-
مقاله
1 - تأثیر مقادیر نیتروژن و دُز مصرف علف کش نیکوسولفورون بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت در شرایط رقابت با علف های هرزبوم شناسی علفهای هرز , شماره 1 , سال 4 , تابستان 1395به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف نیتروژن و دُز مصرفی علف کش نیکوسولفورون بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت آزمایشی ب هصورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات منابع طبیعی سبزوار در سال زراعی 92 - 1391 انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی مقادیر مختل چکیده کاملبه منظور بررسی اثر مقادیر مختلف نیتروژن و دُز مصرفی علف کش نیکوسولفورون بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت آزمایشی ب هصورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات منابع طبیعی سبزوار در سال زراعی 92 - 1391 انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی مقادیر مختلف نیتروژن شامل توصیه شده ) 183 کیلوگرم ازت خالص(، توصیه شده + 25 ٪ و توصیه شده - 25 ٪ به عنوان کرت اصلی و مقادیر مختلف عل فکش نیکوسولفورن )کروز( )شاهد )عدم کنترل(، توصیه شده )) 60 گرم ماده مؤثره در هکتار معادل 5/ 1 لیتر در هکتار(، توصیه شده 25 / 0- و توصیه شده + 25 ٪( به عنوان کرت فرعی در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد افزایش 25 ٪ در مقدار نیتروژن سبب افزایش 88 / 17 درصدی ردیف در بلال، 60 / 11 درصدی دانه در ردیف 29 / 34 درصدی عملکرد بیولوژیکی و 56 / 39 درصدی عملکرد اقتصادی شد. بالاترین عملکرد اقتصادی و عملکرد بیولوژیکی در دُز توصیه شده + 25 ٪ عل فکش مشاهده شد که اختلاف آماری معن یداری با دُز توصیه شده نداشت. در مجموع نتایج آزمایش نشان داد که در حضور علف های هرز در شرایط کمبود نیتروژن )توصیه شده- 25 %( استفاده از مقادیر بالاتر عل فکش )دُز توصیه شده+ 25 %( سبب تولید عملکرد اقتصادی مناسب شد در حالی که در شرایط فراهمی نیتروژن استفاده از مقادیر توصیه شده عل فکش سبب تولید عملکرد اقتصادی مناسب شد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - اثر دفعات کنترل و نوع علفکش مصرفی بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبهبوم شناسی علفهای هرز , شماره 1 , سال 2 , تابستان 1393به منظور بررسی اثر علفکش و دفعات کنترل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در بخش داور زن سبزوار انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه نوع علفکش مورد استفاده در سه سطح (خاک مصرف، پسرویشی، خاک مصرف+پسرو چکیده کاملبه منظور بررسی اثر علفکش و دفعات کنترل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در بخش داور زن سبزوار انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه نوع علفکش مورد استفاده در سه سطح (خاک مصرف، پسرویشی، خاک مصرف+پسرویشی و شاهد بدون سمپاشی و تعداد دفعات وجین در 3 سطح (عدم وجین، یک وجین و دو بار وجین) بود. در تیمار علفکش خاک مصرف از علفکش تریفلورالین با دز 1200 گرم ماده مؤثره در هکتار و در تیمار پسرویشی از علفکش تریفلوکسی سولفورون سدیم به مقدار 15 گرم ماده مؤثر در هکتار همراه با سیتوگیت 2 در هزار در مرحله 5 برگی استفاده شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تیمار دو بار کنترل علف هرز سبب بیشترین عملکرد وش (مجموع چین اول و دوم) میشود که اختلاف آماری معنیداری با یکبار کنترل علفهای هرز نداشت. در میان اجزای عملکرد تعداد قوزه در بوته و تعداد شاخه زایشی نسبت به سایر اجزای عملکرد بیشتر تحت تأثیر دفعات کنترل علفهای هرز قرار گرفت که در تیمار دو بار کنترل بیشترین مقدار بود. مصرف علفکش به صورت خاک مصرف+پسرویشی بیشترین تأثیر را بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه داشت. مصرف علفکش پسرویشی اگرچه سبب افزایش عملکرد گردید اما نتوانست کنترل مطلوبی از علف هرز را انجام دهد و سبب کاهش عملکرد و اجزای عملکرد نسبت به مصرف خاکی یا مصرف خاکی+ پسرویشی علفکش شد. در مجموع، به نظر میرسد که در صورت مصرف علفکش، یکبار وجین عملکرد اقتصادی مناسبی در واحد سطح را موجب میشود. پرونده مقاله -
مقاله
3 - Influence of Potassium Foliar Application on Cotton Yield (Gossypium barbadense L.) under Saline ConditionJournal of Crop Nutrition Science , شماره 2 , سال 2 , بهار 2016There is a lack of sufficient information on cotton responses to time and amount of foliar application of potassium (K) under salt stress environment, The objective of this study was to investigate the effects of potassium (as Solupotasse 50% K2O and 18% S) rate and app چکیده کاملThere is a lack of sufficient information on cotton responses to time and amount of foliar application of potassium (K) under salt stress environment, The objective of this study was to investigate the effects of potassium (as Solupotasse 50% K2O and 18% S) rate and application time on yield and yield components of cotton under saline field condition. A factorial experiment based on randomized complete block design with three replications was conducted in Sabzevar Agriculture and Natural Resources Research center in 2015. Factors were: K rate (0, 1, 2 and 3%) and K foliar application time (at early flowering, at peak boll formation and at early flowering + peak boll formation). Increasing of K concentration to 3% increased plant height, sympodial branch number, boll number, boll weight, seed cotton yield and lint yield. Lint percent was not affected by potassium concentration. The highest boll number and lint yield was obtained when potassium spraying at early flowering stage whereas foliar application at peak boll formation had the highest plant height and boll weight. The maximum seed cotton yield was obtained at K application twice at early flowering + peak boll formation. The results obtained here suggest that 3% K application (as Solupotasse) at early flowering + peak boll formation stage can improve the seed cotton yield grown under salt stress environment. پرونده مقاله -
مقاله
4 - واکنش هیبریدهای ذرت (Zea mays L.) با گروههای مختلف رسیدگی به مقادیر کاهش یافته علفکش نیکوسولفورناکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 2 , سال 13 , تابستان 1398به منظور بررسی واکنش ارقام ذرت، با گروههای مختلف رسیدگی به مقادیر کاهش یافته علفکش نیکوسولفورن (کروز4 درصد SC)، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه شرکت کشاورزی برکت جوین (سبزوار، استان خراسان رضوی) انجام شد. فاکتورها چکیده کاملبه منظور بررسی واکنش ارقام ذرت، با گروههای مختلف رسیدگی به مقادیر کاهش یافته علفکش نیکوسولفورن (کروز4 درصد SC)، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه شرکت کشاورزی برکت جوین (سبزوار، استان خراسان رضوی) انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل هیبریدهای مختلف ذرت در سه سطح زودرس (260)، میانرس (400) و دیررس (704) به عنوان فاکتور اصلی و مقادیر کاهش یافته علفکش نیکوسولفورن (کروز) در پنج سطح (صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد توصیه شده 2 لیتر در هکتار) به همراه یک کرت شاهد به عنوان کرت فرعی بودند. نتایج آزمایش نشان داد هیبرید دیررس از ارتفاع، وزن بلال، تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف، وزن هزار دانه، تعداد دانه بلال، عملکرد اقتصادی، عملکرد بیولوژیکی، تراکم علفهای هرز و وزن خشک علفهای هرز بیشتری در مقایسه با سایر ارقام مورد بررسی داشت. افزایش دُزمصرفی علفکش سبب افزایش 64/0% ارتفاع بوته، 45/39% وزن بلال، 93/8% تعداد ردیف در بلال، 15/30% تعداد دانه در ردیف، 68/10% وزن هزار دانه، 63/40% تعداد دانه بلال، 82/41% عملکرد اقتصادی، 95/14% عملکرد بیولوژیکی و کاهش 88/70% تراکم علفهای هرز و 17/82% وزن خشک علفهای هرز در مقایسه با تیمار عدم کنترل علفهای هرز شد. اگرچه مقدار علفکش لازم برای کاهش 50 درصدی وزن خشک علف هرز در هیبرید دیررس از ارقام زودرس و میانرس بیشتر بود اما استفاده از دُز 75% مقدار توصیه شده در هر سه هیبرید عملکرد مشابه با استفاده از دُز توصیه شده تولید کرد. در هیبرید دیررس کاهش 50% دُز توصیه شده نیز توانست عملکرد مشابه با دُز توصیه شده داشته باشد. بر این اساس میتوان گفت در هیبرید دیررس، امکان کاهش 50 درصدی و در ارقام زودرس و میانرس امکان کاهش 25 درصدی دُز علفکش بدون کاهش قابل ملاحظه عملکرد وجود دارد. پرونده مقاله -
مقاله
5 - اثر طول دوره ی تداخل علف های هرز در شرایط مدیریت های مختلف زراعی بر عملکرد و اجزای عملکرد نخوداکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 5 , سال 8 , زمستان 1393به منظور بررسی اثر طول دوره ی تداخل علف های هرز در شرایط مدیریت مختلف زراعی بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه نخود رقم هاشم آزمایشی به صورت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. سطوح مختلف مصرف نهاده (پر نهاده، متوسط نهاده، کم نهاده) به عن چکیده کاملبه منظور بررسی اثر طول دوره ی تداخل علف های هرز در شرایط مدیریت مختلف زراعی بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه نخود رقم هاشم آزمایشی به صورت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. سطوح مختلف مصرف نهاده (پر نهاده، متوسط نهاده، کم نهاده) به عنوان عامل اصلی و طول دوره ی تداخل در پنج سطح (0، 15، 30،45 و 60 روز پس از سبز شدن) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد تراکم علف هرز، وزن خشک علف هرز و تعداد غلاف در بوته تحت تاثیر نوع مدیریت زراعی قرار نگرفت اما ارتفاع نهایی بوته، عملکرد بیولوژیکی و اقتصادی تحت تاثیر نوع مدیریت قرار گرفت و بالاترین مقدار این صفات در سیستم های زراعی پر نهاده مشاهده شد. افزایش طول دوره تداخل سبب کاهش عملکرد دانه، تعداد شاخه جانبی و تعداد غلاف در بوته نخود شد. کاهش عملکرد در تداخل کامل علف های هرز (60 روز تداخل) نسبت به شاهد 80.60 درصد بود. اگرچه تراکم علف هرز با افزایش طول دوره تداخل کاهش پیدا کرد اما وزن خشک علف های هرز افزایش یافت. بررسی ضرایب تابع رگرسیون لجستیکی نشان داد که در شرایط کم نهاده شروع کاهش عملکرد زودتر اتفاق افتاد (24.5 روز بعد از سبز شدن) در حالی که شروع کاهش عملکرد در سیستم پر نهاده تا 26 روز بعد از سبز شدن نخود به تعویق افتاد. نتایج همچنین نشان داد که افزایش طول دوره تداخل تا 60 روز بعد از سبز شدن نخود سبب کاهش عملکرد و اجزای عملکرد دانه نخود می شود اما استفاده از نهاده های بیشتر توان رقابتی نخود را افزایش می دهد. پرونده مقاله -
مقاله
6 - مدیریت تلفیقی علفهایهرز پنبه در کشت های رایج و با فواصل ردیف خیلی کماکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 5 , سال 14 , زمستان 1399به منظور تعیین مناسبترین روش کنترل علفهای هرز در دو سیستم کشت رایج و کشت با فواصل ردیف خیلی باریک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان سبزوار در سال زراعی 95-1394 به اجرا درآمد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل سیستم کاشت در چکیده کاملبه منظور تعیین مناسبترین روش کنترل علفهای هرز در دو سیستم کشت رایج و کشت با فواصل ردیف خیلی باریک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان سبزوار در سال زراعی 95-1394 به اجرا درآمد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل سیستم کاشت در دو سطح کشت به صورت رایج (فاصله ردیف 70 سانتیمتر) و فواصل ردیف خیلی باریک (20 سانتیمتر) و روش کنترل علفهای هرز در شش سطح بدون کنترل علفهای هرز (به عنوان شاهد)، کاربرد علفکش در غلظت توصیهشده (تری فلورالین (ترفلان 48% EC) 1160 گرم ماده موثره در هکتار)، کاربرد 50 درصد غلظت توصیهشده علفکش+ یکبار وجین در 45 روز بعد از سبز شدن، کاربرد 50 درصد غلظت توصیهشده علفکش+دو بار وجین در 30 و 60 روز بعد از سبز شدن، سه بار وجین در 30، 45 و 60 روز بعد از سبز شدن و کنترل کامل علفهای هرز بودند. نتایج آزمایش نشان داد که در کشت با فواصل ردیف خیلی باریک تراکم علف هرز (71/33 درصد)، تعداد شاخه جانبی (37/14 درصد)، تعداد غوزه در بوته (88/16 درصد) و وزن غوزه (30/12 درصد) کمتر و عملکرد وش (85/39 درصد) و عملکرد الیاف (71/23 درصد) بیشتر از کشت رایج بود. در کشت رایج در صورت کاهش 50 درصدی غلظت علفکش نیاز به دو بار وجین در مراحل 30 و 60 روز بعد از سبز شدن و در کشت با فواصل ردیف خیلی باریک در صورت کاهش 50 درصدی غلظت توصیهشـده یک بار وجین در مرحله 45 روز بعد از سبز شدن جهت حصـول عملکرد وش منـاسب توصیه می شود. در مجموع نتایج آزمایش نشان داد که می توان در سیستم کاشت با فواصل خیلی باریک با کاهش 50% مصرف علفکش تری فلورالین و کاهش دفعات کنترل علفهای هرز (یک بار وجین در 45 روز بعد از سبز شدن)، عملکرد وش مشابهی با سایر روشهای کنترل به دست آورد. پرونده مقاله -
مقاله
7 - تأثیر طول دوره ی تداخل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد زیره سبز (Cuminum cyminum L.) در شرایط کشت رایج و ارگانیکاکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 5 , سال 13 , زمستان 1398به منظور بررسی تأثیر طول دوره ی تداخل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد زیره سبز در شرایط کشت رایج و ارگانیک، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات، در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 97-1396 در شهرستان سبزوار انجام شد. سیستم کشت (رایج و ارگانیک) به چکیده کاملبه منظور بررسی تأثیر طول دوره ی تداخل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد زیره سبز در شرایط کشت رایج و ارگانیک، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات، در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 97-1396 در شهرستان سبزوار انجام شد. سیستم کشت (رایج و ارگانیک) به عنوان فاکتور اصلی و طول دوره ی تداخل علفهای هرز(صفر، 2، 4، 6 هفته بعد از سبز شدن و عدم کنترل) به عنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج نشان داد که در شرایط کشت رایج، تراکم و وزن خشک علفهای هرز، ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی، تعداد دانه در چتر، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک افزایش بیشتری نسبت به کشت ارگانیک داشت در حالی که تعداد چتر در بوته در سیستم کاشت ارگانیک بیشتر بود. افزایش طول دوره ی تداخل علفهای هرز سبب کاهش 21/20 درصدی ارتفاع، 85/42 درصدی تعداد شاخه جانبی، 91/47 درصدی تعداد چتر در بوته، 5/37 درصدی تعداد دانه در چتر، 96/33 درصدی عملکرد بیولوژیکی، 90/43 درصدی عملکرد دانه شد. بررسی ضرایب تابع رگرسیون لجستیکی نشان داد که در شرایط کشت رایج شروع کاهش عملکرد زودتر اتفاق افتاد (11 روز بعد از سبز شدن) در حالی که شروع کاهش عملکرد در سیستم کشت ارگانیک تا 41/17 روز بعد از سبز شدن زیره سبز به تعویق افتاد. در مجموع نتایج آزمایش نشان داد که در هر دو شرایط تداخل علفهای هرز سبب کاهش عملکرد دانه گردید. با این وجود، در شرایط کشت ارگانیک تداخل تا هفته چهارم و در شرایط رایج تا هفته دوم بعد از سبز شدن کاهش قابل ملاحظهای را در عملکرد دانه موجب نشد. بر این اساس توصیه می شود کنترل علف های هرز در کشت رایج 12 روز بعد از سبز شدن و در کشت ارکانیگ 18 روز بعد از سبز شدن زیره سبز شروع شود. پرونده مقاله -
مقاله
8 - نقش دفعات وجین بر میزان کاهش مصرف علفکش در چغندرقنداکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 4 , سال 11 , پاییز 1396به منظور بررسی اثر دفعات وجین بر میزان کاهش مصرف علفکش در محصول چغندرقند، یک آزمایش مزرعه ای در سال زراعی 91-90 به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان جویندر خراسان رضوی اجرا گردید. فاکتور اصلی غلظت مصرفی علف کش (غلظتهای صفر، 25، چکیده کاملبه منظور بررسی اثر دفعات وجین بر میزان کاهش مصرف علفکش در محصول چغندرقند، یک آزمایش مزرعه ای در سال زراعی 91-90 به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان جویندر خراسان رضوی اجرا گردید. فاکتور اصلی غلظت مصرفی علف کش (غلظتهای صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد مقدار توصیه شده علفکش کلریدازون (پیرامین) به مقدار 25/3 کیلوگرم ماده مؤثره در هکتار) و فاکتور فرعی دفعات وجین (بدون وجین، یکبار وجین و دو بار وجین در 30 و 60 روز بعد از سبز شدن) بودند. صفات تراکم و وزن خشک علفهای هرز، عملکرد ریشه، درصد قند ناخالص (عیار قند)، درصد قند خالص، عملکرد قند، ضریب قلیائیت (آلکالیته)، میزان سدیم، پتاسیم، نیتروژن مضرِ و درصد قند ملاس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتـایج آزمایش نشـان داد که افزایش دفعـات وجین سبب کاهش تراکم علف های هرز، وزن خشک علف های هرز، نیتروژن مضرِه و افزایش درصد قند خالص، عملکرد ریشه و عملکرد قند شد. کمترین تراکم و وزن خشک علف های هرز در دُز توصیهشده علفکش مشاهده گردید. افزایش دُز مصرفی علفکش در مقایسه با عدم مصرف سبب افزایش 48/14% عیار چغندرقند، 86/57% نیتروژن مضره، 30/19% قند خالص، 67/77% عملکرد ریشه و 17/111% عملکرد قند و کاهش 77/18% میزان پتاسیم 84/28% میزان سدیم، 76/52% و ضریب قلیایت شد. برای کلیه صفات مورد مطالعه، به جز تراکم علف هرز، اختلاف آماری معنیداری بین دُز توصیه شده و 75% دُز توصیه شده مشاهده نشد. در مجموع نتایج آزمایش نشان داد که در شرایط یکبار وجین امکان کاهش 25% غلظتمصرفی و در شرایط دو بار وجین امکان کاهش 50% دُز مصرفی علفکش پیرامین با تولید عملکرد اقتصادی (عملکرد ریشه) مطلوب ممکن است. پرونده مقاله -
مقاله
9 - بررسی دُزهای مختلف علفکش فن مدیفام+دس مدیفام+اتوفومسیت در زمان های مصرف متفاوت در چغندرقند (Beta vulgaris L)اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 5 , سال 10 , زمستان 1395به منظور بررسی امکان کاهش دُز علفکش فن مدیفام+دس مدیفام+اتوفومسیت در زمان های مصرف آنها در مزرعه چغندرقند آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 92-91 در شهرستان سبزوار استان خراسان رضوی انجام شد. فاکتورهای آزمایش عبارت از دُز چکیده کاملبه منظور بررسی امکان کاهش دُز علفکش فن مدیفام+دس مدیفام+اتوفومسیت در زمان های مصرف آنها در مزرعه چغندرقند آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 92-91 در شهرستان سبزوار استان خراسان رضوی انجام شد. فاکتورهای آزمایش عبارت از دُزهای مختلف علفکش (صفر، 75% و 125% توصیه شده) در زمان های مصرف (4-2 برگی، 8-4 برگی و 12-8 برگی چغندرقند) بودند. علفکش مورد استفاده در این آزمایش علفکش فن مدیفام (9/2%)+دس مدیفام (7/2%)+اتوفومسیت (11/3%)(با نام تجاری بتانال پروگرس اُ اف) به مقدار 877 گرم ماده مؤثره در هکتار از فرمولاسیون امولسیون 27/4% بود. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تأخیر در زمان مصرف علفکش سبب افزایش 55/92 درصدی تراکم علف هرز و 33 درصدی وزن خشک علف هرز شد. استفاده از علفکش در مرحله 8-4 برگی بالاترین عملکرد ریشه و قند را موجب شد. ناخالصیهای ریشه تحت تأثیر زمان مصرف علفکش قرار نگرفت. دُز 125% توصیه شده کمترین تراکم و وزن خشک علفهای هرز و بالاترین عملکرد قند و ریشه را تولید کرد. درصد قند ناخالص و میـزان پتاسیم تحت تأثیـر دُز مصرفی قرار نگرفت و در مورد سـایر ویژگی های کیفی ریشه اختلاف آماری معنیداری بین دُز 125% توصیه شده و دُز توصیه شده وجود نداشت. نتایج آزمایش در مجموع نشان داد که در مراحل اولیه رشد (4-2 برگی چغندرقند) استفاده از مقادیر کمتر از دُز توصیه شده و در مراحل 12-8 برگی چغندرقند استفاده از دُز بیشتر علفکش سبب حصول مناسبترین عملکرد ریشه در چغندرقند شد. پرونده مقاله -
مقاله
10 - اثر نانو پرایمینگ روی بر ویژگیهای جوانهزنی لوبیا در شرایط تنش شوریتحقیقات بذر , شماره 4 , سال 6 , پاییز 1395جوانهزنی اولین فرآیندی است که رشد و نمو گیاهان را به خصوص در شرایط وجود تنشهای محیطی تحت تأثیر قرار میدهد. جهت بهبود قابلیت جوانهزنی بذر و استقرار گیاهچه در این شرایط از پرایمینگ بذر استفاده میشود. به منظور بررسی تأثیر نانو پرایمینگ بر ویژگیهای جوانهزنی و رشد اول چکیده کاملجوانهزنی اولین فرآیندی است که رشد و نمو گیاهان را به خصوص در شرایط وجود تنشهای محیطی تحت تأثیر قرار میدهد. جهت بهبود قابلیت جوانهزنی بذر و استقرار گیاهچه در این شرایط از پرایمینگ بذر استفاده میشود. به منظور بررسی تأثیر نانو پرایمینگ بر ویژگیهای جوانهزنی و رشد اولیه لوبیا رقم ناز در شرایط تنش شوری آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار در سال 1391 انجام شد. فاکتور اول پرایمینگ بذر با نانو اکسید روی (0، 25، 50 و 100 میلیگرم در لیتر) و فاکتور دوم شامل سطوح مختلف استرس شوری (0، 50 و 100 میلیمولار) بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد نشان داد شوری اثر معنیداری بر درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، میانگین جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقه، وزن خشک ریشهچه و وزن خشک ساقهچه داشت در حالی که اثر نانوپرایمینگ تنها بر درصد جوانهزنی، میانگین جوانهزنی روزانه، وزن خشک ریشهچه و سرعت جوانهزنی معنیدار بود. درصد جوانهزنی، میانگین جوانهزنی، طول ریشهچه، وزن خشک ریشهچه و وزن خشک ساقهچه به طور معنیداری تحت تأثیر اثر متقابل شوری و پرایمینگ قرار گرفتند. افزایش شوری باعث کاهش 175 سرعت جوانهزنی و 185 درصدی طول ریشهچه گردید.. واکنش مؤلفههای جوانی زنی به مقدار مصرف نانو روی در سطوح مختلف شوری متفاوت بود در شرایط عدم شوری افزایش مقدار نانو روی سبب کاهش مؤلفههای جوانهزنی شد در حالی که در شرایط شور افزایش غلظت نانو روی مؤلفههای جوانهزنی را بهبود بخشید. در مجموع نتایج این آزمایش نشان داد که در شرایط شور استفاده از 100 میلیگرم در لیتر نانو روی سبب بهبود خصوصیات جوانهزنی لوبیا میگردد. پرونده مقاله -
مقاله
11 - اثر نانو پرایمینگ روی بر ویژگیهای جوانهزنی لوبیا در شرایط تنش شوریتحقیقات بذر , شماره 4 , سال 6 , پاییز 1395جوانهزنی اولین فرآیندی است که رشد و نمو گیاهان را به خصوص در شرایط وجود تنشهای محیطی تحت تأثیر قرار میدهد. جهت بهبود قابلیت جوانهزنی بذر و استقرار گیاهچه در این شرایط از پرایمینگ بذر استفاده میشود. به منظور بررسی تأثیر نانو پرایمینگ بر ویژگیهای جوانهزنی و رشد اول چکیده کاملجوانهزنی اولین فرآیندی است که رشد و نمو گیاهان را به خصوص در شرایط وجود تنشهای محیطی تحت تأثیر قرار میدهد. جهت بهبود قابلیت جوانهزنی بذر و استقرار گیاهچه در این شرایط از پرایمینگ بذر استفاده میشود. به منظور بررسی تأثیر نانو پرایمینگ بر ویژگیهای جوانهزنی و رشد اولیه لوبیا رقم ناز در شرایط تنش شوری آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار در سال 1391 انجام شد. فاکتور اول پرایمینگ بذر با نانو اکسید روی (0، 25، 50 و 100 میلیگرم در لیتر) و فاکتور دوم شامل سطوح مختلف استرس شوری (0، 50 و 100 میلیمولار) بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد نشان داد شوری اثر معنیداری بر درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، میانگین جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقه، وزن خشک ریشهچه و وزن خشک ساقهچه داشت در حالی که اثر نانوپرایمینگ تنها بر درصد جوانهزنی، میانگین جوانهزنی روزانه، وزن خشک ریشهچه و سرعت جوانهزنی معنیدار بود. درصد جوانهزنی، میانگین جوانهزنی، طول ریشهچه، وزن خشک ریشهچه و وزن خشک ساقهچه به طور معنیداری تحت تأثیر اثر متقابل شوری و پرایمینگ قرار گرفتند. افزایش شوری باعث کاهش 175 سرعت جوانهزنی و 185 درصدی طول ریشهچه گردید.. واکنش مؤلفههای جوانی زنی به مقدار مصرف نانو روی در سطوح مختلف شوری متفاوت بود در شرایط عدم شوری افزایش مقدار نانو روی سبب کاهش مؤلفههای جوانهزنی شد در حالی که در شرایط شور افزایش غلظت نانو روی مؤلفههای جوانهزنی را بهبود بخشید. در مجموع نتایج این آزمایش نشان داد که در شرایط شور استفاده از 100 میلیگرم در لیتر نانو روی سبب بهبود خصوصیات جوانهزنی لوبیا میگردد. پرونده مقاله -
مقاله
12 - تأثیرغنیسازی با ایزوله سویا، آرد عدس، آلبومین و اسپیرولینا پلاتنسیس بر ویژگیهایکیفی نودل صنعتینوآوری در علوم و فناوری غذایی , شماره 2 , سال 16 , تابستان 1403در پژوهش حاضر، غنیسازی نودل صنعتی با آرد عدس (35-7 %)، ایزوله سویا، آلبومین و اسپیرولینا پلاتنسیس در سطوح 1 تا 5 % و ارزیابی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، رئولوژیکی و حسی آن انجام گردید. مطابق نتایج، تیمارهای حاوی سطوح 1 تا 5 % اسپیرولینا مقادیر بیشتری خاکستر، رطوبت، چربی چکیده کاملدر پژوهش حاضر، غنیسازی نودل صنعتی با آرد عدس (35-7 %)، ایزوله سویا، آلبومین و اسپیرولینا پلاتنسیس در سطوح 1 تا 5 % و ارزیابی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، رئولوژیکی و حسی آن انجام گردید. مطابق نتایج، تیمارهای حاوی سطوح 1 تا 5 % اسپیرولینا مقادیر بیشتری خاکستر، رطوبت، چربی و پروتئین در مقایسه با تیمارهای محتوی آلبومین، آرد عدس، ایزوله سویا و نمونه کنترل داشت. بیشترین و کمترین میزان pH در کل تیمارها به ترتیب مربوط به تیمار حاوی 35 % آرد عدس و 2 % ایزوله پروتئین سویا بود. افزایش سطح اسپیرولینا و آرد عدس به طور منفرد، کاهش عدد پراکسید را نتیجه داد. کمترین مؤلفه روشنایی، قرمزی و زردی به تیمارهای حاوی اسپیرولینا مربوط شد، در حالی که تیمارهای حاوی آرد عدس بیشترین مؤلفه قرمزی و زردی را داشتند و بیشترین مؤلفه قرمزی مربوط به تیمارهای حاوی آلبومین بود. در کلیه تیمارها، با افزایش سطح تمام افزودنیها، میزان سفتی بافت افزایش یافت و تیمارهای حاوی ایزوله سویا، بیشترین سفتی را نشان دادند. بیشترین چسبندگی، کمترین پیوستگی، صمغیت و قابلیت جویدن مربوط به تیمارهای محتوی آرد عدس و بیشترین پیوستگی، صمغیت و قابلیت جویدن نیز مربوط به آلبومین بود. تیمارهای حاوی سطوح مختلف آلبومین بالاترین امتیاز رنگ را نشان دادند. بالاترین امتیاز طعم، بافت و پذیرش کلی متعلق به تیمارهای حاوی سطوح مختلف (2 تا 5 %) آلبومین بود. سطوح مختلف آلبومین بیشترین تأثیر معنیدار را بر خواص کیفی نمونههای نودل صنعتی گذاشت و در مقابل، تیمارهای حاوی اسپیرولینا نتایج قابل قبولی را در آزمونهای کیفی مورد ارزیابی نشان ندادند. پرونده مقاله -
مقاله
13 - بهینهسازی تأثیر عصاره چای سبز، چای سفید و زنجبیل بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی کیک اسفنجی با روش سطح پاسخ (RSM)نوآوری در علوم و فناوری غذایی , شماره 1 , سال 16 , بهار 1403در سالهای اخیر، بهکارگیری منابع گیاهی دارای ترکیبات زیست فعال نظیر رنگدانهها و آنتیاکسیدانها در مواد غذایی گسترش زیادی یافته است. تحقیقات نشان داده است که این منابع نقش مهمی را در بهبود خواص کیفی، ارتقاء ارزش غذایی و افزایش زمان ماندگاری محصولات غذایی مانند فرآورده چکیده کاملدر سالهای اخیر، بهکارگیری منابع گیاهی دارای ترکیبات زیست فعال نظیر رنگدانهها و آنتیاکسیدانها در مواد غذایی گسترش زیادی یافته است. تحقیقات نشان داده است که این منابع نقش مهمی را در بهبود خواص کیفی، ارتقاء ارزش غذایی و افزایش زمان ماندگاری محصولات غذایی مانند فرآوردههای غلات و لبنیات ایفا میکنند. نظر به این نکات، در پژوهش حاضر، سطوح منفرد عصاره چای سبز (صفر تا 2 درصد)، چای سفید (صفر تا 2 درصد) و زنجبیل (صفر تا 5/1 درصد) در فرمولاسیون کیک اسفنجی بهکار رفت و آزمایشات شیمیایی و فیزیکوشیمیایی بر روی تیمارهای مختلف انجام گردید. جهت بهینهسازی نتایج، از روش سطح پاسخ استفاده شد. مطابق نتایج، با افزایش سطوح عصارههای چای سبز، چای سفید و زنجبیل، مقادیر چربی، pH، پروتئین و فنل کل در تیمارها افزایش یافت. در مقابل، میزان رطوبت، اسیدیته و عدد پراکسید کاهش یافت. هر سه عصاره چای سبز، چای سفید و زنجبیل اثرات کاملاً معنیداری بر ویژگی-های کیفی نمونههای کیک اسفنجی داشتند. نتایج روش سطح پاسخ نشان داد که سطوح پائین عصارههای مورد ارزیابی در پارامترهای بررسی شده به جز عدد پراکسید، نتایج بهتری ارائه داد. پرونده مقاله -
مقاله
14 - تعیین نیاز کود نیتروژن در گیاه سورگوم بر اساس کارت رنگ برگبوم شناسی گیاهان زراعی , شماره 4 , سال 10 , پاییز 1393امروزه استفاده از روشهای ساده و کارآمد جهت تعیین نیاز نیتروژنی در بسیاری از گیاهان مورد توجه قرار گرفته است. در میان این روشها، جدول رنگ برگ سادهترین و کارآمدترین روش جهت تشخیص مناسب نیاز نیتروژنی میباشد. به منظور تعیین نیاز نیتروژنی سورگوم علوفهای با استفاده از جد چکیده کاملامروزه استفاده از روشهای ساده و کارآمد جهت تعیین نیاز نیتروژنی در بسیاری از گیاهان مورد توجه قرار گرفته است. در میان این روشها، جدول رنگ برگ سادهترین و کارآمدترین روش جهت تشخیص مناسب نیاز نیتروژنی میباشد. به منظور تعیین نیاز نیتروژنی سورگوم علوفهای با استفاده از جدول رنگ برگ، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی کشاورزی و منابع طبیعی سبزوار در سال 1391-1390 انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی چهار سطح نیتروژن شامل عرف منطقه (150 کیلوگرم در هکتار)، 25، 50، 75 کیلوگرم ازت خالص بود. در صورت کاهش در عدد بحرانی کارت رنگ برگ کمتر از 4 و کمتر از 5 بود. بیشترین ارتفاع، وزن خشک برگ، تعداد برگ در بوته، عملکرد بیولوژیکی و میزان پروتئین در مصرف 75 کیلوگرم نیتروژن به دست آمد. استفاده از مقادیر مختلف نیتروژن در صورت کاهش عدد بحرانی به 5، ارتفاع، وزن خشک برگ، تعداد برگ در بوته، عملکرد بیولوژیکی و میزان پروتئین بیشتری نسبت به مصرف نیتروژن در صورت کاهش عدد بحرانی به 4 داشت. در مجموع، استفاده از 50 کیلوگرم نیتروژن در صورت کاهش عدد بحرانی به 5 کاراترین مقدار و زمان مصرف نیتروژن جهت حصول بیشترین عملکرد کیفی و کمی سورگوم علوفهای است. بر این اساس استفاده از کارت رنگ برگ به عنوان یک روش بسیار ساده در تعیین نیاز نیتروژن سورگوم میتواند مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله