هدف از این پژوهش، مقایسه کنترل هدفمند و پردازش هیجانی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری بود. روش پژوهش علی –مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمی بود( 2300 = N). نمونه پژوهش(40 دانش آموز با ناتوانی یادگیری، 40 دانش آ چکیده کامل
هدف از این پژوهش، مقایسه کنترل هدفمند و پردازش هیجانی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری بود. روش پژوهش علی –مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمی بود( 2300 = N). نمونه پژوهش(40 دانش آموز با ناتوانی یادگیری، 40 دانش آموز بدون ناتوانی یادگیری) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های کنترل هدفمند و مقیاس پردازش هیجانی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. فرضیه تحقیق حاضر این بود که "دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری در کنترل هدفمند و پردازش هیجانی تفاوت دارند" . یافته های پژوهش نشان داد که در کنترل هدفمند و پردازش هیجانی بین دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری تفاوت معنی داری وجود دارد. این نتایج مبین وجود نارسایی هایی در کنترل هدفمند و پردازش هیجانی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری بوده و نیازمند تدوین برنامه هایی برای ارتقاء این متغیرها در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری می باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه مدیریت والدین بر روابط مادر- فرزندی و خود انتقادی مادران کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دو گروهی (آزمایش و کنترل) میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران کودکان کم توان چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه مدیریت والدین بر روابط مادر- فرزندی و خود انتقادی مادران کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دو گروهی (آزمایش و کنترل) میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران کودکان کم توان ذهنی (مراکز نگهداری و مدارس استثنایی) شهرستان پارس آباد در سال 1395 بودند که به روش نمونهگیری دردسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری دادهها از مقیاس رابطه والد- کودک و سطوح خود انتقادی استفاده شد. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای برنامه آموزش مدیریت والدین قرار گرفتند و گروه کنترل بدون هیچگونه مداخله ای باقی ماند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش واریانس چندمتغیره صورت گرفت. فرضیه تحقیق حاضر این بود که آموزش برنامه مدیریت والدین بر روابط مادر-فرزندی و خود انتقادی مادران اثر گذار است. نتایج نشان داد آموزش برنامه مدیریت والدین موجب افزایش روابط مادر- فرزندی و مولفههای آن و کاهش خودانتقادی و مولفههایش در مادران کودکان کم توان ذهنی شده است. در نتیجه میتوان بیان کرد آموزش برنامه مدیریت والدین میتواند روش کارآمدی در بهبود روابط مادر- فرزندی و کاهش خودانتقادی در مادران کودکان کم توان ذهنی باشد.
پرونده مقاله
براساس مطالعات قبلی عوامل مختلفی بر هیجانهای تحصیلی مؤثر هستند که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس از جمله آنهاست. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر هیجانهای تحصیلی مثبت و منفی دانشآموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی چکیده کامل
براساس مطالعات قبلی عوامل مختلفی بر هیجانهای تحصیلی مؤثر هستند که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس از جمله آنهاست. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر هیجانهای تحصیلی مثبت و منفی دانشآموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. کلیه دانشآموزان متوسطه دوره اول شهر ارومیه جامعه آماری را تشکیل میداد، که از آن 30 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای تصادفی انتخاب شد و در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه هیجانهای تحصیلی پکران و همکاران (2005) استفاده شد. آزمودنیهای گروه آزمایش طی 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس را دریافت نمود ولی گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره به کمک نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب افزایش هیجانهای تحصیلی مثبت و کاهش هیجانهای تحصیلی منفی دانشآموزان میشود (01/0p < ). اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر هیجانهای تحصیلی مثبت و منفی دانشآموزان در مرحله پیگیری تداوم داشته است. بنابراین، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس یک روش مؤثر در هیجانهای تحصیلی مثبت و منفی دانشآموزان است.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش بارش مغزی و تریز بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر گرمی در سال تحصیلی 1402-1401 به تع چکیده کامل
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش بارش مغزی و تریز بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر گرمی در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 750 نفر بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و پس از کسب معیارهای ورود به مطالعه در دو گروه 15 نفره جای داده شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، مقیاس درگیری تحصیلی ریو و سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری بود. برنامه آموزش بارش مغزی لفرانکویس طی 6 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اول و آموزش تریز سرگی و همکاران طی 6 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش دوم اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیره در برنامه SPSS انجام شد. نتایج نشان داد بین نمرات پس آزمون درگیری تحصیلی گروه ها تفاوت معنیدار وجود نداشت (05/0<P) اما بین نمرات پس آزمون سرزندگی تحصیلی گروه ها تفاوت معنیدار وجود داشت (658/6 F=، 016/0=P) و نمرات سرزندگی تحصیلی گروه آموزش تریز در مقایسه با گروه آموزش بارش مغزی، افزایش بیشتری یافته است در نتیجه آموزش تریز در مقایسه با آموزش بارش مغزی در بهبود سرزندگی تحصیلی اثربخشی بیشتری داشته است. به طور کلی، مطابق با یافتههای پژوهش، روش تریز در افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بر روش بارش برتری دارد و چنانچه معلمان درصدد بهبود سرزندگی تحصیلی دانش آموزان باشند، می توانند با اجرای روش تدریس تریز سریع تر و بهتر به این هدف دست یابند.
پرونده مقاله
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهمترین ارکان زندگی از اهمیتی مضاعف برخوردار است و همه ارکان علمی در راستای بهبود و اثربخشی آن تلاشهای بسیاری را صورت دادهاند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بررسی رابطه جو خانواده و سرمایه روانشناختی با اشتیاق تحصیلی با می چکیده کامل
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهمترین ارکان زندگی از اهمیتی مضاعف برخوردار است و همه ارکان علمی در راستای بهبود و اثربخشی آن تلاشهای بسیاری را صورت دادهاند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بررسی رابطه جو خانواده و سرمایه روانشناختی با اشتیاق تحصیلی با میانجیگری نقش ذهنآگاهی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دوره متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. به این منظور تعداد 707 نفر از دانشآموزان با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامههای جوخانواده هیلبرن، سرمایه روانشناختی لوتاز و همکاران، ذهنآگاهی براون و ریان) و اشتیاق تحصیلی فدریکز و همکاران، را به صورت الکترونیکی تکمیل کردند. پس از گردآوری دادهها، مدلیابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیهها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و جوّخانواده و سرمایه روانشناختی با اشتیاق تحصیلی رابطه معنیدار (001/0) و مثبت دارد. همچنین جو خانواده و سرمایه روانشناختی از طریق ذهنآگاهی بر اشتیاق تحصیلی اثرگذار است. یافتهها نشان میدهد با توجه داشتن به متغیرهای جوّخانواده، سرمایه روانشناختی و ذهنآگاهی، میتوان افزایش اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان را انتظار داشت. با توجه به اینکه ذهنآگاهی میتواند محصول نهایی جو خانواده و سرمایه روانشناختی باشد، آگاهی والدین از این مهم، سمت و سوی این متغیرها به اهمیت تحصیل و اشتیاق تحصیلی را تقویت میکند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد