با توجه به اینکه یکی از مهمترین نکات در مورد محصولات پروبیوتیک میزان بقاء میکروبهای زنده در طول مدت نگهداری می باشد، لذا هدف از اجرای این تحقیق تعیین تأثیر مقادیر مختلف pH ، نمک و دما بر میزان بقاء لاکتوباسیلوس کازئی شیر در طول مدت 30 روز نگهداری است. به این منظور أکثر
با توجه به اینکه یکی از مهمترین نکات در مورد محصولات پروبیوتیک میزان بقاء میکروبهای زنده در طول مدت نگهداری می باشد، لذا هدف از اجرای این تحقیق تعیین تأثیر مقادیر مختلف pH ، نمک و دما بر میزان بقاء لاکتوباسیلوس کازئی شیر در طول مدت 30 روز نگهداری است. به این منظور ابتدا 4 ارلن مایر 2 لیتری سترون انتخاب و به هر کدام از آنها 5/1 لیتر شیر استریلیزه اضافه شد. به هر کدام از ارلنهای اول، دوم و سوم 2 درصد مایه ماست و به ارلن چهارم بهعنوان شاهد 2 درصد شیر استریل تلقیح گردید و نمونههای حاصله در گرمخانه 42 درجه سانتیگراد قرار گرفت تا وقتیکه pH نمونههای اول تا سوم بهترتیب به حدود 5/3، 5/4 و 5/5 رسید. سپس ارلنها 10 دقیقه در دمای 90 درجه سانتیگراد حرارتدهی شد تا باکتریهای مایه ماست کشته شوند و از محتویات هر کدام از ارلنهای اول، دوم، سوم و چهارم به مقدار 500 میلیلیتر به 3 ظرف شیشهای دربدار سترون انتقال یافت و به این ترتیب 4 گروه 3 شیشهای بهدست آمد و در هر مجموعه به نمونه اول، دوم و سوم به ترتیب صفر، 2 و 4 درصد نمک اضافه شد و در ادامه به هر کدام از ارلنها 5 میلیلیتر محلول مک فارلند حاوی حدودCFU/ml 109×3 لاکتوباسیلوس کازئی تلقیح گردید. عملیات فوق 12 بار تکرار و نمونههای حاصله در 6 تکرار اول در دمای حدود 4 و در 6 تکرار دوم در دمای حدود 25 درجه سانتیگراد نگهداری شد. تعداد سلولهای زنده موجود در هرکدام از محتویات 12 ارلن حاصله بهترتیب در زمانهای بلافاصله بعد از تولید، 4، 8، 12، 16 و 30 روز بعد از نگهداری با استفاده از روش کشت سطحی در محیط MRS محاسبه و میانگینهای حاصله مورد آنالیزهای آماری قرار گرفت. براساس آنالیز واریانس تکراری و آنالیز واریانس یکطرفه میانگین تعداد سلولهای زنده لاکتوباسیلوس کازئی در نمونههای با pH های 5/6 و 5/5 بهطور معنیدار بیشتر از تعداد آنها در نمونههای با pH های 5/4 و 5/3 و نیز در نمونههای نگهداری شده در دمای 5 درجه سانتیگراد بیشتر از تعداد آنها در دمای 25 درجه سانتیگراد بر آورد شد (01/0p <). در صورتیکه غلظت نمک تأثیر معنیداری بر میزان بقاء لاکتوباسیلوس کازئی در شیر نداشت. شیر با pH های 5/6 و 5/5 و دارای تا سقف 4% نمک در شرایط یخچالی تا مدت حدود 30 روز و در دمای 20 تا 25 درجه سانتیگراد تا حدود 15 روز محیط خوبی برای نگهداری و انتقال لاکتوباسیلوس کازئی به مصرفکننده میباشد.
تفاصيل المقالة
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر مصرف مکمل ارگوسان در فاکتورهای تولیدی ماهی قزلآلای رنگینکمان 1 گرمی است که این فاکتورها شامل میزان رشد، ضریب تبدیل غذایی و میزان بقاء میباشد. لذا با انتخاب پنج گروه 1500 تایی از ماهی 1 گرمی با شرایط پرورشی کاملاً یکسان شامل یک گروه شاهد و أکثر
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر مصرف مکمل ارگوسان در فاکتورهای تولیدی ماهی قزلآلای رنگینکمان 1 گرمی است که این فاکتورها شامل میزان رشد، ضریب تبدیل غذایی و میزان بقاء میباشد. لذا با انتخاب پنج گروه 1500 تایی از ماهی 1 گرمی با شرایط پرورشی کاملاً یکسان شامل یک گروه شاهد و چهار گروه تیمار تأثیر این مکمل مورد بررسی قرار گرفت. گروههای تیمار به همراه جیره، مقادیر1، 2، 3 و 4 کیلوگرم در تن از ارگوسان را بهمدّت 60 روز دریافت کردند و در نهایت دادههای خام مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. طبق نتایج بهدست آمده بهترین تأثیر ارگوسان بر فاکتورهای تولیدی در گروه تیمار سوم (3 کیلو در تن ارگوسان)، (05/0>p) و کمترین فاکتورهای تولیدی در گروه شاهد مشاهده شد. بنابراین در تغذیه ماهی قزلآلای رنگینکمان 1گرمی در دمای5/0 ± 12 درجه سانتیگراد میتوان مکمل آکواوک ارگوسان را بهمیزان 3 کیلو در تن بهمدّت 2 ماه با فاصله زمانی10 روز به جیره غذایی اضافه کرد.
تفاصيل المقالة
خیساندن لاشههای پرندگان در آب داغ اسکالدر بهمنظور شل شدن پرها در فولیکولها و متعاقباً سهولت در پرکنی یکی از نقاط بحرانی کشتارگاه طیور میباشد. خنکسازی و شستشوی لاشهها از دیگر نقاط بحرانی کشتارگاه طیور میباشد که سبب آلودگی متقاطع لاشهها میشود. لذا تعیین تغییرات ب أکثر
خیساندن لاشههای پرندگان در آب داغ اسکالدر بهمنظور شل شدن پرها در فولیکولها و متعاقباً سهولت در پرکنی یکی از نقاط بحرانی کشتارگاه طیور میباشد. خنکسازی و شستشوی لاشهها از دیگر نقاط بحرانی کشتارگاه طیور میباشد که سبب آلودگی متقاطع لاشهها میشود. لذا تعیین تغییرات بار آلودگی آب اسکالدر و آب چیلر در زمانهای مختلف هدف این مقاله میباشد. برای این منظور از آب اسکالدر و چیلر بهطور مجزا بهمیزان 50 میلیلیتر در زمانهای 0، 5/0، 1، 5/1، 2 و 5/2 ساعت بعد از شروع کار کشتارگاه با شش بار تکرار نمونهگیری انجام گردید و شمارش تام باکتریهای مزوفیل و ترموفیل در اسکالدر و باکتریهای مزوفیل و سایکروفیل در چیلر بررسی شد. نتایج نشان داد که بار مزوفیلی در اسکالدر با گذشت زمان کاهش ولی ترموفیلها افزایش معنیدار دارد (01/0p<). همچنین بار مزوفیلی و سایکروفیلی چیلر کاهش معنیدار نشان داد (01/0p<).
تفاصيل المقالة
اولین قدم جهت استفاده از میکروارگانیسمهای مناسب برای تهیه فراوردههای پروبیوتیک شیر، شناسایی شرایط رشد آنها در شیر و عوامل موثر بر آن میباشد. در این تحقیق تاثیر دکستروز، والین، گلیسین، تیامین و دماهای مختلف بر سرعت رشد بیفیدوباکتریوم بیفیدوم در شیر مورد مطالعه قرار گر أکثر
اولین قدم جهت استفاده از میکروارگانیسمهای مناسب برای تهیه فراوردههای پروبیوتیک شیر، شناسایی شرایط رشد آنها در شیر و عوامل موثر بر آن میباشد. در این تحقیق تاثیر دکستروز، والین، گلیسین، تیامین و دماهای مختلف بر سرعت رشد بیفیدوباکتریوم بیفیدوم در شیر مورد مطالعه قرار گرفته و برای این منظور از شیر تخمیر شده با بیفیدوباکتریوم بیفیدوم بهعنوان مایه کشت جهت تلقیح در نمونههای شیراستفاده شده است. برای انتخاب دمای مناسب برای رشد میکروارگانیسم ابتدا از گرمخانههای 28، 35، 42 و 49 و سپس از گرمخانههای35، 38، 41 و 44 درجه سانتیگراد استفاده شد و اسیدیته نمونههای شیر به عنوان شاخص رشد باکتری در ابتدا و در طول گرمخانهگذاری اندازهگیری گردید. برای ارزیابی تاثیر مقادیر ویتامین B1 بر رشد بیفیدوباکتریوم بیفیدوم از غلظتهای صفر(شاهد)، 5، 10 و 15 ppm ، برای ارزیابی اثر دکستروز از غلظتهای صفر(شاهد)، 4/0، 6/0، 8/0 و یک درصد دکستروز و برای ارزیابی تأثیر گلیسین و والین از غلظتهای صفر(شاهد)، 30، 60، 90 و120 ppm آنها استفاده گردید و اسیدیته نمونههای شیر قبل و در ساعات 2، 4، 6 و 8 گرمخانهگذاری در 42 درجه سانتیگراد اندازهگیری شد. سرعت افزایش اسیدیته در دماهای 41 و44 درجه سانتیگراد بهطور معنیدار از سایر دماها بیشتر بود (05/0P<). افزودن غلظتهای مختلف دکستروز، والین و گلیسین تاثیر معنیداری روی سرعت افزایش اسیدیته نمونههای شیر نداشت. افزودن تیامین نیز بر سرعت افزایش اسیدیته تأثیر معنیداری نشان نداد ولی تیامین قدرت تولید آنزیمهای پروتئولیتیک و گاز توسط این باکتری را تقویت میکرد.
تفاصيل المقالة
یکی از مشهورترین و پر طرفدارترین سوسیسها در دنیا فرانکفورترها هستند که در ایران برای تهیه آنها از گوشت گاو و مرغ استفاده میشود. در تهیه این فرآورده، از تکنیکهای دود دهی گرم در دمای 42 درجه سانتیگراد بهمدت 2 ساعت و سپس از دود دهی داغ که همراه با بخارپز نمودن محصول أکثر
یکی از مشهورترین و پر طرفدارترین سوسیسها در دنیا فرانکفورترها هستند که در ایران برای تهیه آنها از گوشت گاو و مرغ استفاده میشود. در تهیه این فرآورده، از تکنیکهای دود دهی گرم در دمای 42 درجه سانتیگراد بهمدت 2 ساعت و سپس از دود دهی داغ که همراه با بخارپز نمودن محصول در دمای 80 درجه سانتیگراد بهمدت 1 ساعت میباشد، استفاده میگردد. علیرغم خاصیت سرطانزایی، دود برای ایجاد رنگ، طعم، بو و همچنین بالا بردن کیفیت ماندگاری سوسیس و کالباس مورد استفاده قرار میگیرد. در این مطالعه 14 نمونه سوسیس در هر کدام از مراحل، قبل از دود دهی، بعد از دود دهی گرم و پس از دود دهی داغ در خط تولید فرانکفورتر گرفته و از نظر شمارش تام میکروبی (هوازی مزوفیل) مورد آزمایش قرار داده و سپس میانگینهای سه مرحله با آزمون آماری ANOVA مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که بار میکروبی طی دود دهی گرم بهطور معنیداری (05/0P<) نسبت به مرحله قبــل از دود دهی افزایش یافته و متعاقب آن، طی مرحله دود دهی داغ کاهش معنیدار را نشان داد (05/0P<)، اما بار میکروبی پس از مرحله دود داغ نسبت به بار میکروبی اولیه محصول در قبل از دود دهی اختلاف معنیداری را نشان نداد. علیرغم وجود ترکیبات ضد میکروبی در دود،احتمالاً به علت عدم جذب آنها در محصول، به نظر میرسد دود دهی گرم در حرارت 42 درجه سانتیگراد که حرارت مطلوب رشد میکروبهاست سبب بالا رفتن بار میکروبی شده ولی دود دهی داغ در حرارت 80 درجه سانتیگراد سبب کاهش بار میکروبی محصول میشود.
تفاصيل المقالة
علیرغمپیشرفتهایقابلتوجّهیکهدرکاهشمیزان مرگومیرناشیازبیماریهایقلبیعروقیرخدادهاست، هنوز هماینبیماریهانخستینعلتمرگ و میردربسیاریازکشورهامحسوبمیشوند و هیپرلیپیدمی یکی از عوامل بسیار مهم در بروز این بیماریها میباشد. پروبیوتیکها مکملهای غذایی حاوی میکروبهای زنده هست أکثر
علیرغمپیشرفتهایقابلتوجّهیکهدرکاهشمیزان مرگومیرناشیازبیماریهایقلبیعروقیرخدادهاست، هنوز هماینبیماریهانخستینعلتمرگ و میردربسیاریازکشورهامحسوبمیشوند و هیپرلیپیدمی یکی از عوامل بسیار مهم در بروز این بیماریها میباشد. پروبیوتیکها مکملهای غذایی حاوی میکروبهای زنده هستند که از طریق ایجاد تعادل در فلور میکروبی دستگاه گوارش اثرات مفیدی در بدن میزبان ایجاد مینمایند. لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس یکی از باکتریهای مفید بوده و در تولید فرآوردههای پروبیوتیک مورد استفاده قرار میگیرد. هدف از اجرای این مطالعه تعیین تأثیر مصرف شیر حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بر الگوی لیپیدی رتهای تغذیه شده با جیره غذایی پرچرب میباشد. مطالعه حاضر از نوع تجربی میباشد که در آن ابتدا 30 سر رت نر نژاد ویستار سفید و با وزن 15 ± 200 گرم بهطور تصادفی به دو گروه 15 عددی تیمار و کنترل تقسیم و در عرض یک هفته به غذای پرچرب (74/11%) و آب حاوی 25% شیر عادت داده شدند. رتهای هر دو گروه بهمدت 60 روز غذای پرچرب و آب حاوى 25% شیردریافت نمودند، با این تفاوت که به آب گروه تیمار، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس با دوز روزانه CFU 109 بهازای هر رت اضافه میشد. بر اساس آزمون t مستقل در سطح 05/0=α میانگین کلسترول تام و LDL-C سرمی رتهای گروه تیمار بهطور معنیدار کمتر از گروه کنترل وHDL-C گروه تیمار بهطور معنیدار بیشتر از گروه کنترل برآورد گردید (05/0p<). ولی تفاوت میانگین تریگلیسرید وVLDL-C سرمی در دو گروه فوق الذکر معنیدار نبود. از طرف دیگر میزان رشد وزن رتها در گروه تیمار بهطور معنیدار بیشتر از گروه کنترل برآورد شد (01/0p<). در مجموع میتوان گفت مصرف روزانه و طولانی مدت شیر حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس از طریق کاهش کلسترول تام و LDL-C و افزایش HDL-C، الگوی لیپیدی سرم را بهبود بخشیده و سرعت رشد بدن را افزایش میدهد.
تفاصيل المقالة
ورم پستان یکی از مهمترین بیماریها از نقطه نظر اقتصادی در صنعت پرورش گاو شیری میباشد که باعث کاهش تولید شیر، هزینههای درمان، کاهش پیشرفت ژنتیکی گله و افت کیفیت شیر میشود. هدف از این مطالعه بررسی پروتئینهای شیر گاوهای هلشتاین مبتلا به درجات مختلف ورم پستان بالینی و أکثر
ورم پستان یکی از مهمترین بیماریها از نقطه نظر اقتصادی در صنعت پرورش گاو شیری میباشد که باعث کاهش تولید شیر، هزینههای درمان، کاهش پیشرفت ژنتیکی گله و افت کیفیت شیر میشود. هدف از این مطالعه بررسی پروتئینهای شیر گاوهای هلشتاین مبتلا به درجات مختلف ورم پستان بالینی و تحت بالینی بود. به منظور انجام این تحقیق، نمونه شیر از 125 رأس گاو متعلق به دو گاوداری بزرگ صنعتی واقع در اطراف تبریز جمعآوری شد. گاوهای مورد مطالعه، همگی از نژاد هلشتاین بوده و در دوره شیرواری به سر میبردند و سه مرتبه در روز مورد دوشش قرار میگرفتند. هیچ یک از گاوها در زمان نمونهگیری، آبستنی بالا نداشته یا تازهزا نبودند. گاوهای مورد مطالعه به دیگر بیماریهای التهابی یا انگلهای خونی آلوده نبودند و از لحاظ بالینی و آزمایشگاهی مورد معاینه کامل قرار گرفته و سالم بودند. تغذیه این گاوها شامل سیلوی ذرت، کنسانتره و یونجه بود. در این مطالعه 5 گروه با 25 رأس گاو درهر گروه مورد بررسی قرار گرفته و سالم بودند. گروهها شامل گروه شاهد با تست ورم پستان کالیفرنیایی منفی و کشت منفی، گروه تحت بالینی دو مثبت، گروه تحت بالینی سه مثبت، گروه بالینی تحت حاد و گروه بالینی حاد بود. نتایج حاصل از الکتروفورز سرم شیر به روش ژل آگارز نشان داد که میزان آلبومین در همه گروهها بهغیر از گروه تحت بالینی دو مثبت تفاوت معنیداری با گروه کنترل دارد (01/0p<). در مورد میزان بتالاکتوگلوبولین و آلفالاکتالبومین تفاوت معنیداری با گروه شاهد مشاهده نشد. میزان مجموع آلفا و بتاگلوبولین در دو گروه مبتلا به ورم پستان بالینی اختلاف معنیداری را با گروه کنترل نشان داد (01/0p<)، ولی در دو گروه تحت بالینی این تفاوت معنیدار نبود. در ضمن میزان گاماگلوبولینها در تمام گروههای مبتلا با گروه شاهد اختلاف معنیدار نشان داد (01/0p<). به طور کلی، نتایج این بررسی نشان داد که با افزایش شدت عفونت و التهاب در بافت پستان، پروتئینهای سرم شیر، بهویژه آلفا و بتا گلوبولینها به طور واضح و چشمگیر افزایش مییابند.
تفاصيل المقالة
پروبیوتیکها فرآوردههایی از سلولهای میکروبی هستند که اثر مفید روی سلامت و آسایش انسان دارند. براساس مطالعات متعدد، خواص بسیار با ارزشی از جمله اثرات ضد جهشزایی و ضد سرطانزایی و تقویت ایمنی بدن و مقاومت در مقابل پاتوژنهای رودهای و ... را به پروبیوتیکها نسبت دادها أکثر
پروبیوتیکها فرآوردههایی از سلولهای میکروبی هستند که اثر مفید روی سلامت و آسایش انسان دارند. براساس مطالعات متعدد، خواص بسیار با ارزشی از جمله اثرات ضد جهشزایی و ضد سرطانزایی و تقویت ایمنی بدن و مقاومت در مقابل پاتوژنهای رودهای و ... را به پروبیوتیکها نسبت دادهاند. لذا هدف این مطالعه تعیین اثر استفاده از پروبیوتیکها در جیره غذایی طیور گوشتی بر مخاطرات میکروبی در گوشت مرغ میباشد. برای این منظور دو گروه 40 تایی تیمار و شاهد از جوجههای گوشتی انتخاب و در کل دوره 55 روزه پروبیوتیک خوراکی در شرایط یکسان به گروه تیمار داده شد و سپس هر دو گروه در کشتارگاه ذبح و از هر لاشه به میزان 100 گرم نمونه پوست و گوشت سینه گرفته و در شرایط استریل به آزمایشگاه مواد غذایی دانشکده دامپزشکی انتقال و مطابق روشهای استاندارد ایران مورد بررسی شمارش تام میکروبی، شمارش استافیلوکوکوس اورئوس، شمارش استرپتوکوکهای مدفوعی، شمارش کلوستریدیوم پرفرینجنس، شمارش کلیفرم، جستجوی سالمونلا و جستجوی اشریشیاکولای قرار گرفته و نتایج با آزمون آماری t-Test مستقل و مربع کای آنالیز گردید. مقایسة میانگینهای شمارش تام میکروبی، کلیفرمی و استرپتوکوک مدفوعی و استافیلوکوکوس اورئوس گوشت، در دو گروه شاهد و تیمار با آزمون آماری t-Test مستقل کاهش معنیداری را نشان داد (005/0p<). همچنین فراوانی وجود اشریشیاکولای در گروه تیمار کاهش معنیداری را نسبت به گروه کنترل نشان میداد (05/0p<)، در صورتیکه این کاهش در خصوص سالمونلا و کلستریدیوم معنیدار نبود. بهنظر میرسد مصرف خوراکی پروبیوتیکها بر کاهش باکتریهای بیماریزای با منشأ رودهای در گوشت مؤثر میباشد.حال چنانچه فراوانی و بار آلودگی با این اجرام در مواد غذایی اعم از گوشت مرغ کاسته شود گام مؤثری در جهت کاهش ابتلا به مسمومیتهای غذایی، بهبود کیفیت بهداشتی و ماندگاری گوشت طیور برداشته شده است.
تفاصيل المقالة
هدف از اجرای این تحقیق، ارزیابی تأثیر مصرف مقادیر مختلف شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی 01، بر الگوی لیپیدی مشتمل بر کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، VLDL-C و تری گلیسرید سرمی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار تغذیه شده با جیره غذایی غنی شده با 1% و 2% کلسترول خالص میباشد. ب أکثر
هدف از اجرای این تحقیق، ارزیابی تأثیر مصرف مقادیر مختلف شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی 01، بر الگوی لیپیدی مشتمل بر کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، VLDL-C و تری گلیسرید سرمی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار تغذیه شده با جیره غذایی غنی شده با 1% و 2% کلسترول خالص میباشد. برای این منظور 49 سر موش صحرایی 15200 گرمی، بهطور تصادفی به 7 گروه مساوی تقسیم شدند و در طول یک هفته به شرایط جدید عادت داده شدند.به مدت 30 روز موشهای صحرایی گروه اول (گروه شاهد) غذای تجارتی پایه و آب، موشهای صحرایی سه گروه دوم تا چهارم غذای غنی شده با 1% کلسترول و موشهای صحرایی سه گروه پنجم تا هفتم غذای غنی شده با 2% کلسترول را دریافت نمودند. موشهای گروههای چهارم و هفتم (گروه تحت تیمار با دوز دو برابر) از طریق شیر تخمیر شده روزانه بهطور میانگین هر کدام حدود cfu108 × 4 و موشهای گروههای سوم و ششم (گروه تحت تیمار با دوز یک برابر) بهطور میانگین حدود cfu108× 2 لاکتوباسیلوس کازئی 01 را دریافت مینمودند و موشهای گروههای دوم و پنجم (گروه شم) بهجای شیر تخمیرشده شیر استریلیزه دریافت مینمودند. بر اساس آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 = α میانگین کلسترول تام و LDL-C سرمی موشهای صحرایی گروه تحت تیمار دریافتکننده دوز دو برابر و یک برابر شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی بهطور معنیدار کمتر و میانگین مقدار HDL-C بهطور معنیدار بیشتر از میانگین آنها در موشهای صحرایی گروه شم بود (05/0p<). در موشهای صحرایی دریافتکننده غذای غنیشده با 1% کلسترول، میانگین VLDL-C و تری گلیسرید سرمی در گروه تحت تیمار با دوز دو برابر بهطور معنیدار کمتر از گروه شم بود (05/0p<).در مجموع میتوان گفت که مصرف روزانه و به مدت طولانی از شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی 01 از طریق کاهش کلسترول تام و LDL-Cو افزایش HDL-C الگوی لیپیدی سرم را بهبود میبخشد و میزان تأثیر این پروبیوتیک بر الگوی لیپیدی وابسته به دوز مصرفی میباشد.
تفاصيل المقالة
هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر پروبیوتیکهای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی، بیفیدوباکتریوم آنگولاتوم و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم بر سرعت رشد سالمونلا پاراتیفی در شرایط رشد توأمان در شیر میباشد. برای این منظور، ابتدا به داخل 500 میلیلیتر شیر استریل، cfu/m أکثر
هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر پروبیوتیکهای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی، بیفیدوباکتریوم آنگولاتوم و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم بر سرعت رشد سالمونلا پاراتیفی در شرایط رشد توأمان در شیر میباشد. برای این منظور، ابتدا به داخل 500 میلیلیتر شیر استریل، cfu/ml108×5/1 باکتری سالمونلا پاراتیفی فعّال شده اضافه و بعد از همگنسازی در 5 ارلنمایر استریل بهطور مساوی توزیع شد. ارلن اول بهعنوان کشت انفرادی لحاظ گردید و به ارلنهای دوم تا پنجم به ترتیب cfu/ml108×5/1 از باکتریهای پروبیوتیک فوقالذّکر تزریق و بعد از 24 و 48 ساعت گرمخانهگذاری در دمای 37 درجه سانتیگراد، pH و تعداد سالمونلا پاراتیفی موجود در هر میلیلیتر از آنها بهترتیب با استفاده از pHمتر و کشت مخلوط در محیط سالمونلا شیگلا آگار (SSA ) محاسبه گردید. این عملیّات 10 بار تکرار و میانگین pH و سالمونلا پاراتیفی موجود در هر میلیلیتر از کشت انفرادی و کشتهای توأمان با پروبیوتیکها با استفاده از آزمونهای آماری مورد مقایسه قرار گرفتند. بر اساس آزمونهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0α= در 24 و 48 ساعت گرمخانهگذاری، رشد توأمان لاکتوباسیلوس کازئی، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم بهطور معنیدار رشد سالمونلا پاراتیفی را مهار کردند (01/0p<). لکن در همین شرایط تاّثیر مهاری رشد توأمان بیفیدوباکتریوم آنگولاتوم معنیدار نبود. در ضمن در 24 و 48 ساعت اول گرمخانهگذاری، رشد توأمان پروبیوتیکهای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم، pH نمونههای شیر را در مقایسه با نمونه شاهد بهطور معنیدار کاهش دادند (01/0p<). در مجموع میتوان گفت که مصرف محصولات حاوی بیفیدوباکتریوم بیفیدوم، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس کازئی میتواند در جلوگیری از بروز عفونت با سالمونلا پاراتیفی واقع شود. البتّه انجام مطالعات بیشتر در این زمینه بهویژه در شرایط بدن موجود زنده ضرورت دارد.
تفاصيل المقالة
بررسی تأثیر سطوح مختلف مولتی آنزیم بر عملکرد و میزان بقاء ماهیان قزل آلای
رنگین کمان(Oncorhynchus mykiss) پرواری
به منظور مطالعه تاثیر سطوح مختلف مکمل مولتی آنزیم بر روی فراسنجه های افزایش طول کل و وزن بدن، مقدار غذای مصرفی، نرخ بقای ماهی و ضریب تبدیل غذایی ماهیان قز أکثر
بررسی تأثیر سطوح مختلف مولتی آنزیم بر عملکرد و میزان بقاء ماهیان قزل آلای
رنگین کمان(Oncorhynchus mykiss) پرواری
به منظور مطالعه تاثیر سطوح مختلف مکمل مولتی آنزیم بر روی فراسنجه های افزایش طول کل و وزن بدن، مقدار غذای مصرفی، نرخ بقای ماهی و ضریب تبدیل غذایی ماهیان قزل آلای رنگین کمان پرواری بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 2000 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان پرواری به وزن 5 ± 150 گرم، پایه ریزی و اجرا شد. بدین منظور چهار جیره غذایی متفاوت از لحاظ سطوح مختلف مکمل مولتی آنزیم (شاهد، 5/0، 1 و 5/1 کیلوگرم مولتی آنزیم کمین + فیتاز در یک تن خوراک) برای ماهیان تنظیم و مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری در مورد میانگین افزایش طول کل و وزن بدن (رشد مطلق)، مقدار غذای مصرفی، نرخ بقای ماهی و ضریب تبدیل غذایی به صورت دوره ای (هر 10 روز یکبار) به مدت 40 روز انجام شد. نتایج تجزیه واریانس در مورد صفت خوراک مصرفی نشان داد که اثر تیمار (جیره آزمایشی) بین سطوح مختلف مکمل مولتی آنزیم روی صفت خوراک معنی دار نبود (05/0p>). در طی این بررسی مقدار ضریب تبدیل غذایی و میزان بقاء بر اساس آزمون آماری خی دو (Chi square)، در سطح 05/0=α، تفاوت بین گروه های تحت مطالعه، معنی دار نبود. بر اساس آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه (One way Analyse of Variance) در سطح 05/0=α تفاوت بین میانگین وزن ماهیان و نیز طول آنها در گروه های تحت مطالعه در هیچکدام از مقاطع زمانی اندازه گیری شده معنی دار نبود. با توجه به تأثیر نوع و غلظت مولتی آنزیم مصرفی در پاسخ مثبت و منفی حیوان، لذا با در نظر گرفتن نتایج فوق، می توان عنوان نمود که نوع و یا غلظت مولتی آنزیم کمین مورد استفاده در ماهیان قزل آلای رنگین کمان مناسب نمی باشد.
تفاصيل المقالة
هدف از این تحقیق، بررسی اثرات فرآیندهای مختلف پخت نظیر آبپز کردن، کبابکردن و میکروویو کردن بر باقی مانده انروفلوکساسین در عضلات، کبد و سنگدان جوجههای گوشتی بود. به هر یک از جوجهها، آنتیبیوتیک انروفلوکساسین به میزان 5/0 در هزار در آب آشامیدنی به مدت 5 روز تجویز گردی أکثر
هدف از این تحقیق، بررسی اثرات فرآیندهای مختلف پخت نظیر آبپز کردن، کبابکردن و میکروویو کردن بر باقی مانده انروفلوکساسین در عضلات، کبد و سنگدان جوجههای گوشتی بود. به هر یک از جوجهها، آنتیبیوتیک انروفلوکساسین به میزان 5/0 در هزار در آب آشامیدنی به مدت 5 روز تجویز گردید و آب و غذای مشابه گروه شاهد در اختیارشان قرار گرفت. سپس از هر لاشه به طور مجزا و در شرایط آسپتیک از بافتهای گوشت، کبد و سنگدان نمونهبرداری شد. باقیمانده انروفلوکساسین با استفاده از روش میکروبی و پلیت حاوی باکتری اشریشیا کولای بررسی شد. بعد از انجام مراحل مختلف آزمایش بر روی نمونههای خام و تأیید وجود بقایای آنتیبیوتیک، نمونههای مثبت خام با استفاده روشهای مختلف پخت، پخته شدند و پس از آن بار دیگر نمونههای پخته نیز با روش مشابه مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پس از انجام فرآیندهای مختلف پخت باقی مانده این دارو کاهش مییابد. بیشترین میزان کاهش در نمونههای گوشت و سنگدان پخته مربوط به فرآیندهای آبپز کردن و در نمونههای کبد پخته مربوط به فرآیند کبابی بود و بیشترین میزان باقی مانده قابل تشخیص مربوط به فرآیند میکروویو کردن در مورد تمامی نمونههای پخته بود. با توجه به نتایج این تحقیق میتوان این چنین نتیجهگیری کرد که فرآیندهای پخت مواد غذایی نمیتواند میزان کلی این آنتی بیوتیک ها را از بین ببرد بلکه فقط میتواند میزان آن را کاهش دهد و قسمت اعظم باقی ماندهها نیز در طی فرآیند آبپز کردن از بافت به مایع پخت تراوش میکند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications