-
مقاله
1 - رابطه ترکیب بدنی و پوکی استخوان در زنان یائسهعلوم غذایی و تغذیه , شماره 40 , سال 10 , پاییز 1392مقدمه: پوکی استخوان یک بیماری سیستم اسکلتی است که با کاهش تراکم توده استخوانی مشخص می شود. نتیجه عمده این بیماری شکستگی های استخوان در نواحی تحمل کننده وزن بدن مانند مهره ها، ران و حتی مفاصلی است که وزنی را تحمل نمی کنند مثل مچ دست. هدف از این مطالعه توصیف رابطه ترکیب ب چکیده کاملمقدمه: پوکی استخوان یک بیماری سیستم اسکلتی است که با کاهش تراکم توده استخوانی مشخص می شود. نتیجه عمده این بیماری شکستگی های استخوان در نواحی تحمل کننده وزن بدن مانند مهره ها، ران و حتی مفاصلی است که وزنی را تحمل نمی کنند مثل مچ دست. هدف از این مطالعه توصیف رابطه ترکیب بدنی با پوکی استخوان در زنان یائسه بود. مواد و روشها: این مطالعه مقطعی شامل 50 زن یائسه مبتلا به پوکی استخوان در سنین 65-45 سال از بیمارستان سینا در تبریز انتخاب شدند. جرم بدن، جرم چربی بدن، جرم بدون چربی بدن، و تراکم استخوانی فقرات و ران اندازه گیری شد. ارزیابی ضخامت چین پوستی با استفاده از کالیپر ارزیابی شد. تراکم استخوان با استفاده از روشDEXA در ناحیه ستون مهره ها و سر استخوان ران انجام گرفت.برای بررسی رابطه بین اجزاء ترکیب بدنی با تراکم استخوانی فقرات و ران از مدل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: از اجزاء ترکیب بدنی فقط جرم بدون چربی با تراکم استخوانی گردن ران (0.05>P و0.271=R2) و فقرات (0.05>P و 0.088=R2) رابطه معنی دار داشت. نتیجهگیری: یافتههای ما نشان می دهد که از بین عوامل ترکیب بدنی؛ جرم بدون چربی، یکی از پیشبینی کنندههای قدرتمند پوکی استخوان می باشد. با استفاده از این مدل، می توان زنان در معرض خطر استئوپروز را شناسایی کرد، بنابراین اقدامات پیشگیری و درمانی هم زودتر مقدور است؛ هم چنین می توان از صرف هزینه های اضافی تشخیصی برای افرادی که در معرض خطر نیستند جلوگیری به عمل آورد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - تاثیر مکمل یاری کوتاه مدت سیر بر ظرفیت آنتی اکسیدانی تام و مالون دی آلدهید سرم مردان فعال پس از ورزش برون گراعلوم غذایی و تغذیه , شماره 57 , سال 15 , زمستان 1396مقدمه: سیر سطوح آنتی اکسیدان بدن را افزایش میدهد. دفاع آنتی اکسیدانی بدن میتواند فشار اکسایشی و آسیب به سلولها را کاهش دهد. هدف از این پژوهش، بررسی اثرات مکمل یاری کوتاه مدت سیر بر ظرفیت آنتی اکسیدانی تام و مالوندیآلدهید سرم مردان فعال پس از تمرین برونگرا میباشد. چکیده کاملمقدمه: سیر سطوح آنتی اکسیدان بدن را افزایش میدهد. دفاع آنتی اکسیدانی بدن میتواند فشار اکسایشی و آسیب به سلولها را کاهش دهد. هدف از این پژوهش، بررسی اثرات مکمل یاری کوتاه مدت سیر بر ظرفیت آنتی اکسیدانی تام و مالوندیآلدهید سرم مردان فعال پس از تمرین برونگرا میباشد. مواد و روشها: 20 مرد سالم ورزشکار (با سن±3: 24 سال، شاخص توده بدن: 3/1 ± 4/24 kg.m-2 و حداکثر اکسیژن مصرفی: 2/3 ± 1/49ml/kg/min) به صورت تصادفی در دو گروه همگن تجربی (مصرف روزانه 700 میلی گرم کپسول) و کنترل ( دارونما) جایگزین شدند که کپسول دکستروز برای 4 هفته مصرف کردند. نمونه خونی اولیه قبل از شروع مکمل یاری و دوم بعد از مکمل یاری چهار هفته ای سیر و سوم، بعد از فعالیت برونگرا (45 دقیقه دویدن که به صورت 9 ست 5 دقیقه ای با 80 درصد اکسیژن مصرفی با شیب منفی 10% و میان هر ست 2 دقیقه ریکاوری فعال با شیب صفر) گرفته شد. پارامترها با استفاده از آنالیز واریانس مکرر و بونفرونی در سطح معنی داری a=0.05تجزیه و تجلیل شدند. یافتهها: مکمل یاری چهار هفته سیر در حالت پایه باعث افزایش معنیدار ظرفیت ضداکسایشی تام (P<0.05) سرمی شد اما بعد از دویدن روی سراشیبی در هر دو گروه کاهش پیدا کرد. مکمل یاری سیر اثری بر مالوندیآلدهید (P>0.05) سرمی نداشت. بنابراین دو گروه تفاوت معنی داری نداشتند اما بعد از دویدن روی سرازیریدر هر دو گروه افزایش پیدا کرد. نتیجه گیری: مکمل یاری سیر از طریق افزایش ظرفیت ضد اکسایشی تام می تواند از آسیب فشار اکسایشی پس از انجام فعالیت برونگرا در مردان فعال بکاهد. پرونده مقاله -
مقاله
3 - رابطه مصرف صبحانه، ترکیب بدنی و آمادگی قلبی تنفسی در دانش آموزان دوره ابتداییعلوم غذایی و تغذیه , شماره 46 , سال 12 , بهار 1394مقدمه: کودکانی که صبحانه می خورند، آمادگی قلبی عروقی بیشتری داشته و توانایی آنها برای یادگیری افزایش می یابد. هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین میزان مصرف صبحانه در روزهای هفته و ترکیب بدن با آمادگی قلبی تنفسی در کودکان بود. مواد و روشها: مطالعه مقطعی در 164 نفر از دخت چکیده کاملمقدمه: کودکانی که صبحانه می خورند، آمادگی قلبی عروقی بیشتری داشته و توانایی آنها برای یادگیری افزایش می یابد. هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین میزان مصرف صبحانه در روزهای هفته و ترکیب بدن با آمادگی قلبی تنفسی در کودکان بود. مواد و روشها: مطالعه مقطعی در 164 نفر از دختران مدرسه مقطع ابتدایی در رده سنی 11-9 سال انجام شد. ترکیب بدن، آمادگی قلبی تنفسی و سطح فعالیت بدنی در وقت مدرسه ارزیابی شد. برای تعیین میزان مصرف صبحانه با یک پرسشنامه به سه گروه همیشه، گاهی اوقات و هرگز تقسیم شدند. آمادگی قلبی تنفسی با آزمون دو 540 متر و به دو سطح بالا و پایین تقسیم شد. ترکیب بدن از طریق درصد چربی، جرم چربی و جرم بدون چربی بدن بدست آمد و به دو گروه چاق و غیر چاق تقسیم شدند. فعالیت بدنی با پرسشنامه فعالیت جسمانی محاسبه شد و شرکت کنندگان به گروه پرفعال و کم فعال تقسیم شدند. یافتهها: بررسیتکرار روزهایی که صبحانه مصرف می کردند نشان داد که 18 % دانش آموزان مورد بررسی بدون صبحانه، 24% گاهی اوقات و 58% آنان همیشه صبحانه مصرف میکردند. هیچ رابطه ای بین تکرار مصرف صبحانه و ویژگیهای آنتروپومتریک یافت نشد. بین فعالیت بدنی و مصرف صبحانه ارتباط معنیدار آماری مشاهده نشد (3/0 P=). بین آمادگی قلبی تنفسی و مصرف صبحانه ارتباط معنی دار آماری مشاهده نشد (3/0 P=). نتیجهگیری: سطح آمادگی قلبی تنفسی، ترکیب بدن و میزان فعالیت بدنی با میزان تکرار صبحانه در کودکان مدرسه ای ارتباط ندارد. پرونده مقاله -
مقاله
4 - تاثیر تمرین تناوبی شدید و عسل آویشن بر بیان ژن شاخصهای آپوپتوزی بافت قلب و شاخص مقاومت به انسولین در رتهای دیابتی نوع دومجله پلاسما و نشانگرهای زیستی , شماره 5 , سال 15 , زمستان 1400زمینه و هدف: دیابت نوع 2 شایع ترین بیماری غدد درون ریز است که میتواند باعث آسیب و مرگ سلولی یا آپوپتوز شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه تغییرات بیان ژن آپوپتوزی و آنتیآپوپتوزی بافت قلب و شاخص مقاومت به انسولین پس از تمرین تناوبی شدید و مصرف عسل آویشن در رتهای دیابتی نوع چکیده کاملزمینه و هدف: دیابت نوع 2 شایع ترین بیماری غدد درون ریز است که میتواند باعث آسیب و مرگ سلولی یا آپوپتوز شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه تغییرات بیان ژن آپوپتوزی و آنتیآپوپتوزی بافت قلب و شاخص مقاومت به انسولین پس از تمرین تناوبی شدید و مصرف عسل آویشن در رتهای دیابتی نوع دو بود.روش کار: جامعه آماری را موشهای صحرایی نر تشکیل می دادند که پس از 20 هفته تغذیه با رژیم پرچرب و با تزریق STZ دیابتی شدند. موشها در چهار گروه کنترل دیابتی شش، تمرین تناوبی هشت، عسل آویشن شش، تمرین تناوبی و عسل آویشن هشت سرگروهبندی شدند و هشت هفته تحت تمرین تناوبی،پنج جلسه در هفته با تناوب شدید دو دقیقهای با دو تا هشت تناوب و 80-90% vo2max و استراحت یک دقیقهای با 50 تا 56% vo2max قرار گرفتند. عسل آویشن به صورت گاواژ، سه گرم برکیلوگرم پنج روز در هفته داده شد. گلوکز، انسولین و بیان ژن Bax و Bcl2 و BAX/Bcl2 اندازه گیری شد. تحلیل آماری با استفاده آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و تعیین اندازه اثر و تعقیبی بن فرونی انجام شد. یافته ها: HIIT به کاهش معنیدار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. تمرین تناوبی و مصرف عسل -آویشن هم چنین به کاهش بیان Bax و افزایش بیان Bcl2 منجر گردید(P<0.05). تمرینات تناوبی همراه با مصرف عسل آویشن در رتهای دیابتی منجر به بهبود سطوح گلوکز و انسولین و کاهش شاخص مقاومت به انسولین و نیز باعث کاهش بیان Bax و افزایش Bcl2 در سلول های قلبی نسبت به گروه کنترل شد(P<0.05).نتیجه گیری: تمرین تناوبی و مصرف عسل آویشن به بهبود پروفایل گلایسمیک و هم چنین تغییرات مثبتی در بیان ژنهای قلبی و ضد آپوپتوزی منجر میشود. پرونده مقاله -
مقاله
5 - تاثیر تمرینات مقاومتی بر منتخبی از شاخص های سیستم ایمنی دانشجویان دختر ورزشکارفعالیت بدنی و تندرستی , شماره 5 , سال 1 , زمستان 1401هدف:هدف از این پژوهش، بررسی تمرینات مقاومتی ایزوتونیک بر منتخبی از شاخصهای سیستم ایمنی دانشجویان دختر ورزشکار بود. روش:20 دانشجوی دختر ورزشکار رشته تنیس روی میز سالم (سن: 2± 3/22سال؛ شاخص توده بدنی: 35/1± 41/22کیلوگرم بر متر مربع) به شکل تصادفی به دو گروه چکیده کاملهدف:هدف از این پژوهش، بررسی تمرینات مقاومتی ایزوتونیک بر منتخبی از شاخصهای سیستم ایمنی دانشجویان دختر ورزشکار بود. روش:20 دانشجوی دختر ورزشکار رشته تنیس روی میز سالم (سن: 2± 3/22سال؛ شاخص توده بدنی: 35/1± 41/22کیلوگرم بر متر مربع) به شکل تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی (10=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. از همه آزمودنیها سنجش آمادگی جسمانی به عمل آمد و میزان 1RM آزمودنی ها قبل، میان دوره و در انتهای دوره تمرین محاسبه شد. 48 ساعت پیش از اولین جلسه فعالیت ورزشی انجام شد. سپس آزمودنیهای گروه تجربی تمرینات مقاومتی را به صورت ایستگاهی، 3 روز در هفته و به مدت 8 هفته اجرا نمودند. برنامه تمرینی با درصد مشخصی از حداکثر تکرار بیشینه (80%،85%%،90%،95 %) به صورت فزاینده به انجام رسید. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، از آزمودنیها نمونه خونی گرفته شد. مقادیر اینترلوکین 6 با روش الآیزا و آزمایش شمارش سلولهای خونی(گلبول های سفید،لنفوسیت ها،مونوسیت ها،گرانولوسیت ها) انجام شد. به منظور تعیین طبیعی بودن توزیع دادهها، از آزمون کولموگروف–اسمیرنوف استفاده شد (P>0.05). سپس از آزمون tمستقل و t زوجی به ترتیب برای بررسی تغییرات احتمالی بیرون و درون گروهی، در قبل و بعد از دوره تمرین استفاده شد (P<0.05).یافته ها: کاهش معنیداری (0.006=P) در سطوح استراحتی اینترلوکین 6 دیده شد. هم چنین کاهش معنیداری(0.041=P) در تعداد گلبولهای سفید خون پس از هشت هفته تمرین مقاومتی ایزوتونیک مشاهده شد.نتیجه گیری: تمرینات ورزشی مقاومتی ایزوتونیک میتواند عاملی مهم در کاهش التهاب سیستماتیک و اینترلوکین 6 باشد که از سازگاریهای مفید حاصل از این گونه تمرینات میباشد. پرونده مقاله -
مقاله
6 - تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی و ژل رویالn کروموزومی بر آنزیم های کبدی و شاخص مقاومت به انسولین رت های چاق دیابتی نوع دومجله پلاسما و نشانگرهای زیستی , شماره 61 , سال 16 , زمستان 1402زمینه و هدف : دیابت نوع دو شایع¬ترین بیماری درون¬ریز است که به¬دلیل عدم تحمل گلوکز دراثر برهم¬خوردن تعادل بین ذخایر و تقاضای انسولین رخ می¬دهدکه با تغییرات ساختاری و عملکردی در کبد منجر به تغییرات در آنزیم های کبدی می شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه تغییرات آنزیم های کبدی و چکیده کاملزمینه و هدف : دیابت نوع دو شایع¬ترین بیماری درون¬ریز است که به¬دلیل عدم تحمل گلوکز دراثر برهم¬خوردن تعادل بین ذخایر و تقاضای انسولین رخ می¬دهدکه با تغییرات ساختاری و عملکردی در کبد منجر به تغییرات در آنزیم های کبدی می شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه تغییرات آنزیم های کبدی و شاخص مقاومت ¬به¬انسولین پس از انجام تمرین تناوبی و ژل رویال در رت¬های چاق دیابتی نوع دو بود. مواد و روشها: نمونه آماری پژوهش حاضر 36 سر موش¬های صحرایی نر چاق با میانگین وزن 409 گرم بودند. پس از20 هفته تغذیه با رژیم پرچرب با تزریق درون صفاقی 25 میلیگرم STZ به ازای کیلوگرم وزن موشها دیابتی شدند. موشهایی با گلوکز ناشتای آنها بین150 تا400 میلیگرمدردسیلیتر، دیابتی نوع دوم در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی در 4 گروه کنترل (6 سر)، تمرین تناوبی (8 سر)، ژل رویال (7 سر) ، تمرین تناوبی شدید- ژل رویال ( 8 سر) گروه بندی و پروتکل تمرینی و گاواژ ژل رویال روی آنها به مدت 8 هفته اجرا شد. هشت هفته تمرین تناوبی شدید ، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقهای80 تا 90 درصد VO2max و تناوب استراحت یک دقیقهای با 50 تا 56 درصدVO2max اجرا شد. ژل رویال بصورت گاواژ به میزان 100 میلی گرم برکیلوگرم 5 روز در هفته داده شد. پس از پایان پروتکل خونگیری انجام شد و آنزیم های کبدی و گلوکز با استفاده از اتوآنالیزر و انسولین با استفاده از کیت آزمایشگاهی اندازه گیری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دوعاملی و آزمون تعقیبی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنی¬دار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین و تمرین تناوبی به کاهش آنزیم های کبدی ALT و AST و ALP در مقایسه با گروه کنترل منجر شد که در مورد ALP کاهش معنی دار بود (P=0.001). نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرین تناوبی شدید و مصرف ژل رویال ، بتوانند درکاهش آنزیمهای کبدی و بهبود وضعیت کبد در موشهای صحرایی تاثیر گذار باشند. پرونده مقاله -
مقاله
7 - اثر مکمل یاری بیکربنات سدیم و بتا آلانین بر توان بیهوازی و سطح لاکتات خون بازیکنان زن فوتسالتحقیقات در علوم ورزشی و گیاهان دارویی , شماره 2 , سال 3 , تابستان 1401هدف اصلی این مطالعه تعیین تاثیر بی کربنات سدیم و مکمل بتا آلانین بر ظرفیت بی هوازی و سطوح لاکتات خون بازیکنان زن فوتسال بود. روش: 40 فوتسالیست زن داوطلب لیگ تهران بر اساس متغیر های ورود به تحقیق و نمونه گیری انتخاب و به طور تصادفی به چهار از بین افراد داوطلب 40 نفر انتخ چکیده کاملهدف اصلی این مطالعه تعیین تاثیر بی کربنات سدیم و مکمل بتا آلانین بر ظرفیت بی هوازی و سطوح لاکتات خون بازیکنان زن فوتسال بود. روش: 40 فوتسالیست زن داوطلب لیگ تهران بر اساس متغیر های ورود به تحقیق و نمونه گیری انتخاب و به طور تصادفی به چهار از بین افراد داوطلب 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه کنترل (10 نفر )، بیکربنات سدیم (10 نفر )، بتا آلانین (10 نفر) و بیکربنات سدیم و بتا آلانین (10 نفر ) تقسیم شدند. ویژگی های تن سنجی قد، وزن و شاخص توده بدنی آنها قبل از آزمون اندازه گیری شد. سپس تست وینگیت برای اندازه گیری توان انجام شد و سطح لاکتات خون آنها نیز با استفاده از لاکتومتر اندازه گیری شد. گروه بیکربنات بعد از هر جلسه آزمون به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 3/0 گرم از مکمل بیکربنات سدیم، گروه بتاآلانین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 3/0 گرم از مکمل بتاآلانین و گروه ترکیبی نیز به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 3/0 گرم از ترکیب بتاآلانین و بیکربنات سدیم استفاده کرده، گروه کنترل نیز به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 3/0 گرم دارونما (نشاسته) استفاده کردند و بعد از 90 دقیقه مجددا آزمونهای مربوطه به عمل آمد. همچنین رژیم غذایی آزمودنیها هم در حین آزمون کنترل شد. نهایتا از آمار توصیفی، آزمون شپیرو ویلک، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی با استفاده از نرمافزار spss/21 در سطح معنیداری p≤0/05 برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد مکمل یاری بیکربنات سدیم و بتا آلانین بر میانگین توان و سطح لاکتات خون بازیکنان زن فوتسال اثر معنیداری دارد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود مربیان و بازیکنان جهت بالا بردن توان و کاهش اثرات منفی اسید لاکتیک از مکملهای بیکربنات سدیم و بتا آلانین استفاده کنند. پرونده مقاله -
مقاله
8 - تاثیر دوازده هفته تمرینات تناوبی مقاومتی همراه با مصرف مکمل جلبک آلگومد روی سطوح FGF-21 و سلنوپروتئینP در مردان چاقزیست شناسی جانوری , شماره 0 , سال 16 , زمستان 1402چاقی از عوامل اصلی مرگ و میر در کشورهای درحال توسعه خصوصا کشور ایران است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی مقاومتی همراه با مکمل آلگومد روی FGF-21 و سلنوپروتئین p در مردان چاق بود. 44 مرد چاق به چهار گروه 11 نفری کنترل، تمرین، مکمل و تمرین مکمل تقسیم خ چکیده کاملچاقی از عوامل اصلی مرگ و میر در کشورهای درحال توسعه خصوصا کشور ایران است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی مقاومتی همراه با مکمل آلگومد روی FGF-21 و سلنوپروتئین p در مردان چاق بود. 44 مرد چاق به چهار گروه 11 نفری کنترل، تمرین، مکمل و تمرین مکمل تقسیم خواهند شد. آزمودنیهای گروه تمرین 12 هفته، هفته¬ای سه جلسه تمرینات تناوبی مقاومتی را انجام خواهند داد. همچنین آزمودنیهای گروه مکمل 1800 میلی گرم جلبک آلگومد ر به صورت 6 قرص (2 قرص یک و نیم ساعت قبل از صبحانه، 2 قرص یک ساعت و نیم قبل از نهار، 2 قرص یک ساعت و نیم قبل از شام) (بر اساس دستور عمل کارخانه) مصرف کردند. گروه دارونما نیز قرص های نشاسته همرنگ قرص آلگومد مصرف کردند. 48 ساعت قبل از شروع پژوهش و 48 ساعت بعد از آخرین روز تمرین خون گیری به عمل خواهد آمد و در نهایت شاخص¬های یاد شده اندازه گیری خواهد با استفاده از کیت و دستگاه الایزا اندازه گیری خواهد شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین گروه ها تفاوت معنیدار وجود دارد (05/0p < ). آزمون تعقیبی نشان داد که گروه های مکمل، تمرین و تمرین مکمل باعث کاهش FGF-21 و سلنوپروتئین p نسبت به گروه کنترل شد (05/0p <). نتایج حاضر نشان داد که تمرین تناوبی مقاومتی به تنهایی و همراه با مکمل¬یاری کلرلا باعث کاهش سطوح FGF-21 و سلنوپروتئین p در مردان چاق شد. همچنین مصرف کلرلا به همراه تمرین تناوبی مقاومتی در مقایسه با تمرین تناوبی مقاومتی به تنهایی دارای تاثیر بیشتری روی سطوح متغیرهای مورد بررسی بود. پرونده مقاله -
مقاله
9 - تاثیر مصرف پودر کلم بروکلی به همراه تمرین ترکیبی روی هپاتوکاین های منتخب در مردان مبتلا به دیابت نوع دوزیست شناسی جانوری , شماره 4 , سال 16 , تابستان 1403دیابت یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه است که عوامل مختلفی همچون فعالیت بدنی و رژیم غذایی مناسب می توان باعث بهبود آن شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مصرف پودر کلم بروکلی به همراه تمرین ترکیبی بر برخی هپاتوکاین های منتخب در مردان مبتلا به دیابت چکیده کامل
دیابت یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه است که عوامل مختلفی همچون فعالیت بدنی و رژیم غذایی مناسب می توان باعث بهبود آن شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مصرف پودر کلم بروکلی به همراه تمرین ترکیبی بر برخی هپاتوکاین های منتخب در مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود. این پژوهش از نوع نیمه تجربی و کاربردی و به صورت پیش آزمون و پس آزمون بود. برای این منظور 44 مرد دیابتی داوطلب بعد از همگن سازی بر اساس ویژگیهای فردی و به صورت تصادفی در 4 گروه 11 نفری شامل گروه های کنترل (دریافت کننده ی دارونما)، مکمل (دریافت¬کننده مکمل)، تمرین + دارونما و تمرین + مکمل تقسیم شدند. پروتکل تمرين شامل45 دقیقه تمرین مقاومتی با شدت 70-60 درصد یک تکرار بیشینه، 30 دقیقه تمرینات هوازی (دویدن) با شدت 70-60 درصد ضربان قلب بیشینه بود. کلم بروکلی (مکمل) نیز به صورت پودر تهیه و به هر داوطلب نیز 10 گرم در روز به مدت 12 هفته داده شد. نمونه های خونی 48 ساعت قبل از شروع تمرینات و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین گرفته شد و برای آنالیز شاخصها مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل بین¬گروهی داده¬ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه صورت گرفته و برای تفاوت درون گروهی از آزمون t همبسته استفاده شده است. اختلاف معنی داری بین گروه ها در شاخص های ANGPTL3 وANGPTL4 مشاهده شد (001/0p < ). همچنین بررسی تغییرات درون گروهی نشان داد که در گروه های مکمل، تمرین و تمرین مکمل در ANGPTL3 و ANGPTL4 کاهش معنیدار مشاهده شد (05/0p < ). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که 12 هفته تمرین ترکیبی همراه با مصرف مکمل کلم بروکلی سبب بهبود هپاتوکاین های منتخب و همچنین مقاومت به انسولین می شود. این بهبود در گروهی که همزمان تمرین و مکمل مصرف کرده بودند بیشتر بود.
پرونده مقاله -
مقاله
10 - The Effect of Incremental Aerobic Exercise in Dusty Air on Pulmonary Function Indicators of Non-Athletic Overweight MenReport of Health Care , شماره 4 , سال 2 , پاییز 2016Introduction: Dust has become one of the serious problems of people, and (more) especially in the cities of western and southwestern Iran. Despite the importance of the issue of dust, little has been done on this phenomenon, and there are many questions about many aspec چکیده کاملIntroduction: Dust has become one of the serious problems of people, and (more) especially in the cities of western and southwestern Iran. Despite the importance of the issue of dust, little has been done on this phenomenon, and there are many questions about many aspects of this phenomenon. This study sought to investigate the effect of aerobic exercise in dust -filled air and compare it with clean air on non-athletic overweight male using pulmonary function indicators. Methods: Of the eligible candidates, 30 persons were selected in a targeted and accessible manner. The subjects were given two separate days in the clean and dusty air at the physiology lab of the Islamic Azad University of Sousangerd to perform a daily treadmill incremental aerobic exercise session. A spirometry test was used to determine the pulmonary function indicators before and after an incremental exercise test session in both days of clean air and high dust (with similar humidity and temperature). For statistical analysis of data Kolmogorov-Smirnov test and paired sample t test (p≤0.05) were used. Results: Paired sample t test for changes in both airs indicated that there was significant difference in changes of FEV1 (p=0.004) and MVV (p=0.004) after incremental aerobic exercise between clean and dusty airs, nevertheless there were no significant difference in changes of FVC (p=0.27), FEV1/FVC (p=0.50) and VC (p=0.16) after incremental aerobic exercise between clean and dusty airs. Conclusion: One session of incremental aerobic exercise in dusty air is associated with decreasing pulmonary function indicators and decreasing pulmonary function capacity. پرونده مقاله