گئورگ گادامر، نظریۀ منحصر به فردی را ارائه کرد که امروزه با عنوان هرمنوتیک یا تأویل متن شناخته میشود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشکافی قرار داده؛ به بیان دیگر برای او هستیشناسی، فهم و شرایط حصول فهم بیشتر مطرح است تا اینکه یک متن را چگونه و با چه روشی فهمپذیر چکیده کامل
گئورگ گادامر، نظریۀ منحصر به فردی را ارائه کرد که امروزه با عنوان هرمنوتیک یا تأویل متن شناخته میشود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشکافی قرار داده؛ به بیان دیگر برای او هستیشناسی، فهم و شرایط حصول فهم بیشتر مطرح است تا اینکه یک متن را چگونه و با چه روشی فهمپذیر سازیم و معتقد است معرفت وابسته به تاریخمندی، زبان و پیشداوریهاست. با توجه به آنکه در هرمنوتیک فلسفی در باب اصل پدیدۀ فهم بحث میشود تا قواعد و روشهای تفسیر فهم یا همان مبانی فهم و شرایط وجودی آن، بنابراین طبق این مصداق، باید هرمنوتیک مولوی را هرمنوتیک فلسفی دانست. از نظر مولانا فهم و اندیشه یکی از مهمترین وجوه تمایز انسان از سایر موجودات است. نخستین کاوش مولانا درخصوص ماهیت فهم توجه به موضوع مشترکی است که قرار است بین او و مخاطب ردّ و بدل شود. وی برای این امر ساختار تو در توی داستان را بر میگزیند. مولانا انسان را معادل زبان میداند و این درست یعنی همان اندیشهای که گادامر مطرح میکند. در تبیین رابطۀ میان اندیشه، فهم و زبان معتقد است که رابطۀ اندیشه و زبان، رابطۀ ماده و صورت است. این پژوهش به روش توصیفی– تحلیلی و بر مبنای دادههای کتابخانهای صورت پذیرفته است و در پی آن است تا نشان دهد که مولوی نیز چونان گادامر برای هستیشناسی فهم و شرایط آن اهمیت بسزایی قائل است. نتیجه ای که از این مقاله می توان گرفت این است که: اوّلاً مولانا درک و دریافت معانی را در بسیاری از مواقع به فهم خواننده ارجاع می دهد و ثانیاً با ساختار تودرتوی حکایت بر موضع فهم تأکید می کند و زبان را در موضوع فهم به روش هرمنوتیکی مورد توجه قرار می دهد.
پرونده مقاله
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
شماره4,سال
10
,
پاییز
1397
زبان واسطه یا رسانهای است که جهان به مدد آن خود را میگشاید، زبان فقط ابژه (ابزاری) در دست ما نیست، بلکه حافظ سنت و واسطهای است که همراه با آن ما وجود داریم و خود را درک میکنیم. تأثیر زبان بر ما به گونهای است که ما از تأثیر آن بر خود آگاه نیستیم. تفسیر ما از جهان، ا چکیده کامل
زبان واسطه یا رسانهای است که جهان به مدد آن خود را میگشاید، زبان فقط ابژه (ابزاری) در دست ما نیست، بلکه حافظ سنت و واسطهای است که همراه با آن ما وجود داریم و خود را درک میکنیم. تأثیر زبان بر ما به گونهای است که ما از تأثیر آن بر خود آگاه نیستیم. تفسیر ما از جهان، امری زبانی است. در واقع زبان نشانۀ واقعی محدودیت ماست. زبان همواره ما را احاطه کرده است؛ گادامر لحظۀ تکوین فهم را لحظۀ همزبانی مینامد، لحظهای که زبان مفسر با زبان اثر آمیخته و ممزوج شده و زبانی مشترک پدید میآید، از نظر گادامر در رویارویی با متن ما چنان محو معنا میشویم که نقش زبان را فراموش میکنیم. مولانا در مقام یک شاعر و عارف بلندپایه بیش از دیگران در باب زبان و کمّ و کیف فهم حاصل از آن سخن گفته است این امر تنها از آنرو نیست که او شاعر است بلکه از آن جهت است که وی در مقام یک عارف عاشق ناگزیر بوده است با سخنگویی و زبان آوری ، دریافتها و تجارب خود را بیان کند. نتایج این پژوهش که به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و برپایۀ دادههای کتابخانهای و روش سندکاوی به دست آمده است نشان میدهد که مولانا همراستا با تئوری هرمنوتیکی فهم گئورگ گادامر زبان را امری نارسا در مسئلۀ فهم میداند.
پرونده مقاله
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
شماره5,سال
14
,
زمستان
1401
حکیم نظامی گنجوی (595- 535 هـ. ق) از شاعران سدۀ ششم هجری در حوزۀ جغرافیایی اران، سرزمین کردهای روادی و شدادی است. او آغازگر خمسهای بود که پس از او به وفور مورد تقلید شاعران در سدههای مختلف قرار گرفته است. زبان او از نظر بلاغی، بسیار سخته و سنجیده است و همین امر او را چکیده کامل
حکیم نظامی گنجوی (595- 535 هـ. ق) از شاعران سدۀ ششم هجری در حوزۀ جغرافیایی اران، سرزمین کردهای روادی و شدادی است. او آغازگر خمسهای بود که پس از او به وفور مورد تقلید شاعران در سدههای مختلف قرار گرفته است. زبان او از نظر بلاغی، بسیار سخته و سنجیده است و همین امر او را در شمار بزرگترین شاعران ادب پارسی قرار داده است. او از نظر هنری بیشتر به جانب استعاره گراییده است و میتوان گفت که کاربرد استعاره در پنج گنج او از ویژگیهای بارز سبکی به شمار میرود. همین امر باعث شده که پژوهشگران از جوانب دیگر بلاغی شعر او غفلت کنند. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، به بازتاب قرآن در آرایههای بدیعی منظومۀ مخزن الاسرار پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که نظامی در این زمینه نیز به وفور از ظرافتهای ادبی استفاده کرده است. بهویژه به شکل سحرآمیزی آیههای قرآن را با آرایههای ادبی چنان پیوند داده که کشف آن آیات در لابهلای ابیات، دقت بسیاری بالایی را میطلبد.
پرونده مقاله
مطالعات زبان و ادبیات غنایی
,
شماره1,سال
10
,
بهار
1399
علامه محمد اقبال لاهوری (1256- 1317هـ)، فیلسوف، مصلح، سیاستمدار، شاعر، حقوق دان و متفکر مسلمان پاکستانی بود که در بسیاری از میدان های معرفتی، نه تنها در سرزمین های اسلامی که در تمام جهان مشهور است. به دلیل نگاه نوینی که به دین داشت، تمام نوگرایان و روشنفکران دینی، به گو چکیده کامل
علامه محمد اقبال لاهوری (1256- 1317هـ)، فیلسوف، مصلح، سیاستمدار، شاعر، حقوق دان و متفکر مسلمان پاکستانی بود که در بسیاری از میدان های معرفتی، نه تنها در سرزمین های اسلامی که در تمام جهان مشهور است. به دلیل نگاه نوینی که به دین داشت، تمام نوگرایان و روشنفکران دینی، به گونه ای وامدار او هستند، شهرت و آوازۀ او قبل از آنکه در میان دولت های مسلمان منتشر شود، به فراسوی مرزهای اسلامی و کشورهای غربی رسیده بود. اقبال لاهوری، تمام تلاش خود را در راه رسالتش که همانا بیداری مسلمانان بود، صرف می کرد. به همین منظور بیشتر اشعار خود را برای بیداری مسلمانان سرود. اولین منظومۀ دیوان او اسرار خودی است که بر این اساس دیگر اندیشه هایش را بنا می کند و می توان گفت او از آن پس هیچ گاه از خودی دور نشد و هر جا به اصلاح پرداخت بر همین اساس عمل کرد. دیدگاه او نسبت به غرب که تا حدودی احساسی می نمود، مغرب زمین را پیش مسلمانان هیولایی ترسم کرد که می بایست برای رسیدن به خودی از فرهنگ مغرب زمین اجتناب کرد. مسألۀ اصلی ما در این پژوهش این است که مراد اقبال از خودی چیست؟ و چه هدفی را دنبال می کند؟ نگارنده در این مقاله با روش تحلیلی–توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای قصد دارد به بازشناسی نماد خودی در اندیشه اقبال بپردازد. نتیجه ای که از این پژوهش حاصل می شود، این است که خودی در فلسفۀ اقبال، بازگشت به خویشتن و رهایی از فراموشی خود است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد