاطر وابستگی به صدق مانند توجیه دسترسپذیر نمیداند. ترکیبی بودن نظریه و تفصیل آن در خصوص توجیه و معرفت، مبتنی بر دیدگاه دوگانهانگار او به موضوع معرفتشناسی و اعتقاد او به تفاوت در قابلیت دسترسی به دو موضوع موازی معرفتشناسی یعنی توجیه و معرفت است؛ او توجیه را درونی و معرفت را بیرونی می داند. نظریه آئودی تنها نظریه تفصیلی و ترکیبی مشهور در باب ماهیت توجیه و معرفت است.
پرونده مقاله
فخررازی متکلم شهیر مسلمان، آراء قابل توجهی در بحث علم النفس فلسفی دارد. او نفس را جوهری مغایر بدن میداند، و تعدادی از حالات نفسانی و برخی ویژگیهای آنها را نیز بررسی کرده است. پژوهش حاضر به این پرسش میپردازد که حالات و کیفیات نفس از دیدگاه فخر رازی با ذهنمندی در فلسفه چکیده کامل
فخررازی متکلم شهیر مسلمان، آراء قابل توجهی در بحث علم النفس فلسفی دارد. او نفس را جوهری مغایر بدن میداند، و تعدادی از حالات نفسانی و برخی ویژگیهای آنها را نیز بررسی کرده است. پژوهش حاضر به این پرسش میپردازد که حالات و کیفیات نفس از دیدگاه فخر رازی با ذهنمندی در فلسفه ذهن معاصر چه نسبتی دارند؟ از این رو ابتدا رابطهی حالات ذهنی با یکدیگر را در فلسفهی ذهن مشخص کرده و بر این اساس، آرای فخر دربارهی حالات و کیفیات نفس بررسی میگردد. او با نقد تعاریف ابن سینا از درد و لذت، به نکات ارزشمندی که امروزه در فلسفه ذهن معاصر مطرح است اشاره کرده است. حاصل این پژوهش این است که برخی از شباهتها در آراء فخر رازی با ذهنمندی معاصر یافته شد از جمله این که او به کیفیت پدیداری حالات احساسی و ادراکی در آرائش اشاره کرده و همواره تلاش برای اثبات این ویژگی داشته است. او همچنین به علم که از حالات شناختی است، توجه کرده و به نظر میرسد با طرح نظریهی اضافه، حالت توجه آگاهانهای را که برای نفس حاصل میشده، مورد نظر داشته است. در این جستجو به برخی اختلافات نیز اشاره میشود از جمله این که او به ویژگیها و چگونگی حصول دیگر حالات شناختی همچون قصد، آرزو، میل داشتن و ... نپرداخته است و مفهوم حیث التفاتی در فلسفهی ذهن با نظریهی اضافهی فخر تفاوت دارد. همچنین رویکرد فخر رازی و ذهنمندی معاصر از دو جهت با یکدیگر متفاوت هستند: 1- پیش فرضهای فخر رازی و فلسفهی ذهن معاصر در نفس داشتن تفاوت دارد. 2- به دلیل چارچوب تاریخی، هدف او در طرح این مباحث، پاسخ به مسائل متفاوت از مسائل فلسفهی ذهن معاصر بوده است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد