فهرست مقالات حجت اله غ منیری


  • مقاله

    1 - بررسی شاخص‌های ادب غنایی در اشعار آیینی ملک‌الشعرا بهار
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , شماره 1 , سال 16 , بهار 1403

    شعر آیینی به دلیل غلبۀ احساسات شاعر، یکی از مهم‌ترین گونه‌های ادب غنایی است و بالتبع اکثر شاخص‌های صوری و محتوایی ادبیّات غنایی در زیربنای آن به‌کار رفته‌است. این پژوهش، با هدف بررسی و تبیین بازتاب شاخص‌های ادب غنایی در اشعار آیینی ادبیّ چکیده کامل

    شعر آیینی به دلیل غلبۀ احساسات شاعر، یکی از مهم‌ترین گونه‌های ادب غنایی است و بالتبع اکثر شاخص‌های صوری و محتوایی ادبیّات غنایی در زیربنای آن به‌کار رفته‌است. این پژوهش، با هدف بررسی و تبیین بازتاب شاخص‌های ادب غنایی در اشعار آیینی ادبیّات مشروطه فارسی -مطالعه موردی اشعار آیینی ملک‌الشعرا بهار- انجام شده‌است. ملک‌الشعرا بهار از شاعران برجستۀ دورۀ مشروطه و ملک‌الشعرای آستان قدس رضوی در سرایش اشعار آیینی به‌ویژه در رثای پیامبر و امامان معصوم ید طولایی داشت. او حقیقت سیمای معصومین علیه‌السلام را با تخیّلی سرشار از عاطفه و احساس سروده و آنان را در آیینۀ شعرش در قالب زبانی غنایی توصیف کرده‌است. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی_توصیفی و بر پایۀ مطالعات کتابخانه‌ای انجام شده و در پی پاسخ به چندی و چونی شاخص‌های ادب غنایی در اشعار آیینی ملک‌الشعرا بهار است تا بسامد و برجستگی آن‌ها را نشان دهد. دستاورد پژوهش نشان می‌دهد، شاخص‌های محتواهایی چون وصف، دید منفی نسبت به روزگار، اشاره به اعیاد مذهبی و ولادت معصومین و ... در شعر بهار برخاسته از عاطفۀ شاعر (غم و شادی) است که در ساختارهای بلاغی (شاخص‌های صوری)، تشبیه، استعاره و نیز زبانی غنایی با واج‌آرایی و موسیقی غنایی نمود یافته است.

    پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - جلوه‌های انتقاد اجتماعی ـ سیاسی در شعر معاصر ایران و سوریه (مطالعه موردی: مهدی اخوان ثالث و محمّد الماغوط)
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , شماره 28 , سال 8 , تابستان 1403

    شاعران متعهد و مردمی، این را رسالت خود می‌دانند که مشکلات و مسائل مختلف اجتماعی را در آینۀ اشعار خویش منعکس نمایند. این سرایندگان اغلب خود رنج و درد ناشی از جنگ، استعمار، استبداد، خفقان، سرکوب و فضای بستۀ سیاسی را تجربه کرده‌اند و در جهت بیداری و ترغیب مردم چکیده کامل

    شاعران متعهد و مردمی، این را رسالت خود می‌دانند که مشکلات و مسائل مختلف اجتماعی را در آینۀ اشعار خویش منعکس نمایند. این سرایندگان اغلب خود رنج و درد ناشی از جنگ، استعمار، استبداد، خفقان، سرکوب و فضای بستۀ سیاسی را تجربه کرده‌اند و در جهت بیداری و ترغیب مردم، دست به ‌قلم برده‌اند. پژوهش پیش‌رو که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، در پی آن بوده است تا جلوه‌هایی از انتقاد اجتماعی ـ سیاسی در سروده‌های مهدی اخوان ثالث (از ایران) و محمّد الماغوط (از سوریه) را بررسی کرده و از این منظر وجوه تشابه و تمایز هر یک را نسبت به موضوع یاد شده در معرض نگاه خواننده قرار دهد. آنچه از جستجوی انجام شده به‌دست آمد به طور اختصار عبارت از آن است که: شاعران این تحقیق، انتقاد از انسداد سیاسی و عدم وجود آزادی، انتقاد از بی‌تدبیری و بی‌کفایتی حاکمان، انتقاد از غفلت‌زدگی و بی‌دردی مردم، انتقاد از سستی مبارزان، انتقاد از جنگ‌طلبی و... را در دستور کار خود قرار داده و بازتاب داده‌اند. اخوان ثالث و ماغوط درصدد آن بوده‌اند تا با برانگیختن احساسات ملّی و کهن، نیز، مردم را از غفلت و روزمرگی رهانده و نسبت به افتخارات گذشته‌شان آگاهی داده، باشد که هویّت از دست‌رفته را بازیافته و بدان ـ در جهت رسیدن به یک جامعه آرمانی ـ حیاتی دوباره بخشند.

    پرونده مقاله