تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
شماره3,سال
15
,
پاییز
1402
یکی از مهمترین نظریههایی که معانی درونی و پنهان قصّه را مبنای تفسیر خود قرار داده، نظریۀ روانکاوی است. در عصر حاضر، با پیوند هر چه بیشتر ادبیات و روانشناسی، میتوانیم راهی به سوی کشف معنای نهفته در متون بیابیم. نظریۀ فردیّت یونگ تحقق کهنالگوی خویشتن یعنی تعادل بین چکیده کامل
یکی از مهمترین نظریههایی که معانی درونی و پنهان قصّه را مبنای تفسیر خود قرار داده، نظریۀ روانکاوی است. در عصر حاضر، با پیوند هر چه بیشتر ادبیات و روانشناسی، میتوانیم راهی به سوی کشف معنای نهفته در متون بیابیم. نظریۀ فردیّت یونگ تحقق کهنالگوی خویشتن یعنی تعادل بین امور بیرونی و امور درونی که میل به سوی تکامل دارد را در فرد مرور میکند. برآنیم تا با این دیدگاه با خوانشی متفاوت این داستان از مثنوی را بازخوانی نماییم. از آنجا که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است، دارای قابلیت بررسی نقد کهنالگویی است لذا پژوهشِ حاضر سعی بر این دارد؛ با تحلیل محتوا، نمادها و کهنالگوهایِ داستان دقوقی را استخراج نماید و با فهم آنها و تطابق با نمادِ برابر برای آنها، براساس نظریۀ فردیت یونگ، این فرآیند را ترسیم نماید. نتیجه پژوهش حاکی از این است که مولانا در دستیابی به فرایند فردیت در این داستان، تعالی با اصولِ عرفانی را مطرح نموده است و در نهایت هدف مولانا که رسیدن به کمال و خودشناسی است با نظریۀ یونگ همسویی دارد. این پژوهش با روش کتابخانهای ـ اِسنادی، با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی بررسی شده است.
پرونده مقاله
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
شماره1,سال
10
,
بهار
1397
جایگاه و نقش زن در اجتماع و نگرشهای مثبت و منفی در این باب موضوعی است که همواره، از دیرباز و پرتکرار در ادبیات شرق و غرب، از کلاسیک تا مدرن بازتاب داشتهاست. بهویژه امروزه با اوجگیری موج گرایشهای اجتماعی زنمدار و فمینیستی و تسرّی آن به حوزة ادبیات، سخن در باب تلقیه چکیده کامل
جایگاه و نقش زن در اجتماع و نگرشهای مثبت و منفی در این باب موضوعی است که همواره، از دیرباز و پرتکرار در ادبیات شرق و غرب، از کلاسیک تا مدرن بازتاب داشتهاست. بهویژه امروزه با اوجگیری موج گرایشهای اجتماعی زنمدار و فمینیستی و تسرّی آن به حوزة ادبیات، سخن در باب تلقیهای یکسویه نویسندگان آثار ادبی و فراتر از آن دیدگاههای زنستیزانه، بیش از پیش محل بحث و پژوهش است. مقاله حاضر با رویکردی به این مهم، در میان آثار کلاسیک ادبیات جهان، هزار و یک شب از مشرق زمین و قصههای کنتربری اثر جفری چاسر داستانسرا و شاعر شهیر انگلیسی از غرب را به دلیل تناسب زمانی، سبک ادبی و مشابهت بستر اجتماعی روزگار خلق دو اثر، برگزیده و مؤلفهء زن را در آنها مورد بررسی تطبیقی و همسنجی قرار داده است و در پایان به دریافت دیدگاههایی کمابیش مشترک با دامنهای پارادوکسیکال از مفاهیم زنستیزانه- زنستایانه در دو اثر مذکور، منجر شدهاست
پرونده مقاله
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
شماره2,سال
9
,
تابستان
1396
حب وطن نشان لطافت روح، رشد معرفت و انعکاس اصالت نژاد هر نویسنده و شاعر متعهدیست. در زبان عربی و فارسی وطنیات موضوعی است که در ادوار گوناگون تاریخ ادبیات در نظم و نثر جلوهگر بوده است. ناله و حنین بر ربع و اطلال و دمن در شعر عرب و به تبع آن در شعر فارسی نمونههایی از این چکیده کامل
حب وطن نشان لطافت روح، رشد معرفت و انعکاس اصالت نژاد هر نویسنده و شاعر متعهدیست. در زبان عربی و فارسی وطنیات موضوعی است که در ادوار گوناگون تاریخ ادبیات در نظم و نثر جلوهگر بوده است. ناله و حنین بر ربع و اطلال و دمن در شعر عرب و به تبع آن در شعر فارسی نمونههایی از این پرداختهاست. در شعر معاصر عربی و فارسی نیز حب وطن همچنان از شاخصههای مهم شعر سیاسی- اجتماعی است. در آن سو امیرالشعرای عرب احمد شوقی، الیاس فرحات و بویژه ایلیا ابوماضی و در این سو عارف، میرزادهی عشقی، ایرج میرزا و بویژه ملک الشعرا بهار را میتوان نام برد. مقاله حاضر با هدف بررسی و نقد تطبیقی وطنیات بهار و ابوماضی، ما را به دریافتهای جالبی از همسانیهای فکری، ساختاری و صوری دو ادبیات رهنمون میسازد و چون همیشه مهر تأییدی بر پیوند ناگسستنی زبان و ادبیات دو ملت مینهد.
پرونده مقاله
کهنالگو، یکی از اصطلاحات بنیادی روانشناسی یونگ است که شامل تصاویر کهن و افکار غریزی موجود در ناخودآگاه جمعی مشترک انسانها است و بهعنوان میراث مشترک بشری در ناخودآگاه فردی و گروهی تمامی انسانها جای دارد. یکی از نمودگاههای اصلی ناخودآگاه بشری و بهتبع آن، کهنالگوها چکیده کامل
کهنالگو، یکی از اصطلاحات بنیادی روانشناسی یونگ است که شامل تصاویر کهن و افکار غریزی موجود در ناخودآگاه جمعی مشترک انسانها است و بهعنوان میراث مشترک بشری در ناخودآگاه فردی و گروهی تمامی انسانها جای دارد. یکی از نمودگاههای اصلی ناخودآگاه بشری و بهتبع آن، کهنالگوها، هنر و ادبیّات است؛ از اینرو، امروزه نظریۀ کهنالگو در نقد روانشناسانۀ متون ادبی و صاحبان اثر، کاربرد فراوانی دارد. عارفان، به دلیل گام برداشتن در راه سیر و سلوک و طی کردن مراحل عرفانی و رسیدن به کمال، مستعد ارتباط با ناخودآگاه خویش هستند؛ از اینرو، میتوان با خوانشی متفاوت از خوانشهای معمول در متون عرفانی، از نقد کهنالگویی، در بررسی و تحلیل شخصیّت آفرینندگان ادبی بهره برد. در مقالۀ حاضر، کهنالگوهای سایه، نقاب، آنیما و خود و همچنین چگونگی تبلور هر یک از آنها در شخصیّت نجمالدّین رازی، با توجّه به اثر عرفانی مرصادالعباد، به روش تحلیلی_ توصیفی و بهشیوۀ کتابخانهای مورد نقد و بررسی قرارگرفته است. یافتهها، بیانگر این مطلب است که رازی با گذر از خودآگاهی بهسوی ناخودآگاهی، با جنبههای منفی و مثبت روان خویش روبهرو میشود و با پشت سر گذاشتن ابعاد منفی روان، سایههای درون، برافکندن نقاب و دشواریهای فراوانی که در مسیر خودشناسی و خودسازی داشته، سرانجام به تعادل و تکامل روانی و وحدت همۀ ابعاد وجود و فردانیّت دست مییابد.
پرونده مقاله
با ظهور نقد ادبی جدید و رویکردهای آن، خوانش متون ادبی از دیدگاه های گوناگون امکان پذیر شد و دریافت معنای متن گسترۀ بیشتری پیداکرد که به کمک آن می توان به شباهتهای معنی دار متون مختلف پی برد. آنچه یونگ با عنوان نقد کهنالگویی و مضامین ناخودآگاه جمعی یاد میکند؛ در روان چکیده کامل
با ظهور نقد ادبی جدید و رویکردهای آن، خوانش متون ادبی از دیدگاه های گوناگون امکان پذیر شد و دریافت معنای متن گسترۀ بیشتری پیداکرد که به کمک آن می توان به شباهتهای معنی دار متون مختلف پی برد. آنچه یونگ با عنوان نقد کهنالگویی و مضامین ناخودآگاه جمعی یاد میکند؛ در روان آدمی نهادینهشده و بهخصوص در آثار ادبی مختلف تجلییافته است. مفاهیم ابداعی یونگ؛ ازجمله کهنالگوهای باستانی مانند نقاب، پیر خرد، سایه ...وطبیعتِ هدفمندِ روانِ انسان، بهسوی تفرّد پیش میروند. در عصر حاضر، با پیوند هرچه بیشتر ادبیات و روانشناسی، مطالعۀ آثار ِادبی با رهیافت نظریات یونگ رونق بیشتری یافته است. یکی از نظریاتی که در این آثار کاربرد دارد، نظریۀ فرآیند فردیّت است؛ که مراحل تکامل فرد را بهصورت علمی مرور می کند. یونگ و مولانا درصدد هستند تا راه دستیابی انسان بهسوی کمال را ترسیم نمایند. پژوهشِ حاضر با این رهیافت سعی دارد؛ با تحلیلِ محتوا، کهن الگوهایِ متنِ داستان شخص خیال بین وعُمَر را استخراج نماید و با فهم آن ها و قراردادنِ برابرنهاد کهن الگوی مناسب، داستان را بازشناسی نماید؛ و متن را براساس مؤلفه های فردیت یونگ تحلیل نماید. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی انجامگرفته است.
پرونده مقاله
تعالی هوش معنوی که از آن به عرفان فردی نیز تعبیر میشود به عنوان زیربنای باورهای فردی و ارتقا قدرت تفکر مستقل, نیاز و کشش هموارة انسان برای دستیابی به زندگی سالم روانی بودهاند. آهنگ سریع تغییر و تحول در عرصة ارتباط اجتماعی، ناپایداری اطلاعات و بالاخره ماهیت پیچیدة زندگ چکیده کامل
تعالی هوش معنوی که از آن به عرفان فردی نیز تعبیر میشود به عنوان زیربنای باورهای فردی و ارتقا قدرت تفکر مستقل, نیاز و کشش هموارة انسان برای دستیابی به زندگی سالم روانی بودهاند. آهنگ سریع تغییر و تحول در عرصة ارتباط اجتماعی، ناپایداری اطلاعات و بالاخره ماهیت پیچیدة زندگی مدرن ایجاب میکند که از همان کودکی به پرورش این بعد از زندگی و معنویت پرداخت تا در سایه رشد تفکر و تقویت کیفیت فلسفیدن و اندیشهورزی رابطة خلاق و فعال اجتماعی و تصمیمگیری درست در موقعیتهای مختلف،نیز نایل شد. P4C یا فلسفه برای کودک با محوریت ابزاری داستان اساساً برای این مهم به وجود آمده است و با توجه به اهمیت مؤلفه فرهنگ وابستگی در آن، مثنوی معنوی مرجعی است که به دلیل تنوع و حجم بالای حکایات، نیز احتواء به مباحث متعدد فلسفی _ عرفانی اعم از هستیشناسی، معرفتشناسی،.... به عنوان یکی از مناسبترین منابع موجود برای طرح و بحث در حلقه کندوکاو فلسفی کودک ایرانی پیشنهاد میشود، لذا مقاله حاضر ضمن تأکید بر مولفه فرهنگ وابستگی قوی حکایات مثنوی و دریافتهای عرفانی پی آیند آن به بررسی مباحث نهگانه شناختی- فلسفی مناسب کودکان از هستیشناسی تا فلسفه سیاست در خلال آن ها میپردازد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد