یکی از ویژگیهای برجسته تمامی آثار داستانی با بنمایههای ذهنی، رمزآمیز بودن آنهاست به طوری که این ویژگی در شاهنامه و هفت پیکر، جلوه و برجستگی خاصی دارد از آنجایی که شهریاران و پهلوانان برای گشودن رمزهای پیچیده و طلسمات، به مدد نیروی اهورایی و خردورزی به مبارزه با نیرو أکثر
یکی از ویژگیهای برجسته تمامی آثار داستانی با بنمایههای ذهنی، رمزآمیز بودن آنهاست به طوری که این ویژگی در شاهنامه و هفت پیکر، جلوه و برجستگی خاصی دارد از آنجایی که شهریاران و پهلوانان برای گشودن رمزهای پیچیده و طلسمات، به مدد نیروی اهورایی و خردورزی به مبارزه با نیروهای اهریمنی میپرداختند و گاه برای گشودن گرههای فرو بسته و دشوار به کردارهای رمزآمیز روی میآوردند و به میمنت رمزگشایی به شادخواری و بزم میپرداختند. قهرمانان داستانها جهت گشودن رمزها و اسرار نهفته از ابزارهایی چون اخترشناسی و پیش بینی تقدیر الهی، و مشورت با موبدان و روحانیون و خوابگزاران سخن میگویند، و گاه برای نایل شدن به پیروزی، به طالع بینی و شناختن حالات سعد و نحس اختران سپهری روی میآورند. در این مقاله، به شیوه توصیفی- تحلیلی و مقایسهای علت یابی علمی به عمل آمده است و نتیجه تحقیق نشان میدهد اغلب جشنها ریشه در گشایش رمزها و طلسمها داشته است.
تفاصيل المقالة
عرفان اجتماعی، عرفانی است که به جامعه با سه عنصر هدایت، تربیت و ولایت مینگرد و دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: 1- عقلانیت 2- معنویت 3- حرّیت 4- عدالت. عارف براساس عناصر سه گانه هدایت، تربیت و ولایت باید جامعه را به سوی عاقل شدن، معنوی گشتن (آزادگی یا آزادی درونی) أکثر
عرفان اجتماعی، عرفانی است که به جامعه با سه عنصر هدایت، تربیت و ولایت مینگرد و دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: 1- عقلانیت 2- معنویت 3- حرّیت 4- عدالت. عارف براساس عناصر سه گانه هدایت، تربیت و ولایت باید جامعه را به سوی عاقل شدن، معنوی گشتن (آزادگی یا آزادی درونی)، آزادی بیرونی (آزادی اجتماعی) و آنگاه عدالت اجتماعی در ابعاد مختلف حرکت دهد و این امر در مرتبه حدّاقلی رشد عقلی و معنوی جامعه امکان پذیر خواهدبود. براساس اندیشههای لوکاچ انسان با بازگشت به ارزشهای اصیل و معنوی میتواند روح سرگشته و نیازمند خود را سیراب کند و لذّت و رضایت را در مفاهیم ماورایی و الهی مانند یاری کردن دیگران، مهرورزی و نوع دوستی فراهم کند. شفیعی کدکنی نیز از شاعران پیشتاز در عرصههای اجتماعی و فرهنگی است که با دغدغههای انسانی و با احساس مسئولیّت درباب وطن، مردم و جامعه عصر خویش، در اشعار خود چهرهای بارز دارد. وی آرمانهای خود را با بهرهگیری از عناصر طبیعی و استفاده از زبانی نمادین مطرح می کند و از عشق و انسانیت و آزادگی و معرفت سخن می گوید جورج لوکاچ هم خودآگاهی اخلاقی را چیزی جز فداکاری نمیداند و برای رسیدن به هدفهای اجتماعی، به تشریح راهها و نظریههایی میپردازد که سرانجام آن به ایجاد نظم تعیین شده در جامعه منجرشود ، نظمی که در آن، عصر وابستگی اقتصادی، که سبب تنزّل کرامت انسانی می شود به پایان می رسد. این مقاله با این هدف ، اندیشه و گفتههای هنری آنان را بررسی کرده است.
تفاصيل المقالة
در بررسی تطبیقی و تحلیل گرانة شادخواری های شهریاران دولتمند در شاهنامه و هفت پیکر پی می بریم که آنان چگونه با به کارگیری آیین های ملّی و باورها و کهنالگوهای باستانی و دستورات دینی چون نیک اندیشی و نیکوکاری، روز به روز بر حکومت خویش رونق و دوام می بخشیدند و با داد و دهش أکثر
در بررسی تطبیقی و تحلیل گرانة شادخواری های شهریاران دولتمند در شاهنامه و هفت پیکر پی می بریم که آنان چگونه با به کارگیری آیین های ملّی و باورها و کهنالگوهای باستانی و دستورات دینی چون نیک اندیشی و نیکوکاری، روز به روز بر حکومت خویش رونق و دوام می بخشیدند و با داد و دهش و بخشش و گستردن خوان به عامة مردم و برپایی جشن های مردمی و ملّی و دینی بر شادخواری و بهره مندی خود و مردم از موهبت های ایزدی می افزودند. پادشاهانی که دولت پایدار و عمر پربار داشتند، پروردگار خویش را بامدادان و شامگاهان ستایش کرده و خردمندان و روحانیون و اخترشناسان را ارج می نهادند و در انجام و فرجام امور خطیر با آنان مشورت می نمودند. نتایج تحقیق نشان می دهد عناصری چون داشتن فرّة ایزدی و خوش چهره بودن حاکمان، برخورداری از توانایی جسمانی و دلاوری، پگهخیزی، نیایش، نیک اندیشی، بهره گیری از موسیقی، از عوامل دولتمندی و شادخواری های شهریاران ایران بوده است که در برخی موارد فردوسی و در پاره ای مسائل نیز نظامی نگاه عمیق تری به آن ها داشته اند و در صفحات این مقاله با ذکر نمونه های متعدد بررسی شده است.
تفاصيل المقالة
کتابهای تاریخ و آگاهی طبقاتی از جورج لوکاچ و آئینهای برای صداها و هزارة دوم آهوی کوهی از شفیعی کدکنی اگر چه از لحاظ صوری متفاوت و در قالبهای غیر همگون به نظر میرسند، امّا در باطن دارای بنیانی همسان فکری هستند که حاصل تشابه دیدگاههای دو متفکّر غربی و شرقی در تبیین ع أکثر
کتابهای تاریخ و آگاهی طبقاتی از جورج لوکاچ و آئینهای برای صداها و هزارة دوم آهوی کوهی از شفیعی کدکنی اگر چه از لحاظ صوری متفاوت و در قالبهای غیر همگون به نظر میرسند، امّا در باطن دارای بنیانی همسان فکری هستند که حاصل تشابه دیدگاههای دو متفکّر غربی و شرقی در تبیین عدالت اجتماعی برای جامعهای پویا است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی این آثار در جهت نشان دادن وحدت نیازهای انسان و جامه عمل پوشاندن به آرزوهای انسان آرمانی با کرامت اجتماعی است که علیرغم تفاوتهای مکانی به علّت همسانی مسائل زندگی در عصر حاضر است. روش انجام این پژوهش توصیفی– تحلیلی با بهرهگیری از یادداشتهای کتابخانهای است. هدف در پژوهش حاضر این است که با تکیه بر اساس نظریّة آگاهی طبقاتی فردی، واکنش عقلانی، ایجاد نیروی محرّکه و کاهش نابرابریها برای توسعة اجتماعی و فرهنگی مورد کنکاش قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که روند شکلگیری آگاهیهای اجتماعی با محتوای اجتماعی و فلسفی روشن بینانه این آثار از سه مرحله برخوردار است. مرحلة آگاهی که به شکل شئوارگی آشکار میگردد. در مرحلة دوم اعتراض وارد شکلهای نمادین میشود و در نهایت بر مرحلة تثبیت میانجامد که هدف متعالی دو متفکّر آزادمنش است.
تفاصيل المقالة
نظامی با گذشت بیش از هشت قرن، همچنان بلندترین قلّه داستان سرایی را در ادبیات به خود اختصاص داده است و پنج گنج وی قدرت سخنوری اش را در موضوعات گوناگون عرفانی، عاشقانه، تاریخی و حماسی در معرض دید خوانندگان به نمایش میگذارد. گویی قدرت سخندانی و خلوص ایمان وی، با توفیق آسم أکثر
نظامی با گذشت بیش از هشت قرن، همچنان بلندترین قلّه داستان سرایی را در ادبیات به خود اختصاص داده است و پنج گنج وی قدرت سخنوری اش را در موضوعات گوناگون عرفانی، عاشقانه، تاریخی و حماسی در معرض دید خوانندگان به نمایش میگذارد. گویی قدرت سخندانی و خلوص ایمان وی، با توفیق آسمانی و الهامات غیبی همراه بوده است و نه تنها در تک تک ابیاتش، کمال هنر نمایی و زیبایی هایی ادبی در لفظ و معنی، طراوت و تازگی به کلامش داده است بلکه در تمام داستان هایش پیامهای اخلاقی و انسان مدارانه و معرفت نفس و شناخت حق تعالی را به حاکمان زمان به طور اخصّ و عموم مردم به طور اعم سفارش کرده است. هر چند هفت پیکر نظامی را غنایی و حماسی دانسته اند و به ظاهر در بر دارنده استغراق بهرام گور در عشرت و لذّت شکار و دلدادگی به دلارایی های دختران هفت اقلیم در هفت گنبد است اما پیام کلی و هدف غایی این منظومه سوق دادن خوانندگان به مضامین اخلاقی و اندیشه های متعالی انسانی و آموزه ها و پند و عبرت است. آموزه های تربیتی و تعلیمی که همچون آیینه ای در مسیر تکامل و رستگاری نوع بشر است. در پشت پرده داستان ها و حکایت های هفت پیکر، مفاهیم عمیق تربیتی چون خداجویی و توکّل و اعتماد به خدا، عدل گرایی و ظلم ستیزی، فراگیری علم و هنر و خردورزی، ترک تعلّقات دنیای ناپایدار، رهایی از حرص و طمع، نکوهش عیّاشی شهوت و هوسرانی، نیکی اندیشی و بیزاری از بد گوهران و دوستان منافق، اهمیّت تلاش و مشاوره با اندیشمندان در اداره امور مملکتی، بخشش و احسان، رعیّت نوازی و دهها نکته اخلاقی دیگر که رعایت آنها انسان را در دنیا و آخرت رستگار و خوشنام می کند. در این مقاله با ذکر شواهد به جنبه های تعلیمی و موعظه های اخلاقی هفت پیکر پرداخته شده است.
تفاصيل المقالة
شعر عاشیقهای آذربایجان از نابترین آفرینشهای ادبی وهنری و از ژانرهای مختلف فولکلور آذربایجان است که به واسطة ذوق هنری مردم و توانمندی کمنظیر زبان ترکی از لحاظ ایده، مضمون، شکل و فرم جایگاه منحصر به فردی را در ادبیّات شفاهی داراست و با شاخ و برگ عنصر فرهنگی خود در زبا أکثر
شعر عاشیقهای آذربایجان از نابترین آفرینشهای ادبی وهنری و از ژانرهای مختلف فولکلور آذربایجان است که به واسطة ذوق هنری مردم و توانمندی کمنظیر زبان ترکی از لحاظ ایده، مضمون، شکل و فرم جایگاه منحصر به فردی را در ادبیّات شفاهی داراست و با شاخ و برگ عنصر فرهنگی خود در زبان عاشیقها جذابیّت خاصی خلق میکند، شعر شفاهی ادبیّات عاشیقی در عصر صفوی با ظهور عاشیق قربانی شروع میشود که با زبان حماسی خود افق جدیدی در ادبیّات شفاهی ادبیّات عاشیقی میگشاید، به تبع آن شاعران، عاشیقها و نقّالان قالبهای مختلف شعری را با توجّه به موقعیّت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، شکلهای متفاوتی به وجود میآورند که حائز اهمّیّت فراوان در ادبیّات عامیانه دنیاست. این مقاله نیز تلاش نموده است تا شعر عاشیقی را از عصر صفوی تا قاجار از منظر فرم شناسی مورد بررسی قرار دهد و با این هدف به این سؤال پاسخ دهد که هنر عاشیقهای آذربایجان در ژانرهای مختلف در صورت بندی و فرم شناختی چگونه است.
تفاصيل المقالة
چکیدهﺣﻤﺎﺳـﻪﻫﺎی ﻣﻠّﻲ اﻳﺮان از ﻣﻴﺎن اﻧﺒـﻮﻫﻲ از اﻓﺴـﺎﻧﻪﻫﺎ و رواﻳﺖﻫﺎی ﻣﻜﺘـﻮب و ﺷﻔﺎﻫﻲ ﺑﺮآﻣـﺪهاﻧﺪ و برجستهترین ﺳﻨﺪ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪه از ﮔﺬﺷﺘﺔ ﺑﺴﻴﺎر ﻛﻬﻦ اﻳﺮان و ﺑﺎزﺗﺎب زﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﻣﻬﻢّ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻧﺴﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اﻳﻦ ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر میآیند. هدف اصلی این تحقیق مقایسۀ رابطۀ سبک أکثر
چکیدهﺣﻤﺎﺳـﻪﻫﺎی ﻣﻠّﻲ اﻳﺮان از ﻣﻴﺎن اﻧﺒـﻮﻫﻲ از اﻓﺴـﺎﻧﻪﻫﺎ و رواﻳﺖﻫﺎی ﻣﻜﺘـﻮب و ﺷﻔﺎﻫﻲ ﺑﺮآﻣـﺪهاﻧﺪ و برجستهترین ﺳﻨﺪ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪه از ﮔﺬﺷﺘﺔ ﺑﺴﻴﺎر ﻛﻬﻦ اﻳﺮان و ﺑﺎزﺗﺎب زﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﻣﻬﻢّ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻧﺴﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اﻳﻦ ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر میآیند. هدف اصلی این تحقیق مقایسۀ رابطۀ سبکهاى همسرگزینى (جمع گرا و فردگرا) با کیفیّت و پایداری ازدواج در متون کهن حماسی است. پرسش این تحقیق آن است که سبک همسرگزینی در ایران باستان جمع گرا است یا فردگرا و کدام یک برای ثبات و پایداری کیفیّت ازدواج و سازگاری زوجها میتواند پیشنهاد گردد؟ محدوده و جامعۀ مورد مطالعه، متون کهن حماسیِ فرامرزنامه، بهمن نامه، گرشاسب نامه، سام نامه، شهریارنامه و کوش نامه هستند که به لحاظ محتوا و شکل، به نوعی ادامه دهندة جریان حماسهسرایی بعد از شاهنامۀ فردوسی در ایران محسوب میشوند. یافته های تحقیق نشان میدهد که عشق متعهّدانه، رضایتمندی خانواده و بزرگان، آزادی فردی، بیشتر شدن علاقۀ زوجین بعد از گذشت زمان به همدیگر، فرزندآوری با هدف تداوم نسل نیاکان و به پای داشتن دین از جمله علل پایداری و بالاتر بودن کیفیّت ازدواج در همسرگزینی به سبک جمع گرا محسوب میگردد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications