مقدمه و هدف پژوهش: شهروندی مفهومی است که به افراد جامعه هویت رسمی و قانونی میبخشد و از یک طرف متضمن وظایف و مسئولیتها و از طرف دیگر متضمن حقوق و خواستههای افراد است. پژوهش حاضر با هدف توصیف، تبیین و تفسیر تجارب زیستهی دانشآموزان از مولفههای تربیت شهروندی موثر انجا أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: شهروندی مفهومی است که به افراد جامعه هویت رسمی و قانونی میبخشد و از یک طرف متضمن وظایف و مسئولیتها و از طرف دیگر متضمن حقوق و خواستههای افراد است. پژوهش حاضر با هدف توصیف، تبیین و تفسیر تجارب زیستهی دانشآموزان از مولفههای تربیت شهروندی موثر انجام شده است. روش پژوهش: جامعه پژوهش شامل تعداد 54000 نفر دانش آموزان پسر و دختر سالهای سوم و چهارم رشتههای متوسطه نظری استان سیستان و بلوچستان در 6 منطقه آموزشی سال تحصیلی 96-1395 بود. که با روش نمونهگیری هدفمند همگن انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادها، مصاحبهی نیمه ساختاریافته بود که مصاحبه ها حد اشباع دادهها ادامه یافت. روش تجزیه و تحلیل دادها، روش کدگذاری موضوعی و تحلیل تفسیری بود. یافتهها: پس از تجزیه و تحلیل دادهها و حذف کدهای مشترک، کدمفهومی که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان بود استخراج گردید که در 5 دسته اصلی به این شرح دستهبندی شدند: 1ـ بهداشت فردی و جمعی 2ـ قدرشناسی از میراث فرهنگی 3ـ مشارکت 4ـ قانون 5ـ توانایی حل مسئله. نتیجه گیری: این یافتهها نمایانگر آن است که دانشآموزان در ارتباط با مهارتهای شهروندی تجارب مثبت و منفی زیادی را کسب کردهاند که مبین تغییرات در نگرش، اخلاق و... میباشد که آگاهی از آن، برنامهریزی برای مسئولین جامعه را آسانتر میکند.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد1,السنة
15
,
بهار
1397
یکی از وظایف دانشگاهها، توانمندسازی دانشجویان در عرصههای مختلف از جمله شناخت آینده یا آیندهپژوهی است. رشد توانایی آیندهپژوهی دانشجویان میتواند از طریق آموزش در طی سالهای تحصیل بهبود یابد؛ بنابراین میتوان ادعا نمود که یکی از متغیرهای مهم که میتواند بر رشد توانایی أکثر
یکی از وظایف دانشگاهها، توانمندسازی دانشجویان در عرصههای مختلف از جمله شناخت آینده یا آیندهپژوهی است. رشد توانایی آیندهپژوهی دانشجویان میتواند از طریق آموزش در طی سالهای تحصیل بهبود یابد؛ بنابراین میتوان ادعا نمود که یکی از متغیرهای مهم که میتواند بر رشد توانایی آیندهپژوهی دانشجویان تأثیرگذار باشد، کیفیت روشهای تدریس و یادگیری آنان است. هدف این پژوهش طراحی روشهای تدریس مبتنی بر توسعه آیندهپژوهی در آموزش عالی بود که با شیوه پژوهشی کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و بهکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبههایی نیمهساختاریافته با 14 نفر از اساتید صاحبنظران حوزه برنامه درسی و آیندهپژوهی در دانشگاههای استان فارس انجام شد، برای به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی با کمک نرمافزار MAXQDA12 به مفاهیم مجزا تفکیک شدند و 16 مقولة کلی به دست آمد. این مقاله یافتههای مطالعه را در چارچوب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی (4 مقوله)، پدیده محوری (آیندهپژوهی بهعنوان یک رویکرد کلی در تدریس)، راهبردها (3 مقوله)، زمینه (4 مقوله)، شرایط مداخلهگر (2 مقوله) و پیامدها (2 مقوله) تحلیل کرده است.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد5,السنة
12
,
زمستان
1394
هدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی برنامه درسی بین رشتهای آموزش سواد زیست محیطی در دوره متوسطه و از نوع توصیفی – پیمایشی بوده است. در این راستا ابتدا، چارچوب پیشنهادی آموزش سواد زیست محیطی در قالب عناصر چهارگانه برنامه ی درسی (هدف، محتوا، روشهای یاددهی ـ یادگیری و أکثر
هدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی برنامه درسی بین رشتهای آموزش سواد زیست محیطی در دوره متوسطه و از نوع توصیفی – پیمایشی بوده است. در این راستا ابتدا، چارچوب پیشنهادی آموزش سواد زیست محیطی در قالب عناصر چهارگانه برنامه ی درسی (هدف، محتوا، روشهای یاددهی ـ یادگیری و ارزشیابی) و شامل سه مؤلفه دانش، مهارت و نگرش زیست محیطی، تدوین و در اختیار متخصصان محیط زیست و برنامه ریزان درسی، قرار داده شد. نتایج آزمون توزیع دو جملهای و t تک گروهی در سطح (05/0P ≤) نشان دهنده اهمیت گویهها از دیدگاه متخصصان بوده است. سپس چارچوب برنامه درسی سواد زیست محیطی مورد تأیید متخصصان، از طریق تعداد 108 نفر از دبیران زن و مرد، دروس زیست شناسی، شیمی و جغرافیای دوره متوسطه شهرستان آمل در سال تحصیلی 93-92 در قالب پرسشنامه، مورد نظرسنجی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی، با استفاده از نرمافزار لیزرل مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج اعتبارسنجی نشان دهنده برازش مناسب مدل پیشنهادی براساس آزمون خی دو (38/1062=2 و 000001/0P =) و شاخصهای خطای مجموع مجذورات میانگین (065/0 = RMSEA) و واریانس باقیمانده (054/0RMR=) بوده است.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد2,السنة
11
,
تابستان
1393
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو در شهر اصفهان اجرا شد. روش پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو میپردازد. جامعه آماری را دبیران شهر اصفهان تشکیل داده که تعداد آنها 4 أکثر
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو در شهر اصفهان اجرا شد. روش پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو میپردازد. جامعه آماری را دبیران شهر اصفهان تشکیل داده که تعداد آنها 4379 نفر است. با روش نمونهگیری، طبقهای متناسب با حجم (بر حسب تعداد معلمان در نواحی 6 گانه شهر اصفهان) و با استفاده از فرمول کوکران 354 نفر انتخاب گردید و به منظور جمعآوری دادههای پژوهش در بین آنان پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو با 4 بعد توزیع شد. اعتبار پرسشنامه برای کلیه ابعاد ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو از طریق آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. پس از جمعآوری در مرحله اول گویههای 4 بعد توسعه حرفهای مربوط به هدف، محتوا، روش و ارزشیابی شناسایی گردید. در مرحله دوم سؤالات پرسشنامه تهیه و اجرا شدند. دادههای حاصل از پرسشنامههای پژوهش استخراج گردید و این دادهها با استفاده از t تک متغیره، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس چند راهه و با استفاده از نرمافزار 19spss- تحلیل شد. یافتههای به دست آمده از تحلیلهای آماری به شرح زیر است. همه گویههای مربوط به ابعاد چهارگانه هدف، محتوی، روش و ارزشیابی، بالاتر از حد متوسط (میانگین فرضی 3) برآورد شدند. ویژگیهای برنامه درسی در جهت توسعه حرفهای معلمان در زمینه نانو برحسب میزان تحصیلات تفاوت معناداری را نشان داد، ولی بر حسب متغیر رشته تحصیلی و جنسیت بین نظرات پاسخگویان تفاوت معناداری مشاهده نشد.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد1,السنة
7
,
بهار
1390
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعۀ برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده در مدارس هوشمند است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ معلمان مدارس هوشمند شهر تهران در سال تحصیلی 1390ـ 1388 تشکیل میدهد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. روش نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعۀ برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده در مدارس هوشمند است. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ معلمان مدارس هوشمند شهر تهران در سال تحصیلی 1390ـ 1388 تشکیل میدهد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. روش نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای بوده که در نهایت 360 نفر از معلمان بهطور تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق سه پرسشنامۀ محققساخته (یکی در خصوص عوامل مؤثر بر برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده، دیگری در خصوص مؤلفههای برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده و پرسشنامۀ دیگر در خصوص ایجاد انگیزۀ دانشآموزان مدارس هوشمند) بوده است. روایی آنها به لحاظ محتوا تأمین شده و ضریب اعتبار آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب معادل 93/0، 89/0 و 87/0 بهدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند، از بین متغیرهای هفتگانۀ مورد مطالعه، توجه به تفاوتهای فردی (307/0)، توجه به یادگیری در حد تسلط (263/0)، و توجه به پژوهشمحوری (219/0)، به ترتیب بیشترین تأثیر کلی را بر برنامههای درسی پاسخگوی ادراک شده داشتهاند. براساس یافتههای به دست آمده از تحقیق 422/115= Chi-Square، 963/0=GFI، 921/0=AGFI، 000/0 =P-Value، 055/0 = RMSEA است. بر این اساس، برازش مدل مورد مطالعه در حد قابل قبول میباشد
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد4,السنة
13
,
پاییز
1395
پژوهش حاضر با هدف برررسی رابطه سبکهای یادگیری با روحیه پرسشگری دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان با استفاده از روش توصیفی ـ پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش 9183 نفر ازدانشجویان دانشگاه اصفهان بوده که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی، 376 نفر انتخاب أکثر
پژوهش حاضر با هدف برررسی رابطه سبکهای یادگیری با روحیه پرسشگری دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان با استفاده از روش توصیفی ـ پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش 9183 نفر ازدانشجویان دانشگاه اصفهان بوده که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی، 376 نفر انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1984) و محقق ساخته روحیه پرسشگری انجام شده است. روایی محتوایی و صوری پرسشنامهها مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. پایایی پرسشنامهها توسط آلفای کرونباخ برای هر یک از مولفههای سبکهای یادگیری تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.یافتهها نشان داد که بین سبکهای یادگیری با روحیه پرسشگری ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج آزمون خی دو نشان داد که بین سبکهای یادگیری به تفکیک جنسیت و رشته تحصیلی تفاوت معنادار وجود ندارد. نتایج آزمون من ویتنی نشان داد که تفاوت معنادار بین روحیه پرسشگری دانشجویان به تفکیک جنسیت وجود ندارد. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان دادکه بین روحیه پرسشگری دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی تفاوت وجود دارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد4,السنة
13
,
پاییز
1395
هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتبدرسی علوم اجتماعی (پایه اول)، جامعه شناسی یک (پایه دوم)، جامعه شناسی دو (پایه سوم) و علوم اجتماعی (پایه چهارم) دوره دوم متوسطه کشور بر اساس مؤلفههای تربیت شهروندی در سال تحصیلی 93-92بود. جامعه آماری مشتمل بر چهار کتاب درسی علوم اجتما أکثر
هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتبدرسی علوم اجتماعی (پایه اول)، جامعه شناسی یک (پایه دوم)، جامعه شناسی دو (پایه سوم) و علوم اجتماعی (پایه چهارم) دوره دوم متوسطه کشور بر اساس مؤلفههای تربیت شهروندی در سال تحصیلی 93-92بود. جامعه آماری مشتمل بر چهار کتاب درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه بود که با توجه به ماهیت پژوهش و محدود بودن جامعه آماری از نمونهگیری صرف نظر و کل جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب شد. روش پژوهش تحلیل محتوای کمی بود. معیار توصیف، مؤلفههای شهروندی شامل توجه به ارزشها، مردم سالاری و هویت جهانی بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی بر گرفته از مبانی نظری بودکه روایی آن توسط اساتید برنامه ریزی درسی تعیین شد. یافتههای حاصل از تحلیل با استفاده ازنرم افزار Spss-19 و روش آماری غیر پارامتریک حاکی از وجود تفاوت معنادار بین میزان توجه به مؤلفههای شهروندی در کتابهای مذکور بود. این میزان توجه در کتب مطالعات اجتماعی وجامعه شناسی (1) بیش از حد انتظار و درعلوم اجتماعی و جامعه شناسی (2) کمتر از حد انتظار بود (01/0P <). همچنین یافتهها نشان دادبین پایههای تحصیلی از نظر میزان توجه به مؤلفههای شهروندی تفاوت معنادار وجود دارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد1,السنة
13
,
بهار
1395
با گسترش بحرانهای محیط زیست، آموزش زیست محیطی به بخش جدایی ناپذیری از نظامهای آموزشی تبدیل شده است. از آنجا که اساس مسائل زیست محیطی از نظر ماهیتی، میان رشتهای، فرابخشی و کل نگر است، لذا از منظر تئوریک، با رویکردهای متفاوتی میتوان به آن نگریست و در پی آن، آموزشهای أکثر
با گسترش بحرانهای محیط زیست، آموزش زیست محیطی به بخش جدایی ناپذیری از نظامهای آموزشی تبدیل شده است. از آنجا که اساس مسائل زیست محیطی از نظر ماهیتی، میان رشتهای، فرابخشی و کل نگر است، لذا از منظر تئوریک، با رویکردهای متفاوتی میتوان به آن نگریست و در پی آن، آموزشهای مربوط به آن را میتوان از دیدگاه و رویکردهای متفاوتی بررسی نمود. از این رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی دیدگاهها و رویکردهای زیست محیطی و آگاهی از اندیشههای آموزش و برنامه درسی محیط زیست و مقایسه آنها با یکدیگر و دستیابی به یک دسته بندی کلی در این زمینه بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که با مرور منابع موجود در این زمینه انجام پذیرفته است. نتایج نشان میدهد نوع نگرش به مسایل زیست محیطی، آموزشهای متفاوتی را سبب میشود و در یک دسته بندی کلی، رویکردهای زیست محیطی در دو دسته انسان مدارانه و محیط مدارانه و رویکردهای برنامه درسی در دو دسته فنی و سخت و غیرفنی و نرم قرار میگیرند و در این طبقه بندی، رویکردهای آموزش زیست محیطی را میتوان در گروه رویکردهای غیرتکنیکی، انعطاف پذیر و انسانگرای برنامه درسی مورد بررسی قرار داد.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد5,السنة
16
,
زمستان
1398
هدف این پژوهش بررسی نقش مؤلفههای شایستگی مرتبط با فناوری در برنامه درسی بود. این پژوهش در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، مؤلفههای شایستگی مرتبط با فناوری از مقالات و اسناد شناسایی و با استفاده از نرمافزار Maxqda12 کدگذاری و با أکثر
هدف این پژوهش بررسی نقش مؤلفههای شایستگی مرتبط با فناوری در برنامه درسی بود. این پژوهش در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، مؤلفههای شایستگی مرتبط با فناوری از مقالات و اسناد شناسایی و با استفاده از نرمافزار Maxqda12 کدگذاری و با روش آتراید استرلینگ قالب مضامین طراحی شد. انتخاب نمونه، از طریق نمونهگیری هدفمند انجام و تا سر حد اشباع (22 مقاله) ادامه یافت. بهمنظور تعیین روایی محتوایی از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی، از ضریب هولستی (818/0) بهره گرفته شد. در روش کمی، از نوع توصیفی- پیمایشی، ابتدا پرسشنامة اولیه ساخته شد و روایی محتوایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید و آگاهان خبره مورد تأیید قرار گرفت. پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ به مقدار 85/0 تأیید شد، پرسشنامه نهایی پس از اجرا در میان هنرآموزان هنرستانهای فنی و حرفهای با کمک نرمافزار SPSS19 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. حجم نمونه در بخش کمی طبق فرمول کوکران 384 نفر در نظر گرفته شد. از نتایج بخش کیفی دو مؤلفه دانش و مهارت استخراج شد و یافتههای بخش کمی نشان داد نقش مؤلفه دانش با (365/12= t و 01/0>p) و مؤلفه مهارت با (229/5= t و 01/0>p) شایستگیهای مرتبط با فناوری در برنامه درسی بیشازحد متوسط است. نتایج آزمون فریدمن نقش مؤلفه دانش از شایستگیهای مرتبط با فناوری در برنامه درسی را بالاتر از نقش مهارت نشان داد.
تفاصيل المقالة
زن و مطالعات خانواده
,
العدد2,السنة
15
,
تابستان
1401
درس جامعه شناسی موجباتی را فراهم می آورد تا دانش آموزان به مثابه بخشی از جوانان جامعه ، قادر باشند دانش لازم برای شناخت جامعه را کسب نموده ، مهارت های اجتماعی در خصوص سازگاری با زندگی اجتماعی و مراحل مختلف زندگی را فراگیرند و چگونگی تحلیل بینش جامعه شناختی را فراگیرند . أکثر
درس جامعه شناسی موجباتی را فراهم می آورد تا دانش آموزان به مثابه بخشی از جوانان جامعه ، قادر باشند دانش لازم برای شناخت جامعه را کسب نموده ، مهارت های اجتماعی در خصوص سازگاری با زندگی اجتماعی و مراحل مختلف زندگی را فراگیرند و چگونگی تحلیل بینش جامعه شناختی را فراگیرند . هدف تحقیق ، تدوین و اعتبار یابی الگوی برنامه درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه بر اساس رویکرد سازنده گرایی می باشد . از نظر نوع پژوهش ، پژوهش کاربردی و از نظر روش ، پیمایش می باشد. جهت طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی برویکرد سازنده گرایی ، داده ها به شیوه اسنادی جمع آوری شده است . جامعه و نمونه آماری زنان متخصص برنامه درسی ، دبیران و سرگروه های آموزشی علوم اجتماعی بودند که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند . تجزیه و تحلیل داده های مربوط به طراحی واعتبار یابی الگو به دو شیوه کمی (آماری) و کیفی (تفسیری) صورت گرفته است. و در نهایت بر اساس رویکرد سازنده گرایی ، الگوئی طراحی شد و با استفاده ازروش مصاحبه اعتبار یابی شد و 6/82 درصد مصاحبه شوندگان با میانگین نمره 11/4 ، الگوی ارائه شده را متناسب ارزیابی کردند.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های رویکرد سازنده گرائی در کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه صورت گرفته است . در این تحقیق از روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون استفاده شده است. جامعه آماری کلیه کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه بود. جهت گردآوری داده ه أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های رویکرد سازنده گرائی در کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه صورت گرفته است . در این تحقیق از روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون استفاده شده است. جامعه آماری کلیه کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه بود. جهت گردآوری داده ها چک لیست تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفت و اعتبار آن توسط متخصصان فن تأیید شد . به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق از روش بازآزمایی استفاده شد و مقدار ضریب همبستگی 86/0بدست آمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که به مؤلفه تعامل گروهی بیش از سایر مؤلفه ها توجه شده و کمترین میزان توجه و اهمیت مربوط به مؤلفه های توجه به محیط فیزیکی یادگیرنده ، ارزیابی فعالیت های گروهی ، سنجش عملکردی ، ارزیابی فرایند یادگیری ، نقش تسهیل گری معلم یادگیری موقعیتی ، تولید دانش می باشد . با توجه به یافته های پژوهش حاضر ، بازنگری برنامه درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه در راستای توجه بیشتر به مؤلفه ها و شاخص های کمتر مورد توجه یا به مؤلفه هایی که اصلاً توجه نشده است ، ضروری به نظر می رسد .کلمات کلیدی : سازنده گرایی ، تحلیل محتوا ، برنامه درسی علوم اجتماعی ، دوره متوسطه
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های شایستگی مدیران در دانشگاه آینده به منظور ارائه یک مدل مناسب برای دانشگاه آزاد اسلامی ایران به روش آمیخته اکتشافی انجام شد. در فاز اول (کیفی) از تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی استفاده شد. محیط پژوهش آن شامل منابع دسته اول بانک های اطلا أکثر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های شایستگی مدیران در دانشگاه آینده به منظور ارائه یک مدل مناسب برای دانشگاه آزاد اسلامی ایران به روش آمیخته اکتشافی انجام شد. در فاز اول (کیفی) از تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی استفاده شد. محیط پژوهش آن شامل منابع دسته اول بانک های اطلاعاتی علمی معتبر در گسترة زمانی2000 تا 2017 در حوزه مطالعات شایستگی های مدیران آینده بود. جهت جمع آوری مضامین اولیه، به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور به روش متوالی تعداد 134 عنوان مقاله و کتاب داخلی-خارجی مورد مطالعه قرارگرفت که با این تعداد محقق به اشباع نظری رسید. پس از کدگذاری و دسته بندی 100 مضمون اولیه، روایی محتوایی آن به دو روش کیفی و کمی انجام شد. با استفاده از ضریب هولستی، پایایی مضامین 85/0 برآورد شد. شبکه مضامین مشتمل بر 3 مضمون فراگیر، 9 مضمون سازمان دهنده و 29 مضمون پایه ترسیم گردید. در فازدوم (کمی)، محیط پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی جامع ایران، به تعداد 11554 نفر که با استفاده از فرمول کوکران 373 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارپژوهش سیاهه 100 گویه ای محقق ساخته بود و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تایید شد، روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی، و سنجش پایایی آن بااستفاده از آلفای کرونباخ انجام شد. مقادیر مربوط به برآورد ضریب آلفای کرونباخ برای مضامین بالاتر از 75/0 گزارش شدند که نشان دهنده همبستگی درونی بالا در معرف های مضامین پایه است. با توجه به شاخص های برازش مدل، مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. شایستگی های ارزش آفرین، تعالی گرا و پیشران با بار عاملی 97/0، 94/0 و 92/0 به ترتیب از بیشترین اثر تبیین کنندگی در این الگو برخوردار بوده اند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications