این پژوهش، به منظور مطالعه اثر سطوح مختلف شوری آب مصرفی بر روند تجزیه پذیری شکمبه ای دانه جو با استفاده از روش کیسه های نایلونی در گوسفندان شال ایرانی انجام شد. تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام دانه جو با استفاده از هشت راس قوچ توده شال کانولهگذاری شده در شکمبه که سط چکیده کامل
این پژوهش، به منظور مطالعه اثر سطوح مختلف شوری آب مصرفی بر روند تجزیه پذیری شکمبه ای دانه جو با استفاده از روش کیسه های نایلونی در گوسفندان شال ایرانی انجام شد. تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام دانه جو با استفاده از هشت راس قوچ توده شال کانولهگذاری شده در شکمبه که سطوح مختلف شوری آب شامل گروه شاهد (480)، 4000، 8000 و 12000 میلیگرم بر لیتر مجموع مواد جامد محلول در آب را دریافت می کردند، با روش کیسههای نایلونی تعیین شد. از نظر تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام در تمام زمانهای انکوباسیون به غیر از زمان اولیه، تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت. در زمان نهایی انکوباسیون، مصرف آب شور سبب افزایش تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام دانه جو نسبت به تیمار شاهد گردید. بین تیمارهای آزمایشی از نظر تجزیه پذیری موثر (ED) ماده خشک و پروتئین خام نیز تفاوت معنیداری مشاهده شد، به طوریکه با افزایش سطح شوری، تجزیه پذیری موثر ماده خشک و پروتئین خام دانه جو در اغلب موارد افزایش یافت. بخش پروتئین سریع تجزیهشونده (QDP) تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت اما بخش پروتئین کند تجزیهشونده (SDP) در سطح تغذیه نگهداری (با سرعت عبور دو درصد در ساعت) بهطور معنیداری افزایش یافت که بالاترین مقدار مربوط به تیمار حاوی 8000 میلیگرم بر لیتر مجموع مواد جامد محلول در آب به دست آمد. از نظر پروتئین قابل متابولیسم نیز در سطح تغذیه نگهداری بین تیمارهای آزمایشی تفاوت معنیدار بوده و کمترین مقدار آن در تیمار حاوی 8000 میلیگرم بر لیتر مجموع مواد جامد محلول در آب مشاهده شد. در یک نتیجهگیری کلی به نظر میرسد مصرف آب شور در حیوانات مورد آزمایش، تجزیه پذیری شکمبهای دانه جو را تحت تاثیر قرار داده و موجب افزایش تجزیه پذیری موثر ماده خشک و پروتئین خام و کاهش مقدار پروتئین قابل متابولیسم آن در سطح تغذیه در حد نگهداری شده است.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسی کارآیی تخمیر میکروارگانیسمهای مدفوع در مقایسه با میکروارگانیسمهای شیرابه شکمبه برای برآورد ارزش غذایی دانه های ذرت و سورگوم در نشخوارکنندگان با روش تولید گاز آزمایشگاهی است. برای انجام آزمایش تولید گاز با استفاده از دو روش شیرابه شکمبه و سوسپانس چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی کارآیی تخمیر میکروارگانیسمهای مدفوع در مقایسه با میکروارگانیسمهای شیرابه شکمبه برای برآورد ارزش غذایی دانه های ذرت و سورگوم در نشخوارکنندگان با روش تولید گاز آزمایشگاهی است. برای انجام آزمایش تولید گاز با استفاده از دو روش شیرابه شکمبه و سوسپانسیون مدفوع؛ لیکور شکمبه و سوسپانسیون مدفوع از سه رأس گوسفند فیستولهشده توده قزل اخذ شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در مواد خوراکی مورد آزمایش، تفاوت معنیداری از نظر تولید گاز در زمانهای مختلف انکوباسیون بین دو روش یاد شده وجود نداشت. از نظر حجم گاز حاصل از بخش قابل تخمیر (A) برای دانه ذرت بین روشهای مورد آزمایش اختلاف معنیداری مشاهده نشد، اما مقدار این فراسنجه در دانه سورگوم با روش سوسپانسیون مدفوع به طور معنیداری بیشتر از روش شیرابه شکمبه بود (05/0p <). مقادیر انرژی قابل متابولیسم، انرژی خالص شیردهی، قابلیت هضم ماده آلی و اسیدهای چرب زنجیر کوتاه برآورد شده مواد خوراکی مورد آزمایش از روی مقدار تولید گاز با استفاده از شیرابه شکمبه و سوسپانسیون مدفوع تفاوت معنیداری با هم نداشتند. مقدار گاز تولیدی در روش شیرابه شکمبه از روی مقدار گاز تولیدی با روش سوسپانسیون مدفوع برای دانه سورگوم و دانه ذرت با استفاده از معادلات رگرسیونی حاصل از نتایج این تحقیق به ترتیب (6353/1-X 8929/0=Ysorghum و 4097/3- X 9657/0=Ycorn) قابل برآورد است. با توجه به نتایج پژوهش به نظر میرسد سوسپانسیون مدفوع، جایگزین مناسبی برای شیرابه شکمبه در روش تولید گاز آزمایشگاهی جهت ارزشیابی مواد خوراکی نشخوارکنندگان میباشد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد