در این تحقیق به منظور مطالعه تاثیر محلولپاشی انواع اسیدهای آمینه بر پاسخهای بیوشیمیایی گیاه دارویی عروسک پشت پرده (Physalis alkekengi L.)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی کرج در سال زراعی 98-13 أکثر
در این تحقیق به منظور مطالعه تاثیر محلولپاشی انواع اسیدهای آمینه بر پاسخهای بیوشیمیایی گیاه دارویی عروسک پشت پرده (Physalis alkekengi L.)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی کرج در سال زراعی 98-1397 انجام شد. تیمارها در پنج سطح محلولپاشی اسیدهای آمینه شامل {شاهد (A0)، تریپتوفان (یک میلی گرم در لیتر) (A1)، گلایسین (یک میلی گرم در لیتر) (A2)، تیروزین (یک میلی گرم در لیتر) (A3) و آرژنین (یک میلی گرم در لیتر) (A4) اجرا شد. متغیرهای اندازهگیری شده شامل: میزان کاروتنوئید، آنتوسیانین، پرولین، فنل، بتاکاروتن، لیکوپن، اسید آسکوربیک و آلکالوئید بودند. ابعاد کرتها 3×3 متر، فاصله بین هر کرت یک متر در نظر گرفته شد. عملیات کاشت در اردیبهشت1396 بهصورت دستی انجام شد. عملیات محلول پاشی روی گیاهان قبل از شروع گلدهی آغاز شد. در زمان نمونه برداری از هر تیمار سه تکرار و از هر تکرار سه نمونه برداشت شد. نتایج نشان داد که محلول پاشی اسیدهای آمینه روی همه صفات مورد ارزیابی تاثیر معنی داری (p ≤ 0.01) داشت و بیشترین مقادیر کاروتنوئید (83/12 میلی گرم بر گرم وزن تازه برگ)، بتاکاروتن (035/0 میلیگرم بر گرم وزن تازه برگ) و لیکوپن (017/0 میلی گرم بر گرم وزن تازه برگ) از محلول پاشی آرژنین، بیشترین میزان صفات اسید آسکوربیک (2/24 میلی گرم بر گرم وزن تازه برگ) و آلکالوئید (25/42 درصد) از محلول پاشی تریپتوفان، بیشترین میزان پرولین (4/1 میلیگرم بر گرم وزن تازه برگ) از گلایسین و بیشترین میزان آنتوسیانین (25/12 میلی گرم بر گرم وزن خشک برگ) و فنل (44/32 میلیگرم معادل گالیک اسید بر گرم وزن تازه برگ) از تیمار شاهد (عدم محلول پاشی) به دست آمد. به طورکلی نتایج نشان داد که محلول پاشی اسیدهای آمینه به عنوان نوعی محرک زیستی بر بهبود ویژگی های کیفی گیاه عروسک پشت پرده تاثیر مثبتی داشته اند و سبب افزایش تولید ترکیبات بیوشیمیایی گیاه شده است.
تفاصيل المقالة
باریجه (Ferula gummosa Boiss.) یک گیاه دارویی با ارزش تجاری است که در لیست گیاهان در معرض انقراض قرار دارد. یکی از مشکلات عمده در کشت این گیاه خواب بذر و جوانهزنی است. این آزمایش با هدف بررسی اثر تیمارهای مختلف شیمیایی، هورمونی و دمایی بر شکست خواب بذر باریجه در قالب ط أکثر
باریجه (Ferula gummosa Boiss.) یک گیاه دارویی با ارزش تجاری است که در لیست گیاهان در معرض انقراض قرار دارد. یکی از مشکلات عمده در کشت این گیاه خواب بذر و جوانهزنی است. این آزمایش با هدف بررسی اثر تیمارهای مختلف شیمیایی، هورمونی و دمایی بر شکست خواب بذر باریجه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 21 تیمار در چهار تکرار انجام شد. درصد و سرعت جوانهزنی بذر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. این آزمایش در سال 1394 در پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی انجام شد. نتایج نشان داد که تیمارهای مختلف شکست خواب اثر معنیداری بر درصد و سرعت جوانهزنی بذر گیاه باریجه در سطح یک درصد داشتند. بیشترین درصد جوانهزنی (۹۵ درصد) در تیمار ترکیبی شامل 5 دقیقه خراشدهی با اسید سولفوریک 96 درصد +30 دقیقه آبشویی در آب 40 درجه سانتیگراد + 7 روز آبنوشی+40 روز سرمادهی مرطوب + اسید جیبرلیک 1000 پیپیام مشاهده شد. بیشترین سرعت جوانهزنی بذر باریجه در تیمار ترکیبی شامل 10 دقیقه خراشدهی با اسید سولفوریک 96 درصد +60 دقیقه آبشویی در آب 40 درجه سانتیگراد + 40 روز سرمادهی مرطوب+ اسید جیبرلیک 1000 پیپیام بود. بر طبق نتایج آزمایش، تیمار خراشدهی با اسیدسولفوریک و آبشویی(رفع رکود فیزیکی)؛ و در ادامه تیمار سرمادهی مرطوب + اسید جیبرلیک (رفع رکود مورفوفیزیولوژیکی)؛ باعث بهبود جوانه زنی بذر شده است. بنابراین، این پژوهش نشان داد که در بذر گیاه باریجه، هر دو رکود فیزیکی و مورفوفیزیولوژیکی وجود دارد.
تفاصيل المقالة
لعل کوهستان (Oliveria decumbens Vent.) یکی از گیاهان با ارزش دارویی در مناطق غربی ایران است که برداشت بیرویه آن از رویشگاههای طبیعی سبب افزایش خطر انقراض این گونه منحصر به فرد شده است. از این روی بهمنظور بررسی تنوع 25 جمعیت لعل کوهستان، آزمایشی با استفاده از أکثر
لعل کوهستان (Oliveria decumbens Vent.) یکی از گیاهان با ارزش دارویی در مناطق غربی ایران است که برداشت بیرویه آن از رویشگاههای طبیعی سبب افزایش خطر انقراض این گونه منحصر به فرد شده است. از این روی بهمنظور بررسی تنوع 25 جمعیت لعل کوهستان، آزمایشی با استفاده از 18 صفت مورفوفیزیولوژیکی و درصد اسانس در قالب طرح آماری بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در یک مزرعه تحقیقاتی در دزفول اجرا شد. نمونهها در اواسط خرداد ماه 1395 در زمان گلدهی کامل از سطح مزرعه جمعآوری شد. سپس صفات مورفوفیزیولوژیکی آنها اندازهگیری و استخراج اسانس به روش تقطیر با آب و توسط دستگاه کلونجر انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد بین جمعیتها از نظر این صفات، تنوع وجود دارد. با محاسبه واریانس ژنتیکی و محیطی مشخص شد که تغییرات اغلب صفات به غیر از طول، عرض و نسبت عرض به طول برگ، قطر چترک، نسبت وزن خشک به تر و نسبت کلروفیل a به b، تحت تاثیر عوامل ژنتیکی بود. سپس توارثپذیری عمومی صفات عملکردی لعل کوهستان اندازهگیری شد و میزان اسانس، تعداد چترک در بوته و وزن خشک یکصد چترک بهترتیب مقادیر 91/0، 50/0 و 77/0 را به خود اختصاص دادند. نتایج همبستگی صفات و رگرسیون گام به گام نشان داد بافت گل و میوه در لعل کوهستان، بیشترین تاثیر مستقیم را در افزایش درصد اسانس و وزن خشک یک صد چترک داشت. براساس نتایج تجزیه عاملی، سه مولفه اصلی که در مجموع 6/78 درصد از کل تنوع بین صفات را توجیه کردند، عبارت بودند از مولفه بیوماس گیاه به عنوان عامل اول و درصد اسانس و وزن گل بهترتیب مولفه دوم و سوم. نتایج تجزیه خوشهای (کلاستر) نشان داد که جمعیتها در 5 گروه قرار گرفتند. گروه سوم و پنجم بهترتیب با بیشترین میانگین میزان اسانس و حداکثر وزن خشک یکصد چترک در بوته، پتانسیل کشت و کار و تبدیل شدن به رقم را دارا بودند. همچنین جمعیتهای موجود در کلاسترهای 1 و 4 بهدلیل وجود بیشترین فاصله ژنتیکی از یکدیگر میتوانند جهت تلاقی و تولید بذور سینتتیک مورد استفاده قرار گیرند.
تفاصيل المقالة
در مطالعه حاضر، تأثیر ارتفاع از سطح دریا روی خصوصیات رشدی و همچنین میزان و اجزای اسانس گیاه زنجبیل شامی (Inula helenium L.) مورد مطالعه قرار گرفت. این گیاه در مرحله گلدهی در نیمه اول تیر 1397 و 1398 در طبقات ارتفاعی مختلف منطقه زنجان (از 1200 تا 2400 متر از سطح دریا) ج أکثر
در مطالعه حاضر، تأثیر ارتفاع از سطح دریا روی خصوصیات رشدی و همچنین میزان و اجزای اسانس گیاه زنجبیل شامی (Inula helenium L.) مورد مطالعه قرار گرفت. این گیاه در مرحله گلدهی در نیمه اول تیر 1397 و 1398 در طبقات ارتفاعی مختلف منطقه زنجان (از 1200 تا 2400 متر از سطح دریا) جمع آوری گردید و صفات رشدی اندام های گیاه شامل برگها، ساقهها، گلها و ریشهها اندازهگیری گردید. در پاییز همزمان با پایان دوره رشد سالانه گیاهان، اندام زیرزمینی گیاه برای ارزیابی میزان اسانس و ترکیبات آن برداشت شدند. اسانسگیری از نمونه ها با استفاده از دستگاه کلونجر به مدت ۳ ساعت و شناسایی اجزای تشکیل دهنده اسانس زنجبیل شامی با استفاده از دستگاه GS-MS انجام شد. نتایج نشان داد کلیه صفات رشدی و میزان و اجزای اسانس گیاه زنجبیل شامی بطور معنیداری تحت تاثیر ارتفاع محل رویش متفاوت بودند. اگرچه صفات رشدی مختلفی مانند وزن خشک برگ و ساقه، عرض وطول برگ، تعداد برگ و ارتفاع گیاه با افزایش ارتفاع رویشگاه روند کاهشی نشان دادند ولی وزن خشک ریزوم، قطر ریزوم و میزان اسانس با افزایش ارتفاع از سطح دریا افزایش یافتند. اجزای تشکیل دهنده اسانس زنجبیل شامی با افزایش ارتفاع دستخوش تغییراتی شد، به طوریکه با افزایش ارتفاع بر محتوی برخی از اجزای اسانس شامل geranyl acetone، verbanol، α-pinene، isoalantolactone و valencene افزوده شد، اما محتوی α-selinene کاهش و تغییراتی در محتوی caryophyllene oxide و β-elemene دیده نشد. بطورکلی نتایج نشان داد که ارتفاع از سطح دریا رویشگاه گیاه زنجبیل شامی، فاکتور مهم و موثری است که بر عملکرد کمی و کیفی آن تاثیر داشته است.
تفاصيل المقالة
گیاهTanacetum pinnatum Boiss. چند ساله و بومی ایران از خانواده ستاره آسا (Asteraceae) میباشد. این گیاه به عنوان ضد آلرژی و ضد التهاب و برای درمان برخی از مشکلات گوارشی استفاده می شود. همچنین اسانس این گیاه دارای ترکیبات آنتی اکسیدانی و ضد باکتری می باشد. در این تحقیق ا أکثر
گیاهTanacetum pinnatum Boiss. چند ساله و بومی ایران از خانواده ستاره آسا (Asteraceae) میباشد. این گیاه به عنوان ضد آلرژی و ضد التهاب و برای درمان برخی از مشکلات گوارشی استفاده می شود. همچنین اسانس این گیاه دارای ترکیبات آنتی اکسیدانی و ضد باکتری می باشد. در این تحقیق ابتدا اندام هوایی گیاه در مرحله گلدهی کامل بهطور تصادفی از چهار استان تهران، البرز، همدان و کرمانشاه از اواسط خرداد تا اواسط مرداد ماه سال 1395 جمع آوری شدند. پس از خشک شدن، عمل اسانس گیری با استفاده از روش تقطیر با آب به کمک دستگاه کلونجر انجام شد. در نهایت پس ازآب گیری از اسانس با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنجی جرمی تجزیه شیمیایی انجام شد. اثر جمعیت بر میزان اسانس برگ و گل (P<0.01) معنی دار بود که به نظر میرسد بهدلیل فاکتورهای جغرافیایی و نوع اقلیم بوده است. تعداد 50 ترکیب با توجه به نتایج GC/MS در اسانس گل و برگ جمعیتها شناسایی شد که 13 ترکیب دارای بیشترین فراوانی در بین جمعیتها و بیشترین درصد در اسانس برگ و گل بودند. گروهبندی جمعیتها بر اساس ارزیابی فیتوشیمایی آنها با پراکنش جغرافیایی آنها مطابقت نداشت. اما در هر حال مناطقی که جمعیت ها دارای میزان ژرانیل استات[1]، بتا اودسمول[2] و کوبنول بالاتری در گل و برگ بودند، از متوسط بارندگی سالیانه و ارتفاع بیشتر، متوسط ساعت آفتابی و درجه حرارت سالیانه کمتری برخوردار بودند (جمعیت 1 و 4). در حالی که در مناطقی که جمعیت ها دارای میزان بالاتری آلفا کادینن[3] در گل بودند، دارای بیشترین متوسط رطوبت نسبی، کمترین میزان بارندگی و درجه حرارت سالیانه بودند. جمعیت 1 دارای بیشترین میزان بتا اودسمول گل و جزو جمعیت هایی بود که بین میزان اسانس گل و برگ و اجزای اسانس همبستگی مثبت نشان داد. در نتیجه بهترین جمعیت در رویشگاه طبیعی جمعیت 1 بود.
تفاصيل المقالة
بهمنظور بررسی اثر محلول پاشی روی و آهن بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه دارویی ختمی (Althaea officinalis L.)تحت شرایط شور، این آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان در سال 1397 انجام شد. در این آزمایش، NaCl أکثر
بهمنظور بررسی اثر محلول پاشی روی و آهن بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه دارویی ختمی (Althaea officinalis L.)تحت شرایط شور، این آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان در سال 1397 انجام شد. در این آزمایش، NaCl در 3 سطح 0، 4 و 8 دسی زیمنس بر متر، سولفات روی در 3 سطح 0، 5/1 و 3 پی پیام و سولفات آهن در 3 سطح 0، 5/1 و 3 پی پیام اعمال گردید. محتوی عناصر سدیم و پتاسیم با دستگاه فلیم فتومتر، آهن و روی با دستگاه جذب اتمی، موسیلاژ اندام هوایی به روش وزنی و فنل کل با دستگاه اسپکتوفتومتر اندازه گیری شد. با افزایش سطح شوری به طور معنی داری (P ≤0.01) میزان پتاسیم، روی و آهن کاهش ولی مقدار سدیم افزایش یافت. با افزایش غلظت روی در شرایط شور و شاهد به طور معنی داری (P ≤0.01) میزان پتاسیم افزایش یافت. محلولپاشی روی و آهن بطور معنی داری (P ≤0.01) سبب افزایش مقدار روی و آهن در برگهای گیاه ختمی گردید. اگرچه افزایش سطح شوری بهطور معنی داری (P ≤0.01) سبب کاهش وزن تر گل نسبت به شرایط بدون تنش شد، اما کاربرد سولفات روی و آهن سبب تعدیل اثرات تنش شد. همچنین سطوح شوری 8 و 4 دسی زیمنس بر متر بهترتیب سبب افزایش 49 و 20 درصدی مقدار موسیلاژ نسبت به شرایط شاهد شدند و محلولپاشی سولفات آهن و روی بطور معنی داری مقدار موسیلاژ را افزایش داد (P ≤0.01). شوری بطور معنی داری (P ≤0.01) سبب افزایش میزان فنول شد و بیشترین میزان فنول (mg/ml 2/65) در تیمار شوری (8 دسی زیمنس بر متر) + سولفات آهن (3 پی پیام) + سولفات روی (صفر پی پیام) مشاهده گردید. بهطورکلی محلولپاشی سولفات آهن و روی در شرایط شوری نه تنها سبب بهبود شرایط تغذیه ای گیاه ختمی، بلکه باعث افزایش عملکرد گل و متابولیت موسیلاژ شد.
تفاصيل المقالة
داروش اروپایی (Viscum album L.) گیاهی نیم انگلی است که اغلب روی درختان و درختچههای جنگلی رشد میکند و به واسطه مواد موثره ارزشمند آن در درمان بیماریهای مختلف از قبیل سرطان کاربرد دارد. نظر به اینکه کمیت و کیفیت مواد مؤثره در این گیاه علاوه بر عوامل ژنتیکی أکثر
داروش اروپایی (Viscum album L.) گیاهی نیم انگلی است که اغلب روی درختان و درختچههای جنگلی رشد میکند و به واسطه مواد موثره ارزشمند آن در درمان بیماریهای مختلف از قبیل سرطان کاربرد دارد. نظر به اینکه کمیت و کیفیت مواد مؤثره در این گیاه علاوه بر عوامل ژنتیکی و محیطی تحت تاثیر درخت میزبان نیز قرار دارد، این مطالعه با هدف بررسی تنوع فیتوشیمیایی 20 جمعیت دارواش روی میزبانهای متفاوت از طریق جمع آوری نمونه از مناطق مختلف استانهای گیلان، مازندران، گلستان و البرز در فصل تابستان سال 1396 در قالب طرح های کاملاً تصادفی انجام شد. استخراج عصارهها به روش رفلاکس با اتانول 70 درصد انجام شد و محتوای سیرینجیک اسید به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالاHPLC ، فلاونوئید کل، و ترکیبات فنلی، پروتئین و فعالیت آنتی اکسیدانی (DPPH) بهروش طیف سنجی نوری در برگ جمعیت های مختلف دارواش اروپایی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد میزان ترکیبات شیمیایی جمعیت های جمعآوری شده دارواش، تحت تاثیر شرایط محیطی از قبیل دما، رطوبت و ارتفاع از سطح دریا و نوع درخت میزبان بود. این جمعیتها در 3 گروه مجزا طبقه بندی شدند. نمونههای جمع آوری شده از استانهای گیلان و البرز تنوع فیتوشیمیایی زیادی نداشتند. جمعیتهای استان گیلان دارای بیشترین میانگین فلاونوئید کل، پروتئین و فعالیت آنتی اکسیدانی بودند. دارواشهای جمعآوری شده از استانها مازندران و گلستان تنوع فیتوشیمیایی بیشتری داشتند و به نظر میرسد علاوه بر شرایط محیطی، نوع درخت میزبان نیز در ایجاد تنوع فیتوشیمیایی دارواش اروپایی در این استانها موثر بوده است.
تفاصيل المقالة
کنارکوهی (رملیک) با نام علمی Ziziphus nummularia درختچهای خاردار متعلق به خانواده Rhamnaceae است که دارای ترکیبات فیتوشیمیایی متنوعی میباشد. این تحقیق با هدف ارزیابی فیتوشیمیایی و مورفولوژیکی جمعیت های درخت کنار کوهی در ارتفاعات مختلف رویشگاههای استان خوزستان انجام ش أکثر
کنارکوهی (رملیک) با نام علمی Ziziphus nummularia درختچهای خاردار متعلق به خانواده Rhamnaceae است که دارای ترکیبات فیتوشیمیایی متنوعی میباشد. این تحقیق با هدف ارزیابی فیتوشیمیایی و مورفولوژیکی جمعیت های درخت کنار کوهی در ارتفاعات مختلف رویشگاههای استان خوزستان انجام شده است. برگ و میوه گیاه از ارتفاعات مختلف رویشگاههای طبیعی استان خوزستان شامل گروههای ارتفاعی 200-0، 400-300، 800-400 و 800-1000 متر ارتفاع از سطح دریا در فصل تابستان و پاییز جمعآوری شد. خصوصیات مورفولوژیکی با استفاده از ابزارهای دقیق اندازه گیری و صفات فیتوشیمیایی با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی مختلف شامل طول برگ، طول خار، وزن میوه رسیده، قطر میوه رسیده، تعداد خارها، و همچنین میزان ترکیبات فنلی، فلاونوئیدها، تاننها و ساپونینها در زیستگاههای مختلف استان خوزستان به طور معنی داری متفاوت است. براساس تجزیه خوشهای صفات مورفولوژیکی، درختانی که در ارتفاع 200 تا 400 متری بودند نسبت به درختانی که در ارتفاع بالاتر از 400 متر قرارداشتند در خوشه مجزا قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل به مولفه اصلی (PCA) نشان داد که صفات طول و عرض برگ، میزان ساپونین و فنل میوه و برگ، و تانن برگ بعنوان مهمترین صفات با بیشترین عامل همبستگی برای تشخیص جمعیتها شناخته شدند. ارتفاع از سطح دریا یک فاکتور مهمی است که تاثیر معنیداری بر صفات مختلف مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه از جمله کیفیت و کمیت برگ و میوه کنار داشته است.
تفاصيل المقالة
اکوفیزیولوژی و فیتوشیمی گیاهان دارویی و معطر
,
العدد5,السنة
9
,
زمستان
1401
به منظور بررسی تغییرات ظاهری برگ گیاه چوچاق طی روش های مختلف خشک کردن و زمان نگهداری، تحقیق حاضر در بهار 1399 در قالب طرح کاملا تصادفی بصورت فاکتوریل در سه تکرار انجام شد. برگ سبز چوچاق از باغات شهرستان نور در مرحله رویشی جمع آوری شد. تیمارهای این مطالعه روش های خشک کرد أکثر
به منظور بررسی تغییرات ظاهری برگ گیاه چوچاق طی روش های مختلف خشک کردن و زمان نگهداری، تحقیق حاضر در بهار 1399 در قالب طرح کاملا تصادفی بصورت فاکتوریل در سه تکرار انجام شد. برگ سبز چوچاق از باغات شهرستان نور در مرحله رویشی جمع آوری شد. تیمارهای این مطالعه روش های خشک کردن در چهار سطح (سایه اتاق با دمای 3±25 درجه سانتیگراد و تهویه مناسب، آون در دمای 55 درجه سانتیگراد، آون خلأ در دمای 55 درجه سانتی گراد و مایکروویو با توان 500 وات) و زمان های نگهداری در سه سطح (روزهای اول، 75 ام و 150 ام) بودند. میزان رنگیزه های گیاهی، شاخص های رنگ سنجی lab، زاویه هیو، شاخص قرمزی، قهوه ای شدن و روشنایی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، اثر متقابل روش های مختلف خشک کردن و مدت زمان نگهداری بر صفات مورد مطالعه تاثیر معنی داری داشته اند. کمترین میزان رنگیزه های سبز گیاهی مربوط به نمونه های سایه خشک بودند که 150 روز مورد نگهداری قرار گرفتند. خصوصیات کیفی نمونه های گیاهی که به ترتیب در آون خلا و آون معمولی در دمای 55 درجه سانتی گراد خشک شدند بیش از سایر تیمارها در تمامی زمان های نگهداری حفظ شد. آزمون رنگ سنجی نشان داد گیاهان خشک شده در روش آون خلا 55 درجه سانتی گراد بر خلاف گیاهان سایه خشک به خوبی رنگ سبز خود را حفظ کردند، البته افزایش مدت زمان نگهداری تا 150 روز موجب کاهش کیفیت ظاهری نمونه های گیاهی به علت تجزیه رنگیزه های فتوسنتزی شد. در مجموع این مطالعه نشان داد که بیشترین سبزینگی و کیفیت ظاهری مربوط به گیاهان خشک شده در آون خلا 55 درجه سانتی گراد بود و در صورت ضرورت انبارداری، نهایتا کمتر از 75 روز نگهداری بهتر از انبارداری طولانی مدت خواهد بود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications