خصوصیات رویشی وزایشی4گونه و 23رقم گونهPyrus communisدر مناطق مختلف استان آذربایجان غربی براساس دستورالعمل ملی آزمونهای تمایز،یکنواختی وپایداری ارزیابی شد. دربین صفات رویشی موردنظر5صفت به شکل درخت،2 صفت به شاخه های یکساله و7صفت به برگ تعلق داشتند.8صفت ازبین صفات رویشی(رن More
خصوصیات رویشی وزایشی4گونه و 23رقم گونهPyrus communisدر مناطق مختلف استان آذربایجان غربی براساس دستورالعمل ملی آزمونهای تمایز،یکنواختی وپایداری ارزیابی شد. دربین صفات رویشی موردنظر5صفت به شکل درخت،2 صفت به شاخه های یکساله و7صفت به برگ تعلق داشتند.8صفت ازبین صفات رویشی(رنگ غالب شاخه ها،تراکم کرک روی شاخه،قدرت رشد رویشی درخت،شکل قائده،طول و عرض برگ،عمق برش حاشیه وشکل انتهای برش حاشیه) دارای تنوع بالا بیشتروقادربه تمایزگونه ها وارقام بودند .دربین صفات عمومی درخت،شاخص ترین آن قدرت رشد درخت بودکه در4گونه 7رقم زیاد،در بقیه ارقام متوسط بود . صفات شاخه یکساله اگرچه ارتباط منطقی بادیگرصفات درخت داشتند،امابه دلیل سطح تنوع پایین موجوددرآنهادرزمره صفات متمایزکننده ارقام نبودند . دربین اندامهای مختلف درخت بیشترین صفات دارای تنوع درمیوه و برگ دیده شد.گروه بندی ارقام باتجزیه خوشه ای با استفاده از کلیه صفات به نحو بهتری قادر به تفکیک آنها براساس شباهتهای ظاهری ویا منشاءبود. دراین گروهبندیPyrus syriaca،باPyrus salicifolia در بین گو نه ها illiam،Decondel وButirra, Decantelیشترین شباهت را باهم داشتنددرگروههای جداگانه طبقه بندی شدند . به طورکلی مجموعه صفات کلیدی دستورالعمل DUSبه خوبی قادر به تفکیک وتمایزارقام بومی گلابی بودند.ریخت شناسی دانه گرده 4گونه از جنس Pyrus L. spp.از استان آذربایجان غربی با استفاده از میکروسکوپ نوری (LM) و میکوسکوپ الکنرونی(SEM) بررسی شد. مطالعات نشان داد دانه های گرده این گونه ها متقارن و سه شیاره بوده و تزیینات دیواره بصورت striate وStriato microreticulateنشان داده شد . تصاویر تمام گونه هاومشخصات ساختار داخلی دانه های گرده این 4 گونه ارائه شده است.
Manuscript profile
یکی از ژن هایی که می تواند در افزایش ابتلا به دیابت نوع 2 نقش مشارکتی داشته باشد ژن MNSODA16V است. در این پژوهش به بیان ارتباط بین این ژن با بیماری هایی چون دیابت نوع 2 در بین مردم مازندران میپردازیم که حدود cc1 خون حاوی پلاسمای EDTA(CBC) از 50 فرد مبتلا و 50 فرد گرفته More
یکی از ژن هایی که می تواند در افزایش ابتلا به دیابت نوع 2 نقش مشارکتی داشته باشد ژن MNSODA16V است. در این پژوهش به بیان ارتباط بین این ژن با بیماری هایی چون دیابت نوع 2 در بین مردم مازندران میپردازیم که حدود cc1 خون حاوی پلاسمای EDTA(CBC) از 50 فرد مبتلا و 50 فرد گرفته شد. در ادامه برای تعیین مقدار و کیفیت DNA، از دو روش ارزیابی کمی به روش اسپکترفتومتری و ارزیابی کیفی به روش الکتروفورز استفاده کردیم. جهت تخمین غلظت DNA، 4 میکرولیتر از محلول پایه DNA با یک میکرولیتر بافر نمونه گذاری مخلوط و در چاهک ژل آگارز 2/1 درصد در بافر TAE یک برابر تخلیه گردید. برای ارزیابی محصول PCR روی ژل آگارز 2% انجام شد. 5 میکرولیتر از محصول هر یک از واکنشها به همراه ml 1 رنگ به چاهکهای ژل منتقل و الکتروفورز در ولتاژ 100 ولت به مدت 5/1 ساعت انجام شد. ژل در محلول اتیدیوم برماید (mg/ml 5/0) به مدت 20 دقیقه رنگ آمیزی شد و سپس از انتقال به آب مقطر از آن با دستگاه ژل داک عکسبرداری شد. به دلیل تکرار تا 3 مرتبه و استفاده از کیت استخراج DNA متأسفانه این اشکال به روند کار مربوط نمیشود و نیاز به بررسی بیشتری دارد. به همین دلیل این مطالعه موفقیت کمی را به ارتباط پلی مورفیسم MNSODA16V نشان می دهد و هم چنین نیاز به مطالعه بیشتر در جمعیت های مختلف برای شناخت بهتر از نقش MNSODA16V هستیم.
Manuscript profile
در این تحقیق به بررسی تاثیر سالیسیلیک اسید در محیط کشت بافت بر میزان متابولیتهای ثانویه کالوس و ریشههای نابجای گیاه سرخارگل (Echinacea purpurea L) پرداخته شد. لپه جهت تشکیل کالوس در غالب آزمایش فاکتوریل با هورمون بنزیل آدنین (5/0 و 1 میلیگرم بر لیتر) و توفوردی و نفتا More
در این تحقیق به بررسی تاثیر سالیسیلیک اسید در محیط کشت بافت بر میزان متابولیتهای ثانویه کالوس و ریشههای نابجای گیاه سرخارگل (Echinacea purpurea L) پرداخته شد. لپه جهت تشکیل کالوس در غالب آزمایش فاکتوریل با هورمون بنزیل آدنین (5/0 و 1 میلیگرم بر لیتر) و توفوردی و نفتالین استیک اسید (5/0 و 1 میلیگرم بر لیتر) کشت شدند. جهت تهیه ریشه نابجا نیز لپه در محیط حاوی نفتالین استیک اسید و ایندول بوتیریک اسید (0، 2/0، 1، 5/1 و 2 میلیگرم بر لیتر) بر پایه طرح کاملا تصادفی کشت شدند. تیمارهای اسیدسالیسیلیک در غلظتهای 0، 50، 100 و 200 میلیگرم بر لیتر در محیط کشت MS مایع اعمال شد و سپس ترکیباتی شامل میزان کلروفیل کل، فنل، فلاونوئید، فعالیت آنتی اکسیدانی، اسیدکافئیک و اسیدگالیک اندازهگیری شد. بهترین تیمار از نظر تولید کالوس محیط کشت MS حاوی نیم میلیگرم بر لیتر هورمون بنزیل آدنین و یک میلیگرم بر لیتر هورمون توفوردی و همچنین بهترین تیمار جهت تولید ریشههای نابجا از محیط کشت MS2/1 حاوی نیم میلیگرم بر لیتر هورمون ایندول بوتیریک اسید بدست آمد. بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی بترتیب در تیمار 100 و 200 میلیگرم بر لیتر اسیدسالیسیلیک در کالوس و ریشههای نابجای مشاهده شد. بیشترین مقدار اسیدگالیک با 11/2 میلیگرم در گرم وزن تر در ریزنمونه ریشه در غلظت 100 میلیگرم بر لیتر اسیدسالیسیلیک در روز سوم نمونه برداری ثبت شد. بالاترین مقدار اسیدکافئیک با 58/2 میلیگرم بر گرم وزن تر در ریزنمونه ریشه در غلظت 200 میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک در روز پنجم نمونهبرداری مشاهده شد.
Manuscript profile
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر تنظیم کننده های رشد گیاهی میزان سیلیس، ساکارز و زغال فعال بر باززایی و تکثیر درون شیشه گیاه تمشک بیخار رقم مرتون می باشد. جوانه جانبی در محیط 2/1 MSحاوی 1/0 درصد زغال فعال کشت گردید و پس از سه هفته شاخه جدید حاصل از کشت جوانه برای اعمال تیما More
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر تنظیم کننده های رشد گیاهی میزان سیلیس، ساکارز و زغال فعال بر باززایی و تکثیر درون شیشه گیاه تمشک بیخار رقم مرتون می باشد. جوانه جانبی در محیط 2/1 MSحاوی 1/0 درصد زغال فعال کشت گردید و پس از سه هفته شاخه جدید حاصل از کشت جوانه برای اعمال تیمار های بدست آمد.جوانه های جدید در محیط MS حاوی غلظت های متفاوت هورمون BA، IBA و NAA جهت باززایی شاخه کشت شدند. بهترین تیمار شاخه زایی تمشک در محیط کشت MS حاوی 5/1 میلی گرم بر لیتر BA به همراه 1/0 میلی گرم بر لیتر IBA بدست آمد. همچنین شاخه های باززایی شده در محیط حاوی 2/0، 5/0، 1 و 2 میلی گرم بر لیتر هورمون NAA و IBA جهت ریشه زایی کشت شدند. پس از تعیین بهترین تیمار ریشه زایی از نظر میزان هورمون، شاخه ها برای بهبود ریشه زایی در محیط های مختلف نظیر غلظت های متفاوت زغال فعال ، سیلیسیک اسید و همچنین ساکارزمنتقل شدند. ساکارز در غلظت 4% موجب افزایش طول ریشه، وزن ریشه و میزان کلروفیل برگ شد. اضافه کردن زغال فعال به محیط کشت موجب افزایش طول ریشه و ساقه در محیط کشت گردید. افزودن سیلیسیک اسید موجب کاهش تعداد شاخه های باززایی شده نسبت به محیط شاهد شد اما با افزایش غلظت تا 5 میلی گرم بر لیتر طول شاخه افزایش یافت. استفاده از سیلیسیک اسید در غلظت 1 mg/l موجب افزایش طول ریشه و در غلظت 5 mg/l موجب افزایش وزن ریشه نسب به شاهد گردید.
Manuscript profile
کاسنی (Cichorium intybus L.) گیاهی دارویی است که از همه قسمتهای این گیاه (ریشه، برگ، دانه) استفاده میشود. هدف این پژوهش بررسی اثر تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر القاء کالوس حاصل از برگ و دمبرگ کاسنی و بررسی اثر کربوهیدراتها (ساکارز و گلوکز) بر ترکیبات بیوشیمیایی (فلاون More
کاسنی (Cichorium intybus L.) گیاهی دارویی است که از همه قسمتهای این گیاه (ریشه، برگ، دانه) استفاده میشود. هدف این پژوهش بررسی اثر تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر القاء کالوس حاصل از برگ و دمبرگ کاسنی و بررسی اثر کربوهیدراتها (ساکارز و گلوکز) بر ترکیبات بیوشیمیایی (فلاونوئید، فعالیت آنتیاکسیدان، فنل، قند، آنتوسیانین) کالوسهای تولید شده میباشد. برای این منظور از سیتوکنینهای BAP و KIN در 3 سطح (5/0، 1 و 5/1 میلیگرم در لیتر) و NAA در 3 سطح (2/0، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر) در محیطکشت MS برای القاء کالوس استفاده شد. اثر سطوح مختلف ساکارز و گلوکز در 5 سطح (1، 2، 3، 4، 5 درصد) با تیمار شاهد در محیط کشت ½ MS مایع مورد بررسی قرار گرفت. در حضور 1 میلیگرم در لیتر از BAP و NAA بیشترین درصد کالزایی و وزن توده کالوس مشاهده شد. نتایج نشان داد که کربوهیدراتهای مورد مطالعه بر ترکیبات بیوشیمیایی کاسنی اثر معنیدار (P<0.01) دارد. بیشترین میزان فنل در تیمار 3 درصد گلوکز (28/0 میلیگرم گالیکاسید بر گرم وزن تر) و بیشترین میزان فلاونوئید در غلظت 4 درصد گلوکز (29/0 میلیگرم کوئرستین بر گرم وزن تر) مشاهده شد. بیشترین مقدار فعالیتهای آنتیاکسیدانی و قند به ترتیب در غلظت گلوکز 1 درصد (51/89 درصد) و گلوکز 4 درصد (97/86 میکروگرم) مشاهده شد. بیشترین میزان آنتوسیانین بهمیزان 1/7 میکرومول بر گرم وزن تر در تیمار گلوکز 5 درصد مشاهده شد. با مقایسه تیمار شاهد و سطوح غلظت ساکارز و گلوکز نتیجهگیری شد که ترکیبات بیوشیمیایی در حضور گلوکز مقدار بیشتری را داشتند.
Manuscript profile
Journal of Animal Biology
,
Issue5,Year,
Winter
2016
امروزه سرطان به عنوان علت اصلی مرگ در سراسر جهان شناخته شده ودر چند دهه اخیر، پیشرفتهایی در علوم پزشکی، مولکولی توانسته نه فقط علل و مکانیسمهای این بیماری مهلک را شناسایی کند، بلکه در تشخیص زودرس و معالجه آن نیز عملکرد بهتری داشته است.پوست مرکباتمرکز تجمع بسیاری از آن More
امروزه سرطان به عنوان علت اصلی مرگ در سراسر جهان شناخته شده ودر چند دهه اخیر، پیشرفتهایی در علوم پزشکی، مولکولی توانسته نه فقط علل و مکانیسمهای این بیماری مهلک را شناسایی کند، بلکه در تشخیص زودرس و معالجه آن نیز عملکرد بهتری داشته است.پوست مرکباتمرکز تجمع بسیاری از آنتیاکسیدانها و آنزیمهای اساسی است.فلاونوئیدها و لیمونن از جمله ترکیبات مهم در پوست مرکبات میباشند که نقش مهم آنها در پیشگیری و درمان سرطان امروزه در حال تحقیق و بررسی استدر این تحقیق پس از کشت و تکثیر رده سلولهای سرطانی MCF-7به منظور تعیین اثر سمیت سلولی عصاره پوست مرکبات، این سلولها در مجاورت دوزهای مختلف عصاره اتانولی قرار گرفتند که پس از 72 ساعت تست MTTانجام شد. نتایج نشان میدهد که عصاره پوست پرتقال، در غلظتهای 5/7 و 10 میلیگرم بر میلیلیتر (05/0 p) و عصاره پوست لیموترش در غلظتهای5/2 و 5 میلیگرم بر میلیلیتر (01/0 p)رشد سلولهای MCF-7 را به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش دادهاند. اثرات سمیت سلولی با افزایش غلظت عصاره افزایش یافته و بالاترین درصد مهار رشد در عصاره پوست پرتقال و پوست لیموترش به ترتیب مربوط به غلظت 5/7 و 5 میباشد.بنابراین استفاده از عصاره پوست مرکبات به عنوان یک ماده موثر در درمان سرطان در علوم پزشکی پیشنهاد میگردد.
Manuscript profile
Journal of Animal Biology
,
Issue1,Year,
Summer
2015
سرطان در حال حاضر دومین عامل مرگ و میر در جهان است و در بین انواع آن سرطان تخمدان شایعترین سرطان در بین زنان است. سرطان در نتیجه رشد و تکثیر بدون کنترل سلولها ایجاد میشود که سلولهای سرطانی تومور را ایجاد میکند. یکی از روشهای درمان این بیماری شیمی درمانی میباشد. ب More
سرطان در حال حاضر دومین عامل مرگ و میر در جهان است و در بین انواع آن سرطان تخمدان شایعترین سرطان در بین زنان است. سرطان در نتیجه رشد و تکثیر بدون کنترل سلولها ایجاد میشود که سلولهای سرطانی تومور را ایجاد میکند. یکی از روشهای درمان این بیماری شیمی درمانی میباشد. برخی از نانوذرات نقره به دلیل بالا بردن سمیت سلولی با ایجاد استرس اکسیداتیو و افزایش رادیکالهای آزاد در درون سلولها از جمله ROSمیتوانند به عنوان حساس کننده مطرح شوند. در این مطالعه اثر نانوذرات نقره در بستر ژلاتین بر رده سلولهای سرطانی رحم بررسی گردید. در این بررسی پس از تکثیر و کشت رده سلولهای Helaنانوذرات نقره در بستر ژلاتین را با غلظتهای 10، 20، 40، 60، 80 و160 میلیگرم بر میلیلیتر روی سلولهای سرطانی هلا اثر داده و پس از 72 ساعت با استفاده از روشMTTسمیت مورد نظر ارزیابی قرار گرفته و سپس دادههای بدست آمده توسط دستگاه الیزا ریدر و با آزمون ANOVAتحلیل گردید. نتایج مطالعه نشان داد که نانو ذرات نقره در غلظتهای 20 بعد از 72 ساعت رشد سلولها را به طور معنیداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (p≤0.05). نانوذرات نقره در اندازه و غلظتهای مورد استفاده در این تحقیق نشان میدهد که نانو ذره نقره در بستر ژلاتین سمیت سلولی موثر بر روی سلولهای سرطانی هلا داشته و به طور مطلوب آپتوز را تا حد بالایی در این سلولها القا کرده و از این طریق سبب مرگ سلولهای سرطانی شده و همزمان سمیت کمتری به سلولهای طبیعی بدن داشتهاند.
Manuscript profile
Journal of Animal Biology
,
Issue2,Year,
Autumn
2013
سرطان پستان دومین سرطان شایع در زنان می باشد.سرطان پستان یک مشکل اپیدمیولوژیک جهانی است و درمان های امروزی آن اغلب چندان مؤثر نبوده و با اثرات جانبی نا مطلوب همراه هستند. بنابراین تلاش برای تهیه داروهای مؤثرتر با سمیت کمتر ضروری می باشد. کما یا باریجه با نام علمی Ferula More
سرطان پستان دومین سرطان شایع در زنان می باشد.سرطان پستان یک مشکل اپیدمیولوژیک جهانی است و درمان های امروزی آن اغلب چندان مؤثر نبوده و با اثرات جانبی نا مطلوب همراه هستند. بنابراین تلاش برای تهیه داروهای مؤثرتر با سمیت کمتر ضروری می باشد. کما یا باریجه با نام علمی Ferula gummosaدارای خواص ضدسرطانی، ضد اسپاسم، ضدتشنج، مقوی معده، ترمیم کننده زخم های سطحی، شیر افزا، ضدعفونی کننده و ملین می باشد. با این حال تأثیرات آنتی توموری آن بر روی رده سلولی پستان انجام نشده است. لذا در این مطالعه اثر سمیت سلولی عصاره اتانولی آن مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی اثرات مهاری عصاره اتانولی F. gummosaبر روی رشد سلولی از رده سلولی MCF7 استفاده شد که در محیط RPMIحاوی سرم جنین گاو و آنتی بیوتیک کشت داده شدند. سپس سلول ها با رقت های مختلف عصاره اتانولی F. gummosa(156/0، 312/0، 625/0، 25/1، 5/2، 5، 5/7 و 10 میلی گرم بر میلی لیتر) به مدت 72 ساعت تیمار شدند و میزان زنده بودن سلول ها با روش MTTتعیین گردید. نتایج نشان می دهد عصاره اتانولی گیاه F. gummosaاثر سمیت سلولی معنا داری بر روی رده سلولی MCF7در غلظت های mg/ml 625/0، 25/1، 5/2، 5، 5/7 و10 بعد از 72 ساعت در مقابل گروه کنترل داشته و IC50برای mg/ml 765/1 عصاره یF. gummosaاندازه گیری شده است. نتایج پیشنهاد می کند که عصاره اتانولی F. gummosaدارای اثر مهاری بر روی رشدسلولی MCF7است.
Manuscript profile
Journal of Animal Biology
,
Issue1,Year,
Summer
2016
سرطان تخمدان یکی از شایعترین سرطانهای موجود در زنان میباشد و با اینکه شیوع چندانی ندارد اما یکی از عوامل مهم مرگ و میر در زنان به شمار میرود. یکی از مهمترین مشکلاتی که بر سر درمان سرطان قرار دارد عدم وجود داروهای فعال و موثر و همچنین ایجاد مقاومت دارویی نسبت به داروه More
سرطان تخمدان یکی از شایعترین سرطانهای موجود در زنان میباشد و با اینکه شیوع چندانی ندارد اما یکی از عوامل مهم مرگ و میر در زنان به شمار میرود. یکی از مهمترین مشکلاتی که بر سر درمان سرطان قرار دارد عدم وجود داروهای فعال و موثر و همچنین ایجاد مقاومت دارویی نسبت به داروهای موجود می باشد. نانوذرات یکی از شناختهشدهترین موادیاند که خواص ضدسرطانی آنها مورد بررسی قرار گرفته است.از بین این نانوذرات،نانوذرهی نقره با دارابودن خواص ضدمیکروبی بسیار قوی مقبولیت بالایی در پزشکی و دندان پزشکی دارد. مطالعهی حاضر به منظور بررسی اثرات سایتوتوکسیک نانوذرهی نقره بر بستر ژلاتین بر سرطان تخمدان القا شده توسط DMBAبر موش مادهی صحرایی نژاد ویستار صورت گرفته است. در این پژوهش از موشهای صحرایی ماده نژاد ویستار استفاده شد.حیوانات به 6 گروه تقسیم شدند: گروه اول گروه نرمال بود. گروه دوم فقط تزریق(DMBA)7,12 Dimethyl bebz(a)anthracene را داشتند. گروه سوم تحت تزریق DMBA+Salineواقع شدند و گروههای بعد مورد تزریق مقادیر مختلف نانوذرهی نقره بر بستر ژلاتین قرار گرفتند. به منظور القای سرطان از DMBAاستفاده شد که مستقیما به داخل تخمدان حیوان تزریق گردید. در این تحقیق خصوصیات هیستوپاتولوژیکی تخمدان در تمام گروههای آزمایشی مورد سنجش و بررسی قرار گرفت و در انتها اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS16 و آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل شد. در این پژوهش نانوذرهی نقره بر سلولهای سرطانی دارای اثرات سمیت قابل توجهی بود. در برشهای میکروسکوپی بافت تخمدان در گروههای دریافت کننده غلظتهای مختلف نانوذرهی نقره بر بستر ژلاتین انسجام بافتی بیشتر، رشد فولیکولها تا اندازه ای نسبت به گروه DMBAکمتر و جسم زرد بیشتری دیده شد.
Manuscript profile
Journal of Animal Biology
,
Issue5,Year,
Winter
2024
دیازینون (DZN) یک حشره کش ارگانوفسفره است که باعث ایجاد طیف گسترده ای از اثرات پاتولوژیک بر روی دستگاه تناسلی مردان، اختلال در تولید و کیفیت اسپرم و مشکلات باروری میشود. این مطالعه به بررسی اثر محافظتی تیمار کوآنزیم Q10 بر کیفیت اسپرم، سیستم اکسیدان/آنتی اکسیدان و هیست More
دیازینون (DZN) یک حشره کش ارگانوفسفره است که باعث ایجاد طیف گسترده ای از اثرات پاتولوژیک بر روی دستگاه تناسلی مردان، اختلال در تولید و کیفیت اسپرم و مشکلات باروری میشود. این مطالعه به بررسی اثر محافظتی تیمار کوآنزیم Q10 بر کیفیت اسپرم، سیستم اکسیدان/آنتی اکسیدان و هیستوپاتولوژی بافت بیضه در موشهای صحرایی نر پس از مواجهه با دیازینون پرداخت. این مطالعه تجربی حاضر، ۱۶ موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار آلبینو با وزن تقریبی 150 تا 230 گرم که از مرکز نگهداری از حیوانات تهیه شدند صورت پذیرفت.حیوانات به طور تصادفی به چهار گروه چهارتایی تقسیم شدند و به صورت تزریق درون صفاقی به مدت 30 روز مورد آزمایش قرار گرفتند که شامل: گروه مواجهه دیازینون (۵۰ میلیگرم/کیلوگرم دیازینون محلول در روغن کنجد به صورت تزریق درون صفاقی) گروه کوآنزیم Q10و دیازینون (۵۰ میلیگرم/کیلوگرم دیازینون و ۱۰ میلیگرم/کیلوگرم کوآنزیم Q10 محلول در روغن کنجد به صورت تزریق درون صفاقی)، گروه کوآنزیم Q10 (۱۰ میلیگرم/کیلوگرم کوآنزیم Q10 محلول در روغن کنجد) و گروه کنترل (۵/۱ میلیگرم/کیلوگرم روغن کنجد) به صورت تزریق درون صفاقی بود. پس از تیمار کوآنزیم Q10 با دیازینون، افزایش معنیداری در تعداد و تحرک اسپرم و کاهش مرگ و میر اسپرم مشاهده شد (05/0 p <). قرار گرفتن در معرض دیازینون با تیمار کوآنزیم Q10 توانست سبب کاهش سطح مالون دی آلدهید (MDA) و افزایش فعالیت سوپراکسید دیسموتاز (SOD) در مقایسه با گروه دیازینون شود (05/0 p <). مواجهه همزمان با دیازینون و تیمار کوآنزیم Q10 منجر به کاهش آسیب هیستوپاتولوژیک بیضه پس از مواجهه با دیازینون شد. به نظر می رسد که کوآنزیم Q10 می توانند اثر محافظتی خوبی در برابر آسیب اکسیداتیو ناشی از مواجهه با سم دیازینون به دستگاه تناسلی مردان داشته باشند.
Manuscript profile
Journal of Animal Biology
,
Issue2,Year,
Autumn
2018
دیابت نوع 2 شایع ترین نوع دیابت بوده و 90 درصد موارد این بیماری را به خود اختصاص داده است. رایج ترین پلی مورفیسم ژن (VEGF405CG) درناحیه غیر قابل ترجمه 5UTR است که پلی مورفیسم 405CG احتمالا در سطح بیان پس از ترجمه ی ژن تاثیر داشته و سبب افزایش محصول ژنی میشود .VEGF یک فا More
دیابت نوع 2 شایع ترین نوع دیابت بوده و 90 درصد موارد این بیماری را به خود اختصاص داده است. رایج ترین پلی مورفیسم ژن (VEGF405CG) درناحیه غیر قابل ترجمه 5UTR است که پلی مورفیسم 405CG احتمالا در سطح بیان پس از ترجمه ی ژن تاثیر داشته و سبب افزایش محصول ژنی میشود .VEGF یک فاکتور آندوتلیوم رگی است که به عنوان یک فاکتور قوی آنژیونیک و نفوذپذیری مویرگی ،نقش مهمی را در بیماری زایی DR بازی میکند. لذا ممکن است VEGF405CGکاندید مناسبی برای استعداد به دیابت تیپ 2 باشد. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط بین این ژن با بیماری هایی چون دیابت نوع 2 در جمعیت استان مازندران می باشد. نمونه های مورد آزمایش، شامل 50 فرد مبتلا و50 فرد سالم مراجعه کننده به آزمایشگاه های تخصصی آتیه و شهید بابایی می باشند. که حدود 1 سی سی خون حاوی پلاسمای EDTA (CBC) از 50 فرد مبتلا و 50 فرد سالم به عنوان کنترل پس از کسب رضایت آگاهانه گرفته شد. برای تعیین مقدار و کیفیت DNA، که مرحله بسیار مهمی در روش RFLP می باشد، از دو روش ارزیابی کمی به روش اسپکترفتومتری و ارزیابی کیفی به روش الکتروفورز استفاده شد. جهت تخمین غلظت DNA، 4 میکرولیتر از محلول پایه DNA با یک میکرولیتر بافر نمونه گذاری مخلوط و در چاهک ژل آگارز 5/1 درصد در بافر TAE یک برابر تخلیه گردید. برای ارزیابی محصول PCR روی ژل آگارز 2 درصد انجام شد. 5 میکرولیتر از محصول هر یک از واکنش ها به همراه 1 میلی لیتر رنگ به چاهک های ژل منتقل و الکتروفورز در ولتاژ 100 ولت به مدت 5/1 ساعت انجام شد. ژل در محلول اتیدیوم برماید (5/0 میلی گرم بر میلی لیتر) به مدت 20 دقیقه رنگ آمیزی شد و پس از انتقال به آب مقطر، با دستگاه ژل داک عکسبرداری شد. این مطالعه ارتباط چندانی بین پلی مورفیسم VEGF405CGدر بین مبتلایان دیابت نوع دو نشان نمی دهد و نیاز به مطالعه بیشتر در جمعیت های مختلف برای شناخت بهتر نقشVEGF405CGمی باشد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications