فهرس المقالات رسول برجیسیان


  • المقاله

    1 - ظهور احزاب کارتلی بازتاب چالش میان مردم و نخبگان در لیبرال دموکراسی (با نگاه به جایگاه احزاب در مردم سالاری دینی
    جامعه و سیاست , العدد 1 , السنة 1 , بهار 1402
    لیبرال دموکراسی با ترکیبی ناهمگون از لیبرالیسم فردگرا و دموکراسی جمع گرا و با ترجیح منافع فرد بر مصالح جمع، خود را در معرض بحران های متعددی، از جمله بحران سیاسی قرار داده است. این نوشتار با روش کیفی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی و در چارچوب نظریه بحران «توماس اسپریگنز» س أکثر
    لیبرال دموکراسی با ترکیبی ناهمگون از لیبرالیسم فردگرا و دموکراسی جمع گرا و با ترجیح منافع فرد بر مصالح جمع، خود را در معرض بحران های متعددی، از جمله بحران سیاسی قرار داده است. این نوشتار با روش کیفی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی و در چارچوب نظریه بحران «توماس اسپریگنز» سعی در بیان این مطلب دارد که اولاً، این نظام سیاسی هم اینک بایک بحران سیاسی از نوع بحران توزیع روبرو است(بیان بی نظمی) که ظهور احزاب کارتلی و انحصارگرا از نشانه های آن به شمار می رود (نشانه بی نظمی). این بحران معلول تعارض منافع میان رأی های اعلامی، یعنی مردم و رأس های اعمالی، یعنی نخبگان حاکم می باشد(علل بی نظمی) و راهکار برون رفت از آن را در اصلاح ساختار سیاسی قدرت از طریق اعلامی شدن نقش نخبگان در رأس دموکراسی با الگوگیری از ساختار قدرت و بویژه نقش و جایگاه ولی فقیه در رأس نظام مردم سالاری دینی می داند (راهکار). تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - فهم ساختاری نفوذ فرهنگیِ نظام سلطه در نظام های سلطه ستیز
    مطالعات میان فرهنگی , العدد 2 , السنة 17 , تابستان 1401
    نظر به اهمیت راهبردی نفوذ فرهنگیِ نظام سلطه در استحاله یا سرنگونی نظام های سلطه ستیز، بررسی ساختار نفوذ فرهنگی و شناخت آن برای نظام های ضد سلطه امری ضروری است. لذا مقاله پیش رو با روش تحلیلی ـ توصیفی و جمع آوری کتابخانه ای، در پاسخ به این پرسش که نفوذ فرهنگی نظام سلطه د أکثر
    نظر به اهمیت راهبردی نفوذ فرهنگیِ نظام سلطه در استحاله یا سرنگونی نظام های سلطه ستیز، بررسی ساختار نفوذ فرهنگی و شناخت آن برای نظام های ضد سلطه امری ضروری است. لذا مقاله پیش رو با روش تحلیلی ـ توصیفی و جمع آوری کتابخانه ای، در پاسخ به این پرسش که نفوذ فرهنگی نظام سلطه در نظام های سلطه ستیز چگونه انجام می گیرد و دارای چه ساختاری است؟، به واکاوی ساختار پروژه نفوذ فرهنگیِ استکبار جهانی پرداخته است. بدین منظور به بررسی ماهیت ساختار نفوذ فرهنگی و ویژگی های ساختاری آن شامل ساختار کارکردی، ساختار هنجاری و ساختار فرایندی پرداخته شده است.نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که نظام سلطه بر اساس ساختار منعطف، پیچیده، چند وجهی و گسترده ی نفوذ فرهنگی، طی سه فرایند تغییر در فضای نگرشی، تغییر از نظر به عمل و تغییر در فضای عینی مجبور به استفاده از الگوهای خاص نفوذ فرهنگی به صورت در هم تنیده و هدفمند، شامل جنگ اعتقادی، اندلسی سازی، از خود بیگانگی فرهنگی، جنگ حقوق بشری، تغییر سبک زندگی، و الگوی غربی جامعه مدنی، با هدف تغییر در ارزش ها، باورها، هنجارها، ترویج فرهنگ غربی، و در نهایت استحاله نظام های سلطه ستیز، می باشد. تفاصيل المقالة