درحال حاضر بیش از 500 توافقنامه های بین المللی، منطقه ای، دوجانبه و چند جانبه محیط زیستی وجود دارد که به طور دائمی درحال تکامل بوده و بر شمار آنها افزوده می شود. در حوزه امنیتی مساله محیط زیست به طور قابل اجتنابی تحت تاثیر جهانی شدن و خطرات ناشی از این پیشرفت ها است أکثر
درحال حاضر بیش از 500 توافقنامه های بین المللی، منطقه ای، دوجانبه و چند جانبه محیط زیستی وجود دارد که به طور دائمی درحال تکامل بوده و بر شمار آنها افزوده می شود. در حوزه امنیتی مساله محیط زیست به طور قابل اجتنابی تحت تاثیر جهانی شدن و خطرات ناشی از این پیشرفت ها است که کشورهای شمال و جنوب را در قالب عقد توافق نامه ها و عهدنامه های مختلف به مقابله با این تهدیدات برانگیخته است. اگر چه اغاز این توافقنامه های زیست محیطی به اواخر قرن 19 مربوط است اما اکنون جامع ترین انها توافقنامه آب و هوایی پاریس است. پیمان پاریس با دارا بودن مفاد چندگانه خود باعث محدود و متعهد نمودن کشورها در افزایش تکنولوژی و یا استفاده از منابع می شود. این درحالیست که کشورهای جنوب که عضو این توافقنامه هستند لزوم اقدامی همه گانی را برای مقابله با مخاطرات زیست محیطی درک کرده اند سوالی که باقی می ماند آن است که اجرایی شدن پیمان آب و هوایی پاریس چه تاثیری را بر کشورهای جنوب دارد؟ به نظر می رسد عملی شدن این پیمان به طور بارزی تاثیراتی عمیق را در روند رشد و توسعه پایدار آنها برجای می گذارد.
تفاصيل المقالة
تحقیقات سیاسی و بین المللی
,
العدد1,السنة
8
,
بهار
1395
چکیده
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ائتلافهای منطقهای متعددی در مناطق ژئوپلتیک پیرامونی ایران و بهویژه در شبهجزیره عربستان ایجاد شده است. یکی از بازیگران منطقهای و محوری این ائتلافها، عربستان سعودی است. مبنای استدلال مقامات سعودی در این ائتلافسازیها، موازنه تهدی أکثر
چکیده
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ائتلافهای منطقهای متعددی در مناطق ژئوپلتیک پیرامونی ایران و بهویژه در شبهجزیره عربستان ایجاد شده است. یکی از بازیگران منطقهای و محوری این ائتلافها، عربستان سعودی است. مبنای استدلال مقامات سعودی در این ائتلافسازیها، موازنه تهدید بوده که در مواجهه با جمهوری اسلامی، به مثابه منشاء تهدید شکل میگیرند. این مقاله با ردّ استدلال مذکور درپی پاسخ به این سؤال است که نقشآفرینی عربستان در موازنهسازی در منطقه خاورمیانه؛ بهویژه در حوزه خلیجفارس و شبهجزیره عربستان علیه جمهوری اسلامی برچه مبنایی انجام میشود؟ فرضیهای که به عنوان پاسخ اولیه پردازش شده، اینگونه صورت بندی شده است که ریشه واقعی ائتلافسازیهای عربستان از شکل گیری شورای همکاری خلیج فارس تا ائتلاف حمایت از عملیات طوفان قاطعیت علیه جنبش انصارالله یمن در سال 2015 علیه جمهوری اسلامی، موازنه همهجانبه است که منشاء آن، به بحرانهای داخلی این کشور برمیگردد. فرضیه این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی پردازش شده است.
تفاصيل المقالة
تحقیقات سیاسی و بین المللی
,
العدد1,السنة
12
,
بهار
1399
رقابت و موازنهسازی ویژگی بارز دوران جنگ سرد محسوب می شد؛ و دو بلوک در مناطق مختلف جهان درگیر این رقابت و موازنهسازی در بسیاری از حوزهها بودند. پایان جنگ سرد تا حدی سبب کاهش این رقابت شد ولی روی کار آمدن ولادیمیر پوتین و بحرانهایی نظیر گرجستان و اوکراین که تهدید فضای أکثر
رقابت و موازنهسازی ویژگی بارز دوران جنگ سرد محسوب می شد؛ و دو بلوک در مناطق مختلف جهان درگیر این رقابت و موازنهسازی در بسیاری از حوزهها بودند. پایان جنگ سرد تا حدی سبب کاهش این رقابت شد ولی روی کار آمدن ولادیمیر پوتین و بحرانهایی نظیر گرجستان و اوکراین که تهدید فضای حیانی روسیه را به دنبال داشت ، سبب ورود روسیه به شکل جدیدی از موازنهسازی با نام موازنه نرم شد. در این میان، دولتهایی دارای سیاستهای ضدهژمونیک آمریکایی نظیر جمهوری اسلامی ایران، در سیاست خارجی روسیه اهمیت ویژهای یافته-اند؛ زیرا با توجه به پیشینه ضدغربی دارای ظرفیت ابتدایی کافی برای ایفای نقش موثر در این موازنهسازی نرم هستند. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی در موازنهسازی نرم روسیه در قبال ایالات متحده آمریکا دارد؟ فرضیه محوری آن است که که با توجه به پتانسیل ایران در عدم پذیرش سرزمینی ایالات متحده در بحران سوریه، دیپلماسی گیراندازی ایالات متحده در پرونده هستهای و توان بالقوه ایران در حوزههای اقتصادی و انرژی، جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی در موازنهسازی نرم روسیه در قبال ایالات متحده ایفا مینماید. این مقاله با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
تفاصيل المقالة
تحقیقات سیاسی و بین المللی
,
العدد5,السنة
13
,
زمستان
1400
شکلگیری فعالیت داعش، تحولات مهمی را در خاورمیانه به دنبال داشته است. در این میان، سیاست خارجی ایالات متحده در قبال داعش به شکل قابل توجهی در روابط منطقه تاثیرگذار بوده است؛ این مسئله حاکی از استمرار استراتژی کلان موازنهگری از دور است که پس از جنگ جهانی دوم، مدّنظر سیا أکثر
شکلگیری فعالیت داعش، تحولات مهمی را در خاورمیانه به دنبال داشته است. در این میان، سیاست خارجی ایالات متحده در قبال داعش به شکل قابل توجهی در روابط منطقه تاثیرگذار بوده است؛ این مسئله حاکی از استمرار استراتژی کلان موازنهگری از دور است که پس از جنگ جهانی دوم، مدّنظر سیاستمداران آمریکا بوده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست خارجی ایالات متحده در قبال داعش در سالهای 2013-2017، چگونه قابل تبیین است؟ فرضیۀ محوری پژوهش این است که آمریکا با استفاده از استراتژیهای کلان موازنهگری از دور، از یک سو مسئولیت مقابله با داعش را به عراق، سوریه، ایران و برخی دیگر از دولتهای منطقه احاله کرده و از سوی دیگر از داعش بهعنوان ابزار موازنهسازی برای جلوگیری از بهوجود آمدن قدرت جدید و برتر در منطقه استفاده می-کند. احالۀ مسئولیت، روشی برای کاهش هزینهها و همچنین کاهش خطرات ناشی از موازنهگری مستقیم است. پژوهش حاضر از نوع تـحـقیق کاربردى و با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. یافتههای پژوهش، حکایت از آن دارد که ایالات متحده در سالهای 2013-2017 تلاش دارد از یک سو داعش را مهار و از سوی دیگر نفوذ خود را با هزینۀ دولتی که مسئولیت به آن احاله شده، افزایش دهد.
تفاصيل المقالة
مطالعات روابط بین الملل
,
العدد4,السنة
15
,
پاییز
1401
با شروع رشد سریع اقتصادی چین که از آن تحت عنوان خیزش چین یاد میشود موضوع نوع نگاه چین به نظم بینالمللی کنونی مورد توجه قرار گرفته است. از منظر طرفداران واقعگرایان تهاجمی با توجه به شرایط جمعیتی، جغرافیایی و مبدل شدن چین به بزرگترین اقتصاد جهان در سال ۲۰۳۰، این کشور با أکثر
با شروع رشد سریع اقتصادی چین که از آن تحت عنوان خیزش چین یاد میشود موضوع نوع نگاه چین به نظم بینالمللی کنونی مورد توجه قرار گرفته است. از منظر طرفداران واقعگرایان تهاجمی با توجه به شرایط جمعیتی، جغرافیایی و مبدل شدن چین به بزرگترین اقتصاد جهان در سال ۲۰۳۰، این کشور با به چالش کشیدن نظم بینالمللی موجود در پی نیل به جایگاه هژمون بوده است. اما از منظر واقع گرایان تدافعی چون استیو چن و همکاران وی، رشد اقتصادی و خیزش چین در پرتو نظم جاری بینالمللی رخ داده است و این موضوع در کنار هزینههایی که برای تغییر نظم کنونی وجود دارد سبب شده تا چین تمایل به حفظ وضع موجود کنونی داشته باشد؛ و این نظم امنیت چین در محیط آنارشیک را بهتر تأمین نموده است. در این راستا پرسش اصلی پژوهش مطرح میگردد که راهبرد حفظ وضع موجود چه جایگاهی در رویکرد چین به نظم جاری بینالمللی دارد؟ فرضیهای که مقاله حاضر از معبر آن به مساله میپردازد این است که با ارزیابی اسناد رسمی دولت چین، حضور در کنوانسیونها و معاهدات و آرای این کشور در این سازمانهای مختلف، راهبرد حفظ وضع موجود نظم جایگاه مهمی نگاه چین به نظم حاکم بینالمللی دارد و با توجه به اینکه رشد و توسعه اقتصادی سریع چین در نظم بینالمللی کنونی رخ داده، حفظ این نظم را برای ادامه رشد خود مفید میداند. در این مقاله از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده و اطلاعات با روش کتابخانهای جمعآوری شده است.
تفاصيل المقالة
مطالعات روابط بین الملل
,
العدد65,السنة
17
,
بهار
1403
چین را می توان مهم ترین قدرت بزرگی تلقی کرد که در دوران پس از جنگ سرد و به ویژه در دو دهه اخیر چالش اساسی برای جایگاه ایالات متحده ایجاد نموده است. رشد قابل توجه اقتصادی چین و مبدل شدن به دومین اقتصاد بزرگ جهان، پیشرفت قابل توجه در حوزه نظامی و فضایی و بسط نفوذ در مناطق أکثر
چین را می توان مهم ترین قدرت بزرگی تلقی کرد که در دوران پس از جنگ سرد و به ویژه در دو دهه اخیر چالش اساسی برای جایگاه ایالات متحده ایجاد نموده است. رشد قابل توجه اقتصادی چین و مبدل شدن به دومین اقتصاد بزرگ جهان، پیشرفت قابل توجه در حوزه نظامی و فضایی و بسط نفوذ در مناطق مختلف دنیا سبب تقویت چشم انداز گسترش این چالش شده است. ایالات متحده در راستای راهبرد کلان موازنه گری از دور از یک سو، تلاش داشته تا بخشی از مسئولیت مهار چین را به دولت هایی که دارای تمایل و توان برای مهار چین احاله نماید و از سوی دیگر، اقدام به موازنه گری مستقیم می کند. موازنه گری مستقیم ایالات متحده در قالب نوعی جنگ هیبریدی است. پیچیدگی و چندبعدی بودن رهیافت ایالات متحده در این جنگ هیبریدی سبب شده پاسخ چین به این جنگ دارای ابعاد چندگانه ای باشد که می توان آن را قالب رهیافت موازنه گری هیبریدی مفصل بندی کرد. از این منظر پرسش اصلی این پژوهش مطرح میگردد که راهبرد چین برای مقابله با جنگ هیبریدی ایالات متحده چیست؟ در پاسخ، نوشتار حاضر بر این ادعاست که پاسخ چین به جنگ هیبریدی ایالات متحده مبتنی بر موازنه گری هیبریدی است که در سه بعد موازنه گری سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی صورت می پذیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
تفاصيل المقالة
مطالعات روابط بین الملل
,
العدد1,السنة
11
,
بهار
1397
چکیده روابط ایران و همسایه غربی آن را می توان یکی از غیر عادی ترین و استثنایی ترین روابط خارجی در دنیا تلقی کرد. روابط ایران و عثمانی و سپس عراق طی قرون اخیر شامل چرخه ای از تعارض های بلندمدت، جنگ ها و دوره های کوتاه مدت اتحاد، صلح سرد و همزیستی بوده است. از به قدرت رس أکثر
چکیده روابط ایران و همسایه غربی آن را می توان یکی از غیر عادی ترین و استثنایی ترین روابط خارجی در دنیا تلقی کرد. روابط ایران و عثمانی و سپس عراق طی قرون اخیر شامل چرخه ای از تعارض های بلندمدت، جنگ ها و دوره های کوتاه مدت اتحاد، صلح سرد و همزیستی بوده است. از به قدرت رسیدن عبدالکریم قاسم در سال 1958 تا سرنگونی صدام در سال 2003، پرتعارض ترین دوره در روابط دو کشور محسوب می شود به گونه ای که طولانی ترین جنگ قرن بیستم بین ایران وعراق رخ داد. با پیدایش داعش، روابط دو کشور وارد مرحله ای شد که با ادوار گذشته تفاوت ماهوی دارد. دراین مقاله، براساس چهارچوب نظری موازنه تهدید چگونگی این دگردیسی بنیادین در روابط ایران وعراق تحلیل شده است. فرضیه نویسندگان این بوده که شکل گیری داعش به مثابه یک تهدید امنیتی مشترک، موجب گذار روابط ایران وعراق جدید از تعارض به تعاون راهبردی شده است. این تهدید از همجواری دو کشور و ادراک مشترک آنها از میزان جدی بودن خطر هویتی داعش ناشی می شود. با توجه به جایگاه حیاتی عراق در محیط امنیتی جمهوری اسلامی و عدم وجود پژوهشهایی که موازنه تهدید مبنای نظری آنها باشد، این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی دگردیسی در روابط ایران و عراق را تحلیل کرده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications