بهمنظور ارزیابی اثرات داروی اکستازی بر عملکرد کلیه، 5 قلاده سگ نر 4-5/3 ساله نژاد مخلوط انتخاب شد. قبل از تجویز دارو نمونه خون و ادرار اخذ و بهعنوان زمان صفر یا شاهد ثبت گردید. سپس به هر کدام از سگها قرص اکستازی با دوز mg/kg 150 و بهصورت تک دوز خورانده شد و در مراحل أکثر
بهمنظور ارزیابی اثرات داروی اکستازی بر عملکرد کلیه، 5 قلاده سگ نر 4-5/3 ساله نژاد مخلوط انتخاب شد. قبل از تجویز دارو نمونه خون و ادرار اخذ و بهعنوان زمان صفر یا شاهد ثبت گردید. سپس به هر کدام از سگها قرص اکستازی با دوز mg/kg 150 و بهصورت تک دوز خورانده شد و در مراحل زمانی 30 دقیقه، 1، 2، 4، 8، 24 و 48 ساعت، 7 و20 روز خونگیری از ورید سفالیک بهعمل آمد و نمونه سرم جدا شد. همزمان آزمایش ادرار توسط نوار ادراری انجام شد. مقادیر سرمی فاکتورهای اوره، کراتینین، پروتئین تام و آلبومین بهروش رنگ سنجی و با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر (Biowave مدل S2100 ساخت کشور انگلستان) و کیتهای تشخیصی (زیست شیمی- ایران) اندازهگیری گردید. نتایج حاصله از این مطالعه، افزایش آماری معنیداری (05/0p<) را در مقادیر سرمی اوره، کراتینین، پروتئین تام و آلبومین و وزن مخصوص ادرار گروه تیمار در مقایسه با گروه شاهد تا 8 ساعت بعد از تجویز دارو نشان داد، که میتواند ناشی از تأثیر دارو در میزان آب بدن و ایجاد دهیدراتاسیون باشد. این در حالی است که، بعد از آن کاهش معنیداری در مقادیر سرمی پروتئین تام و آلبومین وهمچنین افزایش معنیداری در مقادیر سرمی اوره و کراتینین و ظهور پروتئین و آلبومین در ادرار مشاهده گردید که میتواند ناشی از تاثیر دارو و یا متابولیت آن در کلیه باشد. بنابراین حتی یک بار مصرف دارو میتواند در عملکرد طبیعی کلیه و هومئوستاز بدن تاثیر سوئی داشته باشد.
تفاصيل المقالة
چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که گریبانگیر بشر بوده و از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارساییهای کبدی و کلیوی از عوامل عمده مرگ و میر در این بیماری شناخته شدهاند. گیاهان بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتیک توصیه شدهاند. هدف از این أکثر
چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که گریبانگیر بشر بوده و از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارساییهای کبدی و کلیوی از عوامل عمده مرگ و میر در این بیماری شناخته شدهاند. گیاهان بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتیک توصیه شدهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی عصاره الکلی کلاله زعفران بر بافت کبد و کلیه موشهای صحرایی دیابتی شده توسط آلوکسان میباشد. بدین منظور، 72 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، بهطور تصادفی در 6 گروه 12 تایی (شاهد سالم، سالم تیمار با عصاره، دیابتیک ملایم، دیابتیک ملایم تیمار با عصاره، شدیداً دیابتیک و شدیداً دیابتیک تیمار با عصاره) توزیع گردیدند. مؤثرترین دز کاهنده قند خون عصاره (40 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن)، بهشکل محلول در سالین نرمال (10 میلیلیتر بهازای هر کیلوگرم وزن بدن) بهصورت داخل صفاقی و بهمدت 30 روز متوالی به گروههای تیمار با عصاره تزریق شد. گروههای شاهد نیز بههمان روش، سرم فیزیولوژی دریافت کردند. 4 ساعت بعد از آخرین تزریق عصاره، همزمان همه موشها با ایجاد جابهجایی در مهرههای گردن به راحتی کشته شدند. نمونههای بافتی اخذ شده از کبد و کلیه تمامی موشها در فرمالین بافری 10 درصد پایدار گردید. از نمونههای فوق با استفاده از شیوههای رایج پاساژ بافت و تهیه مقطع، برشهای هیستولوژی به ضخامت 5 میکرون تهیه گردید. آسیبشناسی بافتی کبد و کلیه موشهای دیابتی شده، حاکی از بروز تغییرات دژنراتیو در هپاتوسیتهای اطراف وریدچه مرکزی، گلومرولیت غشایی- افزایشی، تورم سلولهای پوششی لولههای ادراری، ارتشاح لمفوسیتی، پرخونی و خونریزی بود. آسیبهای مذکور در موشهای شدیداً دیابتیک بارزتر بود. در مشاهدات ریزبینی، کبد و کلیه موشهای دیابتیک تیمار با عصاره زعفران تقریباً طبیعی بهنظر میرسیدند. نتایج بررسی حاضر نشان میدهد که عصاره الکلی کلاله زعفران مانع از بروز آسیبهای زود هنگام کبد و کلیه در موشهای صحرایی دیابتیک تجربی میگردد. بنابراین، این عصاره میتواند پس از انجام کارآزماییهای شاهددار اتفاقی، بهعنوان عاملی مؤثر در پیشگیری نفروپاتی و هپاتوپاتی دیابتی توصیه گردد.
تفاصيل المقالة
هدف از تحقیق، ارزیابی توان ورزشی اسبهای عرب پس از تجویز اسید آسکوربیک خوراکی میباشد. مطالعه روی دو گروه 20 رأسی شاهد و تیمار از نژاد عرب در محدوده سنی 9-4 سال و با وزن 550-450 کیلوگرم انجام شد. پس از معاینه عمومی اسبها از لحاظ سلامتی، به گروه تیمار روزانه 20 گر أکثر
هدف از تحقیق، ارزیابی توان ورزشی اسبهای عرب پس از تجویز اسید آسکوربیک خوراکی میباشد. مطالعه روی دو گروه 20 رأسی شاهد و تیمار از نژاد عرب در محدوده سنی 9-4 سال و با وزن 550-450 کیلوگرم انجام شد. پس از معاینه عمومی اسبها از لحاظ سلامتی، به گروه تیمار روزانه 20 گرم اسید آسکوربیک تا 30 روز خورانده شد. در پایان 30 روز دوباره معاینه عمومی انجام و دو نمونه خون از ورید وداج بههمراه الکتروکاردیوگرام در زمان استراحت و بلافاصله پس از تمرین در پیست 2160 متر از هر دو گروه اخذ گردید. در تجزیه و تحلیل آماری نتایج، میانگین مقادیر سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز، لاکتات دهیدروژناز، کراتین فسفوکیناز، لاکتات و اسید اوریک هر دو گروه شاهد و تیمار بعد از ورزش در مقایسه با قبل از ورزش بهطور معنیدار (05/0p<) افزایش یافته بود، ولی میانگین میزان سرمی اسید آسکوربیک در هر دو گروه شاهد و تیمار پس از ورزش کاهش (05/0p<) یافته بود. میانگین تعداد ضربان قلب، در هر دو گروه شاهد و تیمار،بعد از ورزش نسبت به قبل از آن، افزایش معنیدار (05/0p<) داشت. تغییرات غیرطبیعی الکتروکاردیوگرام در هیچ یک از موارد، مشاهده نشد. با توجه به معنیدار بودن (05/0p<) اختلاف میانگین مقادیر کراتین فسفوکیناز و لاکتات پس از ورزش بین گروههای شاهد و تیمار، میتوان گفت تجویز اسید آسکوربیک، توانائی ورزشی اسبهای عرب را افزایش میدهد.
تفاصيل المقالة
این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات تزریق سفپیم، داروی نسل چهارم سفالوسپورینها روی تظاهرات بالینی، کالبدگشائی و فراسنجه های بیوشیمیایی در طوطی سبز دم دراز نژاد Rose Ringed Parakeet با توجه به استفاده روز افزون از آنتی بیوتیکهای پزشکی در طب پرندگان صورت گرفت. 10 قطعه طوط أکثر
این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات تزریق سفپیم، داروی نسل چهارم سفالوسپورینها روی تظاهرات بالینی، کالبدگشائی و فراسنجه های بیوشیمیایی در طوطی سبز دم دراز نژاد Rose Ringed Parakeet با توجه به استفاده روز افزون از آنتی بیوتیکهای پزشکی در طب پرندگان صورت گرفت. 10 قطعه طوطی نژاد Rose Ringed Parakeet به طور تصادفی در دو گروه 5 تایی شاهد و تیمار با شرایط سنی، محیطی و تغذیهای یکسان قرار گرفتند. در گروه تیمار mg/kg 100 سفپیم و در گروه شاهد، سرم فیزیولوژی هم حجم با سفپیم هر 12 ساعت به مدت 3 روز به صورت عضلانی تزریق شد. در طول دوره تزریق، پرندگان مورد مطالعه بالینی قرار گرفتند. نمونه خونی از پرندگان هر دو گروه 24 ساعت پس از تزریق آخرین دز دارو از ورید وداج اخذ و پس از سانتریفیوژ، سرم آنها جدا و میزان سرمی هر یک از فراسنجه های بیوشیمیایی شامل: آلکالین فسفاتاز (ALP)، آلانین آمینوترانسفراز(ALT) ، آسپارتات آمینوترانسفراز(AST) ، گلوکز، اسیداوریک، کراتینین، سدیم، پتاسیم، فسفر و کلسیم با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر و فلیم فتومتر اندازه گیری شد. همچنین پس از اخذ خون، کالبدگشائی صورت گرفت و علایم کالبدگشائی مورد مطالعه قرار گرفت. مقایسه نتایج پارامترهای سرمی بین دو گروه شاهد و تیمار افزایش معنیداری در میزان سرمی AST وALT (05/0p<) و کاهش معنیداری در مقادیر سرمی ALP، سدیم و پتاسیم نشان داد (05/0p<). در بقیه پارامترها تغییرات معنیداری مشاهده نشد. نتیجه نهایی اینکه تزریق سفپیم در پرنده مورد مطالعه، عوارض بالینی و کالبدگشائی خاصی ایجاد ننمود ولی سبب افزایش و کاهش معنیدار برخی آنزیمهای شاخص عملکرد کبد نسبت به گروه شاهد گردید، هر چند این تغییرات در محدوده مقادیر دامنه مرجع میباشد.
تفاصيل المقالة
هدف از اجرای این تحقیق، ارزیابی تأثیر مصرف مقادیر مختلف شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی 01، بر الگوی لیپیدی مشتمل بر کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، VLDL-C و تری گلیسرید سرمی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار تغذیه شده با جیره غذایی غنی شده با 1% و 2% کلسترول خالص میباشد. ب أکثر
هدف از اجرای این تحقیق، ارزیابی تأثیر مصرف مقادیر مختلف شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی 01، بر الگوی لیپیدی مشتمل بر کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، VLDL-C و تری گلیسرید سرمی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار تغذیه شده با جیره غذایی غنی شده با 1% و 2% کلسترول خالص میباشد. برای این منظور 49 سر موش صحرایی 15200 گرمی، بهطور تصادفی به 7 گروه مساوی تقسیم شدند و در طول یک هفته به شرایط جدید عادت داده شدند.به مدت 30 روز موشهای صحرایی گروه اول (گروه شاهد) غذای تجارتی پایه و آب، موشهای صحرایی سه گروه دوم تا چهارم غذای غنی شده با 1% کلسترول و موشهای صحرایی سه گروه پنجم تا هفتم غذای غنی شده با 2% کلسترول را دریافت نمودند. موشهای گروههای چهارم و هفتم (گروه تحت تیمار با دوز دو برابر) از طریق شیر تخمیر شده روزانه بهطور میانگین هر کدام حدود cfu108 × 4 و موشهای گروههای سوم و ششم (گروه تحت تیمار با دوز یک برابر) بهطور میانگین حدود cfu108× 2 لاکتوباسیلوس کازئی 01 را دریافت مینمودند و موشهای گروههای دوم و پنجم (گروه شم) بهجای شیر تخمیرشده شیر استریلیزه دریافت مینمودند. بر اساس آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 = α میانگین کلسترول تام و LDL-C سرمی موشهای صحرایی گروه تحت تیمار دریافتکننده دوز دو برابر و یک برابر شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی بهطور معنیدار کمتر و میانگین مقدار HDL-C بهطور معنیدار بیشتر از میانگین آنها در موشهای صحرایی گروه شم بود (05/0p<). در موشهای صحرایی دریافتکننده غذای غنیشده با 1% کلسترول، میانگین VLDL-C و تری گلیسرید سرمی در گروه تحت تیمار با دوز دو برابر بهطور معنیدار کمتر از گروه شم بود (05/0p<).در مجموع میتوان گفت که مصرف روزانه و به مدت طولانی از شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی 01 از طریق کاهش کلسترول تام و LDL-Cو افزایش HDL-C الگوی لیپیدی سرم را بهبود میبخشد و میزان تأثیر این پروبیوتیک بر الگوی لیپیدی وابسته به دوز مصرفی میباشد.
تفاصيل المقالة
چکیده
این مطالعه روی 40 رأس گوساله با سن زیر یکماه انجام گرفت که 30 رأس گوساله مبتلا به اسهال در 3 گروه 10 رأسی بیمار و 10 رأس گوساله سالم در گروه شاهد قرار گرفتند. در گروه شاهد هیچ درمان یا تزریقی انجام نگرفت. در گروه بیمار اول تنها درمان آنتی بیوتیکی اسهال بدون مایع أکثر
چکیده
این مطالعه روی 40 رأس گوساله با سن زیر یکماه انجام گرفت که 30 رأس گوساله مبتلا به اسهال در 3 گروه 10 رأسی بیمار و 10 رأس گوساله سالم در گروه شاهد قرار گرفتند. در گروه شاهد هیچ درمان یا تزریقی انجام نگرفت. در گروه بیمار اول تنها درمان آنتی بیوتیکی اسهال بدون مایع درمانی انجام گرفت. در گروه بیمار دوم علاوه بر درمان آنتی بیوتیکی اسهال، محلول نمکی هیپرتونیک (5/7%) به میزان ml/kg 5 به صورت تزریق آهسته وریدی همراه با ORS خوراکی و در گروه بیمار سوم علاوه بر درمان آنتی بیوتیکی، محلول نمکی ایزوتونیک (9/0%)، به میزان (وزن بدن × درصد دهیدراتاسیون) به صورت تزریق وریدی با ORS خوراکی استفاده شد. در تمامی گروه ها در زمان صفر و زمان های 1، 2، 8 و 24 ساعت پس از درمان، معاینه بالینی و خونگیری به عمل آمد. در زمان صفر، اسهال در گوسالههای مبتلا منجر به نشانههای آزمایشگاهی و بالینی مثل تب، دهیدراتاسیون، تاکیکاردی، اولیگوپنه، افزایش درصد هماتوکریت خون، هیپرناترمی، هیپرکلرمی، هیپرکالمی، هیپرفسفاتمی، هیپرکلسمی، افزایش کراتینین و افزایش BUN سرم گردیده بود. با انجام درمان تب برطرف و دهیدراتاسیون اصلاح گردید که در گوسالههایی که محلول هیپرتونیک نمکی دریافت کرده بودند این اصلاح سریع تر انجام گرفت. تنظیم میزان سدیم، پتاسیم، کلر، فسفر و کلسیم سرم در گوسالههای که با محلول هیپرتونیک مایع درمانی شدند زودتر اتفاق افتاد. در گوسالههایی که محلول نمکی دریافت نمودند، مایع درمانی با محلول های نمکی از افزایش سطح سرمی کراتینین و BUN جلوگیری کرد. نتیجه نهایی این که استفاده از محلول های هیپرتونیک نمکی زودتر، مناسبتر و با اطمینان بیشتری باعث بهبود بالینی و اصلاح تغییرات الکترولیتی و متابولیتی سرم در گوسالههای مبتلا به اسهال میشود.
تفاصيل المقالة
در این مطالعه 90 رأس گاو مبتلا به تیلریوز به عنوان گروه بیمار و 90 رأس گاو سالم به عنوان گروه شاهد مورد معاینه بالینی و آزمایشات انگل شناسی و بیوشیمیایی قرار گرفتند. مقادیر سرمی مس، روی، آلبومین، کلسیم، منیزیم و آهن سرم با استفاده از کیت های بیوشیمیایی مختص خود، ترانسفر أکثر
در این مطالعه 90 رأس گاو مبتلا به تیلریوز به عنوان گروه بیمار و 90 رأس گاو سالم به عنوان گروه شاهد مورد معاینه بالینی و آزمایشات انگل شناسی و بیوشیمیایی قرار گرفتند. مقادیر سرمی مس، روی، آلبومین، کلسیم، منیزیم و آهن سرم با استفاده از کیت های بیوشیمیایی مختص خود، ترانسفرین سرم به روش الایزا و سرولوپلاسمین سرم با روش موسوم به ساندرمن- ناماتو اندازه گیری شد. بر اساس آزمایشات بیوشیمیایی مقدار روی سرم گاوهای بیمار نسبت به گاوهای سالم کاهش معنی داری را نشان می داد (01/0p<). مس سرم نیز در گاوان مبتلا به تیلریوز کاهش یافته بود. همچنین مقدار سرمی ترانسفرین، آلبومین، منیزیم، آهن (01/0p<) و کلسیم (05/0p<) در گاوهای مبتلا کاهش معنی داری را در قیاس با گاوهای سالم نشان می داد. سرولوپلاسمین سرم نیز در دام های بیمار به طور قابل توجهی بیشتر از دام های سالم بود (05/0p<). بین میزان روی و سرولوپلاسمین سرم در دام های مبتلا به تیلریوز و میزان هماتوکریت دام و نیز بین سطح آهن سرم و شدت پارازیتمی رابطه معنی داری وجود داشت (05/0p<). با توجه به اندازهگیری مقادیر پارامترهای سرمی احتمالاً کاهش روی سرم در گاوهای مبتلا به تیلریوز می تواند یکی از دلایل احتمالی تضعیف سیستم ایمنی و بروز عفونت های ثانویه باشد. لذا شاید استفاده از عناصر کمیاب بالاخص روی در روند درمان دام های مبتلا به تیلریوز مفید باشد.
تفاصيل المقالة
تیلریوز یک بیماری تک یاختهای شایع درگاو است که باعث ضررهای اقتصادی بسیاری میشود. آگاهی از چهره بیوشیمیایی در گاوهای مبتلا به تیلریوز حائز اهمیت است. این مطالعه به منظور بررسی سطوح سرمی هورمون های T3 و T4 و انسولین در گاوهای مبتلا به تیلریوز و مقایسه آن با گاوهای سالم أکثر
تیلریوز یک بیماری تک یاختهای شایع درگاو است که باعث ضررهای اقتصادی بسیاری میشود. آگاهی از چهره بیوشیمیایی در گاوهای مبتلا به تیلریوز حائز اهمیت است. این مطالعه به منظور بررسی سطوح سرمی هورمون های T3 و T4 و انسولین در گاوهای مبتلا به تیلریوز و مقایسه آن با گاوهای سالم انجام گرفت. در کلینیک دامهای بزرگ دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز و چند گاوداری بزرگ اطراف تبریز از تعداد 37 رأس گاو مبتلا به تیلریوز بعد از تأیید بالینی و آزمایشگاهی و همچنین 35 رأس گاو سالم نمونه خون از ورید وداج اخذ و غلظتهای سرمی هورمون های تیروئیدی و انسولین به روش الایزا اندازهگیری گردید. میانگین غلظت های سرمی هورمون T3 در گاوهای مبتلا به تیلریوز و سالم به ترتیب ng/dl 47/4 ± 02/52 و 82/4± 54/46 و هورمون T4 به ترتیب ng/dl 06/1± 92/5 و 74/0± 36/5 بود که اختلاف بین دو گروه در مورد هر دو هورمون معنیدار بود ( به ترتیب 000/0 p= و 011/0 p=). میانگین غلظت سرمی انسولین در گاوهای گروه بیمار به طور معنیدار کمتر از گاوهای سالم بود ( به ترتیب u/ml04/1 ± 83/6 و 05/1± 80/8)(000/0 = p). در بررسی همبستگی بین هورمون های تیروئیدی و انسولین در گاوهای گروه بیمار مشخص شد که همبستگی بین T3 و انسولین غیرمعنیدار (239/0- = r و 077/0= p) ولی همبستگی بین انسولین و هورمون T4 معنیدار بود (280/0-= r و 046/0=p). نتیجه نهایی اینکه در گاوهای مبتلا به تیلریوز سطح سرمی هورمون های تیروئیدی افزایش و انسولین کاهش مییابد.
تفاصيل المقالة
هورمون لپتین در بافت چربی توسط سلول های آدیپوسیت سفید ترشح می شود که با افزایش مقادیر بافت چربی مقدار این هورمون نیز زیاد می شود. یکی از اعمال مهم این هورمون تنظیم متابولیسم بدن است که با مصرف بافت چربی و تولید انرژی این کار را انجام می دهد. هدف از این مطالعه بررسی تغیی أکثر
هورمون لپتین در بافت چربی توسط سلول های آدیپوسیت سفید ترشح می شود که با افزایش مقادیر بافت چربی مقدار این هورمون نیز زیاد می شود. یکی از اعمال مهم این هورمون تنظیم متابولیسم بدن است که با مصرف بافت چربی و تولید انرژی این کار را انجام می دهد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات هورمون لپتین در گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی می باشد. در این مطالعه 7 گاوداری در حومه شهر تهران (شهریار) انتخاب شدند و بعد از انتخاب گاوهای مورد آزمایش از دفتر ثبت گاوداری ها، در دو مرحله نمونه خون و شیر از گاوهای مورد نظر اخذ گردید. در مرحله اول، 100 راس گاو که در مرحله هفته آخر آبستنی و در دوره خشکی بودند و در مرحله بعدی از همان گاوها که در مرحله 2 ماه بعد زایمان بودند، نمونه خون از ورید زیردم به میزان 7-5 سی سی و نمونه شیر از پستان اخدگردید. پس از جداسازی سرم، مقادیر سرمی لپتین، مقادیر سرمی بتاهیدروکسی بوتیرات و مقادیر سرمی گلوکز، کلسترول و تری گلیسرید اندازه گیری شد. در این مطالعه با نقطه برش 2/1 میلی مول در لیتر BHB، تعداد 18 رأس گاو (18 درصد) و با نقطه برش 4/1 میلی مول در لیترBHB ، تعداد 14 رأس گاو (14 درصد) و با نقطه برش 7/1 میلی مول در لیتر BHB، تعداد 4 راس گاو (4 درصد) مبتلا به کتوز تحت بالینی بودند. بررسی میزان لپتین بعد از زایمان نسبت به قبل از زایمان و همچنین در گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی بعد از زایمان نسبت به گاوهای سالم کاهش آماری معنی داری نشان داد.بررسی ضریب همبستگی بین لپتین و پارامترهای بتاهیدروکسی بوتیرات، کلسترول، تری گلیسرید، گلوکز و در گروه گاوهای قبل زایمان ارتباط معنی دار بین لپتین و گلوکز (53/0 r=)، بتاهیدروکسی بوتیرات و گلوکز (27/0 r= -) را نشان داد. ضریب همبستگی بین لپتین و پارامترهای بتاهیدروکسی بوتیرات، کلسترول، تری گلیسرید و گلوکز در گروه گاوهای 2 ماه بعد از زایمان ارتباط معنی دار بین لپتین و گلوکز (65/0 r=)، بتاهیدروکسی بوتیرات و تری گلیسرید (97/0 r=)، بتاهیدروکسی بوتیرات و گلوکز (64/0 - =) نشان داد. ضریب همبستگی بین لپتین و سایر پارامترها در گروه گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی رابطه معنی دار بین لپتین و گلوکز (72/0 r=)، بتاهیدروکسی بوتیرات و گلوکز (38/0 r= -)، بتاهیدروکسی بوتیرات و تری گلیسرید (85/0 r=) و بتاهیدروکسی بوتیرات و کلسترول (64/0 r=) را نیز نشان داد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications